پنجشنبه ۲۱ اسفند ۱۳۹۳ - ۰۹:۳۵
برای یاشار کمال همیشه آزادی در اولویت بود/ پایتخت بعدی کتاب کجاست؟/ رمانی که در چهار ماه، هفت بار تجديد چاپ شد

امروز پنجشنبه، 21 اسفند 1393 روزنامه‌های شهروند، اعتماد، آرمان، ایران، مردم سالاری و شاپرک مطالبی از دنیای کتاب منتشر کرده‌اند. گفت‌وگو با علیرضا سیف الدینی از موضوعات خواندنی روزنامه‌های امروز است.

خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)- زینب کامرانی: امروز پنجشنبه 21 اسفند 1393 روزنامه‌های شهروند، اعتماد، آرمان، ایران، مردم سالاری و شاپرک مطالبی از دنیای کتاب منتشر کرده‌اند.

کتاب در روزنامه شهروند

آمیختگی لغت فرنگ در عجم

روزنامه شهروند در صفحه جامعه یادداشتی درباره آمیختگی لغت فرنگ در عجم منتشر کرده که در آن می خوانیم: نفوذ و تاثير زبان و فرهنگ اروپايي در كشور ما به  ١٥٠ ‌سال اخير بازمي‌گردد. از زماني كه روابط سياسي، فرهنگي و علمي ايران با كشورهاي غربي افزايش يافته، نفوذ زبان و ادبيات آنان در زبان فارسي رو به فزوني گذاشته است. در ميان اين زبان‌ها، نخست فرانسه و پس از آن انگليسي، نفوذ بيشتري در فارسي داشته‌‌اند. این واقعیت دارد که آشنایی با یک زبان اروپایی، از ضروریات کار با دنیای جدید محسوب می‌شود. هرچند که این ضرورت غیرقابل انکار با ماجراهای دیگری مثل تغییر در رفتار و زبان و سبک زندگی آمیخته شد و مبحث روشنفکری و اقتباس از شیوه‌های اروپایی برای رفع مشکلات، که دقت در آن، خارج از این مبحث است.
واژه‌هاي بيگانه به ضرورت وارد زبان مي‌شوند و پذيرش برخي از آنها ناگزير است. اصطلاحات و تعبيراتي كه از زبان‌هاي فرانسوي و انگليسي وارد زبان فارسي شده‌اند، قلمرو وسيعي دارند و در همه شئون علمي و فرهنگي و اجتماعي و آداب و رسوم ايرانيان نفوذ كرده‌اند. متخصصان و پژوهشگران، ده‌ها‌ هزار نوع از اين واژه‌ها و اصطلاحات را شناسايي و مورد بررسي قرار داده‌اند.

