خرمشهر یکی از شهرهای جنوبی استان خوزستان و مرکز شهرستان خرمشهر است. این شهر در محل تلاقی رودخانههای اروندرود و کارون و در ناحیهای باتلاقی و پست در دلتای رودخانه اروندرود قرار گرفته و ۲۳ کیلومتر مربع مساحت دارد.
درباره تاریخ خرمشهر دیدگاههای مختلفی وجود دارد که با در نظر گرفتن این نظرها میتوان آغاز تاریخ خرمشهر را به پادشاهی هخامنشی نسبت داد. در زمان هخامنشیان در 18 کیلومتری شمال غرب خرمشهر و در محل فعلی قریه تمار شهری به نام بارما ساخته شد که ظاهرا در زمان داریوش بسیار آباد بوده است. این شهر در زمان حمله اسکندر تخریب میشود و پس از آبادی مجدد با نام بیان به حیات خود ادامه میدهد.
در زمان ورود اسلام شهر بیان شهری آباد بود و تا نیمه قرن سوم هجری به حیات خود ادامه داد اما بهدلیل جنگهایی که در آن زمان رخ داده، ویران میشود و از آن پس تا قرن هفتم هجری در کتابهای تاریخی نامی از آن برده نشده است.
در قرن هفتم هجری، در قسمت جنوبی خرمشهر کنونی بندر کوچکی به نام محرزی ساخته میشود که تا قرن سیزدهم هجری و آغاز حیات جدید خرمشهر وجود داشته است. حیات نوین شهر خرمشهر از قرن سیزدهم هجری قمری و با نام محمره آغاز شد. محمره به معنای شهر سرخ است و به دلیل اینکه در بیشتر روزهای سال در اثر جزر و مد دریا، قسمت عظیمی از سواحل شهر به رنگ قرمز میگرایید، این شهر به این نام مشهور شده بود. در زمان محمدشاه قاجار شهر محمره برای ساخت بندر انتخاب میشود و رونقی تازه پیدا میکند. در زمان ناصرالدین شاه و طی پیمان ارزنه الروم دوم حاکمیت دولت ایران به این شهر تثبیت میشود و در سال 1314 خورشیدی با تصویب هیات وزیران به خرمشهر تغییر نام مییابد.
روایت نجمالدوله از فروش خرمشهر
نجمالدوله، ریاضیدان، منجم و نویسنده برجسته عصر قاجار است. وی در سال 1306 هجری قمری به دستور ناصرالدینشاه برای ساخت سد اهواز به خوزستان سفر کرد. نجمالدوله از فرصتی که برای مشاهده وضعیت زندگی مردم این نواحی پیش آمده بود، بهره برد و سفرنامه ارزشمندی از خود برجای گذاشت. وی در بخشی از این سفرنامه زیرعنوان در معرض فروش گذاردن سرزمين ايران با اشاره به قصد فروش خرمشهر به ثمن بخس مینویسد: «... ملک محمره را شنيدم از جناب نظامالسلطنه كه دولت میخواستند به مبلغ يکصد هزار تومان بفروشند به حاجی آقا محمد معين، نصف نقد و نصف نسيه! اين ملک را نظر به اينكه مفتاح ايران است نمیتوان قيمتی معين كرد؛ و با صرفنظر از اين نكته اقلاً ده كرور(25) قيمت دارد.»
خرمشهر از نگاه مستوفی قاجار
عبدالله مستوفی، از دولتمردان عصر قاجار و اوایل پهلوی نیز در گزارش سفر به جنوب و جنوب غربی ایران درباره وضعیت این شهر مینویسد: «شهر خرمشهر که در ساحل یمین کارون واقع شده جز یک قسمت کناره آن که سابقا شرکت نفت در آنجا بناهایی ساخته و خانههای نسبتا آبرومندی هم دنباله آن ساخته شده و سد کنار رود نیز بهوسیله شهرداری ساخته شده و میشود و نسبتا صورت ظاهر آن بد نیست، داخل آن بسیار کثیف است. نهرهایی که از شط جدا کرده و به داخل شهر بردهاند در موقع مد آب در گودالها جمع شده، موجب مرض مالاریا میگردد.»
