به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) نشر دانژه کتاب «مبانی نوروفیدبک» نوشته جان ام.دموس را با ترجمه مشترک دکتر داوود آذرنگی و مهدیه رحمانیان در 14 فصل منتشر کرد.

این کتاب که به تشریح تاریخچه و سیر تکاملی درمان، آناتومی و فیزیولوژی مغز، روش‌های بیوفیدک و مغز و نقشه‌های مغزی می‌پردازد، آغازی مناسب برای علاقه‌مندان حوزه نوروفیدبک است.

آشنایی با مفهوم نوروفیدبک 
در بخش‌هایی از کتاب، پس از تعریف مباحث نوروفیدبک به تشریح چگونگی کاربرد نوروفیدبک در درمان افسردگی، اضطراب، بیش‌ فعالی، اختلال یادگیری، وسواس و حواس‌پرتی با ارائه شواهد و نمونه‌ها با دقت علمی و پشتوانه‌ی پژوهشی تحلیل و توصیف می‌شود.

مولف پس از تعریف مفهوم نوروفیدبک به تشریح کاربرد کلینیکی نوروفیدبک پرداخته‌اند. از مهم‌ترین فصل‌های کتاب می‌توان به «آناتومی و فیزیولوژی مغز و بدن»، «روش‌های نوروفیدبک و مغز»، «ارزیابی‌های کلی و تست‌های شناختی»، «تولید و اجرای تدابیر درمانی» و «درمان‌های متوازن کننده امواج مغزی» اشاره کرد.

«دموس» در مقدمه کتاب در تعریف نوروفیدبک آورده‌ است: «نوروفیدبک نظام آموزشی جامعه برای بیمارانی است که باعث ایجاد تغییرات، تقویت، تعدیل و افزایش کارایی سلول‌های مغزی می‌شود. در واقع نوروفیدبک دانشی است که نیاز به آزمایشگاه خاصی ندارد و تنها توسط پزشک متخصص این رشته انجام می‌گیرد.»

آناتومی و فیزیولوژی مغز و بدن چگونه است؟
در فصل دوم این کتاب به مبحث «آناتومی و فیزیولوژی مغز و بدن» پرداخته شده است. مولف کتاب معتقد است که نوروتراپیست‌ها باید درباره ارتباطات نورونی و عملکرد آنها در نواحی مختلف مغز اطلاعات کافی داشته باشند. علاوه بر این، آنها باید توانایی به‌کارگیری مهارت‌های درمان مشکلات و مسائل متنوع بیماران را داشته باشند. نوروتراپیست‌ها باید آگاهی کاملی از چگونگی عملکرد مغز، سیستم اعصاب و نقش سیستم غدد داخلی در پاسخ به سیستم جنگ و گریز داشته باشند.
 
«روش‌های نوروفیدبک و مغز» عنوان فصل مهم دیگری از کتاب است که در آن «دموس» اشاره کرده که هدف از آوردن این فصل، ایجاد پلی برای فهم ارتباط بین درمان‌های پس‌خوراند بدن و ذهن است. عده‌ای ممکن است احساس کنند بیوفیدبک برای بدن تاثیر کمتری نسبت به مغز دارد، در صورتی‌که این احساس درست نیست و تحقیقات، رابطه علمی بین درمان ذهن و بدن را نشان داده‌اند.

نوروتراپی، یک درمان برای افزایش عزت نفس متخصصان سلامت
وی در ادامه درباره «ارزیابی‌های کلی و تست‌های شناختی» معتقد است که نوروتراپی به‌عنوان یک درمان باعث افزایش عزت نفس متخصصان سلامت می‌شود. این درمان به‌صورت بالقوه باعث امید بخشیدن و مانع انگ زدن می‌شود. نوروتراپیست‌ها بیشتر از روان درمانگران برای ارزیابی از آزمون استفاده می‌کنند. آنها علاقه‌مند به استفاده از هر ابزاری هستند که نواحی مشکل‌دار کرتکس مغز را مشخص می‌‌کند. ابزارهای رایانه‌ای و ارزیابی شناختی عالی‌ترین روش برای به‌دست آوردن خط پایه هستند.

«تولید و اجرای تدابیر درمانی» فصل دیگری از این کتاب است که تدابیر درمانی را جزیی از مداخلات بالینی معرفی می‌کند. این تدابیر نتیجه نهایی ارزیابی، مصاحبه و ثبت و پردازش داده‌های EEG است.
 
در این فصل از کتاب آمده است: «هیچ نوع تدبیر درمانی به‌صورت ثابت نیست و ممکن است در طول درمان نوروتراپی بسته به موقعیت مراجع، نقشه درمانی بیمار تغییر کند. اهداف درمان، روند هر جلسه آموزش را رهبری می‌کند. در تمام موارد، کیفیت جلسه آموزشی با رابطه خوب بین مراجع و درمانگر افزایش می‌یابد.»

مولف در فصل «درمان‌های متوازن کننده امواج مغزی» با مطرح کردن این پرسش که «متوازن سازی امواج مغزی (BWE) چگونه تاثیر ‌می‌گذارد؟» اظهار کرده‌ که تحریک نوری، شامل فرآیند انتشار رقص نور در فرکانس خاص است. پالس‌ها توسط «دیودهای ساطع کننده نور» (LED) تولید می‌شوند که داخل لنز عینک‌های سیاه قرار گرفته‌اند.
 
کتاب «مبانی نوروفیدبک» با شمارگان یک‌هزار و 100 نسخه در 352 صفحه، به‌بهای 20 هزار تومان از سوی نشر دانژه منتشر شده است.