کتاب در روزنامه اعتماد

باغ های ایرانی

روزنامه اعتماد در صفحه آخر مقاله‌ای در رثای زنده یاد مهندس رضا مقتدر منتشر کرده که از دانش‌آموختگان مدرسه معماري پاريس بود و طراح اصلي مجتمع دانشگاهي شيراز، دانشكده كشاورزي، دانشكده الهيات و معارف اسلامي دانشگاه تهران، هتل كاروانسراي آبادان، مركز تكنولوژي هسته‎اي اصفهان و بسياري كارهاي ديگر. كتاب «باغ‎هاي ايراني» يكي از مهم‎ترين تاليفات او به شمار مي‎آيد. 
محمدرضا مقتدر، ابتدا هنرمندي حساس، و معماري سرشار از ذوق هنري بود كه هنوز هم كه هنوز است ردّ و نشان هنرش در بناهايي در گوشه‌گوشه ايران هويداست، صاحب‌نظران اين رشته حتماً درباره آثار ماندگارش قلمفرسايي خواهند كرد. آنچه من مي‌خواهم در اين يادنامه كوتاه متذكر شوم، فضايل اخلاقي و منش جوانمردي اوست كه از هر لحاظ استثنايي بود. اگر بخواهيم شرافت، سعه صدر، و مناعت طبع را يكجا در انساني متبلور كنيم، آنگاه مي‌توان به جرات گفت كه مقتدر تجسم زنده و تمام‌عيار كليه اين صفات ممتاز بود، بي‌كم و كاست. تواضع و فروتني‌اش زبانزد خاص و عام بود، نه كسي را مي‌رنجاند، نه به كسي حسد مي‌ورزيد، نه بيهوده لب به شكايت مي‌گشود، و در برابر عيوب ديگران غمض عين، شيوه بي‌همتايش بود. تبسم شفافش، آينه صيقل‌يافته‌اي را مي‌ماند كه صفاي دل را بي‌هيچ كدورت متجلي مي‌ساخت. در معيت او، خود را انساني بهتر و والاتر مي‌يافتي. در سال‌هاي آخر زندگي‌اش كه سخت بيمار بود و به انواع و اقسام گرفتاري‌هاي جسماني مبتلا، هيچگاه شكوِه نكرد و نگذاشت نزديكان و دوستانش دمي از دردي كه تحمل مي‌كرد آزرده شوند و همه رنج‌هاي جانكاهش را با شكيبايي زاهدانه رواقيون به جان خريد. محمدرضا مقتدر، علاوه بر اين صفات برجسته، از طنزي بي‌نظير نيز بهره‌مند بود. هرگاه بحثي به بن‌بست مي‌رسيد، يا جنگ مغلوبه مي‌شد و بيم آن مي‌رفت كه طرفين مجادله دچار خشم شوند و عنان اختيار از كف دهند، با مزاحي پر از ظرافت و با تدبيري پر از كياست وارد معركه مي‌شد و جو متلاطم را ناگهان آرام مي‌ساخت و به طرفه‌العيني آرامش را جايگزين تشنج مي‌كرد، اضطراب را مبدل به آسايش، و تندخويي را به محفل انس و رضا.
 
کتاب در روزنامه آرمان
پخشِ پُفک؛ چندین برابر پخش کتاب سود دارد

روزنامه آرمان در صفحه آخر یادداشتی در مورد مشکلات توزیع کتاب منتشر کرده که در آن آمده است: درمورد مشکلات حوزه توزیع؛ عمده مراکز پخش در مشکلاتی نظیر سخت وصول شدن حساب ها و چک‌های برگشتی و ... با یکدیگر اشتراک دارند. طبیعتا مشکلات حوزه توزیع اخیرا بیشتر هم شده و حتی کتابفروشانی که 20 سال است مشتری ما بوده‌اند نیز به مشکل برخورده‌اند. البته باید به آنها حق داد! در نظر داشته باشید که مثلا فروشگاهی که یک و نیم میلیارد تومان قیمت دارد و معمولا روزانه بیش از یک میلیون تومان فروش داشت، امروز فروشش به چند صد هزارتومان در روز خلاصه شده. به طور کلی درخصوص شرایط کار پخش کتاب باید بگویم؛ هزینه‌ها و سود حاصل از توزیع کتاب با توزیع اجناس دیگر مثل توزیع پُفک، یکسان است اما میزان فروش پُفک (و کلا مواد غذایی) اصلا با میزان فروش کتاب در کشور قابل مقایسه نیست! در کار توزیع ِ کتاب، هر لحظه خطر ورشکستگی وجود دارد.