وی ادامه میدهد: «باید از محل درآمد شهرداری آنجا به مرور این معایب مرتفع شود، به فرماندار دستورات لازم در این زمینه دادهام که این نهرها را بهوسیله سدهایی که در طرفین میسازند، طوری جمعآوری کنند که در جزر و مد آب راکدی در محلهای مختلف شهر نماند و تاحدی هم این کار را شروع کردهاند.»
کسروی و تاریخچه خرمشهر
احمد کسروی در کتاب «تاریخ پانصدساله خوزستان» درباره محمره مینویسد: «نخستینبار که ما به نام محمره برمیخوریم، در تاریخچه کعب است که در حوادث زمان شیخ غیث نام آن را کوت المحمره میبرد و از اینجا پیداست که دژی بوده و گروهی از کعبیان در آن نشیمن داشتهاند. سپس هم میجر کینیرا آن را از دیههای خوزستان میشمارد. پس از آن دیری نیز آن را شهری مییابیم که سرپرست آن حاجی یوسف پسر حاج مراد او (نیای شیخ خزعل خان) میباشد.»
خرمشهر از نگاه تاریخنگار معاصر
دکتر علیاکبر ولایتی در مقدمه کتاب خود با عنوان «خوزستان» درباره این استان مینویسد: «دیار خوزستان از پر ارزشترین و غنیترین سرمایههای اقتصادی و فکری و علمی ایران برخوردار بوده است. شهر شوش از شهرهای مهم خوزستان، در عهد دولت عیلام باستان، پایگاه سیاسی و فرهنگی و هنری و اقتصادی این دولت بود و در عهد هخامنشی به محل تلاقی اندیشههای بزرگترین تمدنهای بشری تبدیل شد. در آن زمان، عمارتهای عظیم این شهر نمادهای گویای اوج رشد هنری و علمی مردمان ایران بودند. در دوران ساسانی، شهر جندی شاپور در خوزستان پاگرفت و معروفترین دانشگاهها و دارالترجمهها و بیمارستانهای عالم را در خود جای داد و دانشمندان و پژوهشگران اقصی نقاط عالم روی بدان نهادند. در دوران ساسانی، خوزستان از لحاظ ارتباط فرهنگی و هنری و علمی نقش مهمی ایفا کرد و در استحکام روابط فرهنگی و هنری و علمی نقش مهمی ایفا کرد و در استحکام روابط فرهنگی ایران با کشورهای غربی آسیا و با دولت بیزانس و نیز استفاده از جریانهای بزرگ علمیای که از آتن و اسکندریه تا شمال بین النهرین کشیده شده بود سهم عظیمی داشت.»
نگاهی به میراث فرهنگی خرمشهر
قصر فیلیه یکی از ساختمانهای تاریخی خرمشهر است. این ساختمان 92 سال پیش توسط شیخ خزعل حاکم وقت خوزستان در دوره قاجاریه و شیخ عشایر عرب بنی کعب ساخته شد و از جمله ساختمانهای باشکوه دوران خود و شاهد حوادث زیادی بوده است. نکته قابل تامل درباره این بنا این است که بنایی تاریخی که هشت سال جنگ بی امان نتوانسته بود آن را نابود و تخریب کند در سالهای اخیر مورد تخریب قرار گرفت.
ساختمان هلال احمر خرمشهر، دیگر اثر تاریخی خرمشهر است. این ساختمان را شرکت نفت انگلیس در ساحل کارون محمره، در مجاورت چند بنا که مربوط به شیخ خزعل بود، در فضای محوطهای مشرف به رودخانه توسط مهندسان خود طراحی و به صورت دو بلوک ساختمانی مشابه یکدیگر در دو طبقه احداث کرد و در اختیار شیخ خزعل قرار داد. این بنا برای پذیرایی از مهمانان عالی رتبه و بعدها بهعنوان فرمانداری و مدتی هم انبار تدارکات و در نهایت بهعنوان ساختمان هلال احمر مورد استفاده قرار گرفت.