کتاب در روزنامه ایران

برای یاشار کمال همیشه آزادی در اولویت بود

روزنامه ایران در صفحه پنجشنبه بازار کتاب با علیرضا سیف‌الدینی مترجم رمان «یاغی» گفت و گو کرده که می گوید: یاشار کمال هم گرایش به ایدئولوژی چپ داشت و اتفاقاً خیلی هم تند بود. یاشار کمال البته نامه‌ها و مقاله‌هایی دارد که وقتی آنها را می‌خوانیم می‌بینیم. قبل از همه‌چیز نویسنده بود تا فردی سیاسی و چپ. یاشار کمال پذیرفته بود که رمان‌نویس است و نویسنده. به هر حال او در اوایل جوانی وابسته به حزب کمونیست ترکیه بود، بعد از آن از این حزب جدا شد. خودش معترف بود که وقتی می‌نویسد سعی نمی‌کند رئالیست باشد یا سوررئالیست یا وابسته به دیگر مکتب‌های ادبی. می‌گفت: هر جا دوست داشته باشم رئالیست هستیم و هر جا دوست داشته باشم ناتورالیست. چون زندگی این‌گونه است. امروز هم ایدئولوژی چپ در بین برخی جوانان، نویسندگان و شاعران متداول است و چپ تند هم هستند اما برای یاشار کمال همیشه آزادی در اولویت بود، آزادی برای همه. آزادی سرلوحه تفکرات و برنامه‌های یاشارکمال بود نه ایدئولوژی.


 
درگیر اتمام انقلابی هستیم که اینشتین آغاز کرد
روزنامه ایران در صفحه اندیشه ترجمه گفت‌وگو با پروفسور لی اسمولین، فیزیکدان نظری امریکایی. عضو هیأت علمی مؤسسه پریمتر و استاد دانشگاه واترلو، دانش‌آموخته کالج همپشایر، دانشگاه هاروارد منتشر کرده که تاکنون به افتخاراتی نظیر نشان ماژورانا (2007)، جایزه یادبود پاول کلوپستج (2009) و نشان الماس ملکه الیزابت دوم (2013) نایل شده‌است. برخی از کتاب‌های او چنین عناوینی دارند: زندگی جهان هستی (1999)، سه مسیر به گرانش کوانتومی (2001)، مشکلات فیزیک: ظهور نظریه ریسمان، سقوط علم و آنچه خواهد آمد (2006)، زمان تولد: از بحران فیزیک تا آینده جهان (2013)، جهان یگانه و واقعیت زمان: پیشنهادی در فلسفه طبیعی (2014). اسمولین در آثارش به ابعاد مختلف فلسفی، اجتماعی و تاریخی فیزیک می‌پردازد.
او در پاسخ به سوال « شما به یک نظریه نهایی در فیزیک، آنچنان که «استفان هاوکینگ» بیان کرده، باور دارید؟» گفت:
شخصاً همیشه به گام بعدی آن علاقه‌مند بوده‌ام که بسیار چالش‌برانگیز است. خوشحال خواهم شد که علم از فهم نخستین سه دقیقه پس از مَهبانگ (انفجار بزرگ)، به مرحله‌ای برسد که ما تعدادی فرضیه در مورد واپسین سه دقیقه پیش از مهبانگ داشته‌باشیم.  از این گذشته به سنت و اجماع در علم در درازمدت اعتماد دارم. اما تا آن زمان اجازه بدهید روی نظریه‌های کوانتوم و نسبیت و رابطه آن دو متمرکز شویم و اگر بتوانیم به آن دست یابیم، خواهیم توانست آشفتگی‌های نظری را سامان دهیم.
ما هنوز درگیر اتمام انقلابی هستیم که اینشتین آغاز کرد. جای تعجب ندارد که این فرایندی زمان‌بر است. واپسین انقلاب بزرگ قابل مقایسه، صدوچهل سال طول کشید: از کوپرنیک تا نیوتن. اما هنگامی که این فرایند تمام شود، ما تصویری خواهیم داشت که نسبت به فهم امروز ما تغییر کرده‌است. بگذارید تا آن زمان برای ارزیابی آنچه خواهیم داشت، صبر کنیم.  هنگامی که تاریخ فیزیک را بدانید، به این آگاهی دردناک خواهید رسید که در هر عصری چه‌اندازه نسبت به «دامنه دریافت» اغراق شده‌است. علم بخوبی پیش می‌رود، اما در هر مرحله ما در آغوش تخیلاتی فرافیزیکی هستیم که به نظر می‌رسد ناشی از علم‌اند، اما هنگامی که مردمان آینده و با آگاهی بیشتر به آن می‌نگرند، احمقانه خواهند بود.



در دفاع از برابری
روزنامه ایران در صفحه اندیشه نقدی درباره کتاب «عدالت، کار درست برای انجام دادن چیست؟» اثر مایکل سندل منتشر کرده که در آن نوشته شده است: محمدرضا فرهادی‌پور، مترجم کتاب، هدف از ترجمه این اثر را پاسخ به دغدغه‌های شخصی‌اش عنوان کرد. او همچون سندل تقابل منفعت «شخصی» در برابر منفعت «دیگری» را ازجمله دغدغه‌های خود می‌خواند و معتقد است این کتاب می‌تواند تا حدی به این تضادها پاسخ دهد.
به اعتقاد فرهادی‌پور، تضاد اصلی برای سندل آنجا نمود می‌یابد که از قیمت عادلانه و ناعادلانه در شرایط بحرانی سخن می‌گوید و قیمت عادلانه را در ثبات عرضه و تقاضا و قیمت ناعادلانه را در تغییر موازنه این دو تعریف می‌کند.
این در حالی است که طرفداران اقتصاد بازار، این افزایش قیمت را عادلانه می‌دانند و معتقدند که در شرایط بحرانی، تغییر عرضه و تقاضا طبیعی بوده و نفع شخصی مسأله‌ای کاملاً جدی است.
در واقع فرهادی‌پور، سندل را درگیر چنین تضادهایی می‌دید و مثال طوفان را دستمایه‌‌ای برای نوشتن این کتاب ‌دانست تا سندل طرفداران بازار را یک طرف و مخالفان قیمت ناعادلانه را در طرف دیگر قرار ‌دهد و از حقانیت این دو طیف سؤال کند.
 
 
پایتخت کتاب بعدی کجاست؟
روزنامه ایران در صفحه آخر یادداشتی درباره پایتخت کتاب منتشر کرده که در آن عنوان شده است: معرفی اهواز به عنوان پایتخت کتاب ایران برای سال 1394، آغاز حرکتی است که می‌تواند به تحولی بزرگ در عرصه ترویج کتابخوانی و توسعه اقتصادی نشر ایران منجر شود، اگرچه این عنوان به یک شهر تعلق می‌گیرد، از این پس این عنوان به طور منظم به شهری تعلق خواهد گرفت که برنامه‌های مؤثر، منسجم، مردمی با بهره‌گیری از منابع متنوع، تشکل‌های صنفی فرهنگی و چهره‌های بانفوذ در میان مردم برای سال آینده داشته باشد.
در پایان این مطلب آمده است: چند روز پیش از اختتامیه نشستی با مدیران شهرهای نامزد پایتخت کتاب ایران برگزار شده بود. در حاشیه آن نشست، با مدیر یکی از شهرها گپ می‌زدیم. در لابه‌لای حرف‌های او چند نکته بود که گفتنش برای این بحث ضرورت دارد. او معتقد بود که حتی اگر برگزیده نشود، جایزه را برده است. بودجه اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی آن شهر 14 میلیون تومان در سال است. او پیش از این، فعالیت هایش در فعالیت‌هایی خلاصه می‌شد که باوجود رضایت بخش بودن برخی از آنها بدون توجه به ظرفیت‌ها و امکانات شهرشان تدوین شده بود. او و همکارانش توانسته بودند با انرژی این طرح با 22 نهاد بخش خصوصی، دولتی و عمومی تفاهمنامه‌هایی را امضا کنند و بیش از 4 میلیارد ریال برای فعالیت‌های کتابخوانی در شهرشان جذب کنند. بگذارید این یادداشت را با خبر خوب دیگری به پایان ببرم. همین الان که این نامه را می‌نویسم، نامه‌ای را خوانده‌ام از شهرکرد که با تشکر از برگزاری این طرح اعلام کرده‌اند نخستین روز اردیبهشت 94 اجرای برنامه‌هایی را که برای طرح پایتخت کتاب ارسال کرده بودند، با برگزاری مراسمی شروع خواهند کرد. بنابراین از امروز می‌توان به این پرسش فکر کرد که پایتخت بعدی کتاب ایران کجاست؟

کتاب در روزنامه مردم سالاری

رمانی که در چهار ماه، هفت بار تجديد چاپ شد

روزنامه مردم سالاری در صفحه آخر مطلبی درباره هوارد ملويل فاست‌ رمان‌نويس بزرگ آمريکايي به مناسبت سالروز درگذشتش منتشر کرده که نخستين داستانش به نام «دو دره» را در سال 1933 منتشر کرد.
فاست در زمان جنگ جهاني دوم در خدمت دفتر اطلاعات ايالات متحده بود و براي صداي آمريکا مي‌نوشت. او در 1943 به حزب کمونيست آمريکا پيوست و در 1950 به کميته اقدامات غير آمريکايي احضار و به يک دوره زندان سه ماهه محکوم شد.
در زندان، نوشتن اثر مشهورش «اسپارتاکوس » که رماني در مورد يک شورش در بين بردگان رمي بود، را آغاز کرد. اما بعد از آزادي از زندان، در فهرست سياه اکثر بنگاه‌هاي انتشاراتي قرار گرفت و مجبور شد خودش اين رمان را به چاپ برساند. بر طبق معيار‌هاي موجود براي کتاب‌هاي چاپ شده به وسيله نويسنده اثر، اين رمان به موفقيتي بزرگ دست يافت و در چهار ماه نخست، هفت بار تجديد چاپ شد (بر اساس خاطرات فاست، از 50000 نسخه چاپ شده، 48000 نسخه فروش رفت). پس از اين جريان، فاست انتشارات بلو هرون (Blue Heron) را تاسيس کرد و به اين طريق توانست تا زماني که هنوز در فهرست سياه قرار داشت، آثار خودش را به چاپ برساند. دقيقاً همان طور که توليد فيلم مبتني بر اسپارتاکوس (پخش فيلم در 1960) را به عنوان مرحله مهمي در از هم پاشيدن فهرست سياه‌هاليوود به حساب آوردند.

کتاب در روزنامه شاپرک

نویسنده ای که آثارش با اقبال عمومي‌ کارگردانان تلويزيوني مواجه شد

روزنامه شاپرک در صفحه ادبیات نوجوان مطلبی درباره زندگي و آثار دانيل استيل منتشر کرده که در آن بیان شده است: نويسنده اي احساساتي که وقتي مي‌خواهد درباره يکي از کتاب هايش حرف بزند، بدش نمي‌آيد در قبال ديالوگ هاي عاشقانه چند قطره اشک هم بريزد. او مکس و مارتا را بر اساس نياز زندگي بچه ها نوشت. نيازهايي مثل ورود يک بچه تازه به زندگي، مدرسه جديد، والدين جديد و هر چيزي که مي‌تواند زندگي يک کودک را تحت الشعاع قرار دهد. از آنجا که نويسنده مورد نظر، به مسائلي از اين دست بها مي‌دهد، پس از مکس و مارتا، فردي را مي‌نويسد. کتاب هاي فردي، موقعيت محور هستند و برگرفته از موقعيت هاي واقعي زندگي بچه ها مثل رفتن نزد دکتر يا نخستين شبي را که بيرون منزل تا پاسي از شب به خوش گذراني مي‌پردازند. البته وي دو کتاب غيرداستاني هم دارد به نام «بچه دارشدن» و «چراغ هاي روشن او» که دومي‌ درباره زندگي و مرگ پسرش نيکولاس تريناست. اين کتاب مدت ها در صدر فروش کتاب هاي غيرداستاني قرارداشت.
شايد کمتر نويسنده اي را چون او بتوان يافت که آثارش اينگونه با اقبال عمومي‌ کارگردانان تلويزيوني مواجه شده باشد. از 21 رمان او تا کنون براي ساخت سريال هاي تلويزيوني آمريکا استفاده شده است. همچنين اشاره به اين نکته نيز خالي از لطف نيست که وي توانست در سال 2002 نشان ارزشمند و ملي ادبيات فرانسه- شواليه- را از آن خود کند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها

اخبار مرتبط