مسجد جامع خرمشهر که یادآور خاطرات تلخ و شیرین بسیاری در طول هشت سال دفاع مقدس است، یکی از میراث فرهنگی خرمشهر است. این مسجد در اواخر قاجار ساخته شده در زمان پهلوی اول تجدید بنا شده است.
پل قدیم خرمشهر اثر تاریخی دیگر خرمشهر است. ساخت این پل بر روی رودخانه کارون، که از وسط شهر خرمشهر میگذرد، در سال 1338 خورشیدی آغاز و در سال 1349 خورشیدی به اتمام رسید. این پل در زمان جنگ و بهمنظور جلوگیری از ورود دشمن متجاوز به جزیره آبادان تخریب و پس از جنگ بازسازی شد.
دریادار بایندر اولین فرمانده نیروی دریایی مدرن ایران بود که در روز اول حمله انگلستان در جنگ جهانی دوم به ایران در خرمشهر و در حال دفاع از خاک وطن جان باخت. به گفته عدهای مقبره وی در جنوب خرمشهر و در محل نیروی دریایی سابق قرار دارد و از آثار تاریخی این شهر بهشمار میرود.

کتابشناسی میراث فرهنگی خرمشهر
در این کتابشناسی فهرستی از کتابهای میراث فرهنگی خوزستان که در آنها اشارههایی نیز به خرمشهر و میراث فرهنگی و جاذبههای طبیعی و گردشگری شده، آمده است.
•«خوزستان»، مژگان سبزيان؛ ويراستار:الهام سلمانيفروغي، كامل، 24 صفحه، رقعي (شوميز)، چاپ 1 سال 1392، 2000 نسخه، 120000 ريال.
•«حيوانات قرباني در ايلام باستان: (نقوش برجسته، مهرها و آثار مهر در چغازنبيل، هفت تپه و شوش)»، شاهين ماهيار، جام گل، 128 صفحه، رقعي (شوميز)، چاپ یکم سال 1392، 1100 نسخه، 75000 ريال.
•«بررسي و شناسايي آثار باستاني دشت سوسن (ايذه خوزستان)»، سيدمحمود ميراسكندري، گنجينه هنر، 150 صفحه، وزيري (شوميز)، چاپ یکم سال 1391، 1000 نسخه، 60000 ريال.
•«عهد حسام (سفرنامه لرستان و خوزستان) سال 1245 قمري»، محمود ميرزاقاجار؛ بهاهتمام:ايرج افشار، ميراث مكتوب، 264 صفحه، وزيري (گالينگور)، چاپ یکم سال 1390، 1000 نسخه، 60000ريال.
•«تاريخ خوزستان از هزاره سوم قبل از ميلاد تا دوران حكومت آل بويه و خوارزميان»، جواد الهائيسحر، عصر رهايي، 384 صفحه، وزيري (شوميز)، چاپ یکم سال 1388، 1000 نسخه، 50000 ريال.
•«آثار نجمالدوله: سفرنامه دوم نجمالدوله به خوزستان به پيوست كتابچه دستورالعمل ناصرالدين شاه در خصوص سفر اول به خوزستان»، مصحح:احمد كتابي، پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي، 244 صفحه، وزيري (شوميز)، چاپ یکم سال 1386، 1000 نسخه، 20000 ريال.
•«سفرنامه پژوهشي سرهنگ لافتوس، نخستين كاوشگرشوش»، ويليامكنت لوفتس؛ مترجم: عباس امامي، نشر شادگان ،192 صفحه، رقعي (شوميز)، چاپ یکم سال 1386، 2000 نسخه، 20000 ريال.
•«سفرنامه خوزستان با چند ضميمه و نيز تصوير كتابچه دستور ماموريت خوزستان و گزارش بررسيهاي آن سامان»، ميرزاعبدالغفار نجمالملك؛ بهاهتمام:سيدمحمد دبيرسياقي، انجمن آثار و مفاخر فرهنگي، 302 صفحه، وزيري (گالينگور)، چاپ یکم سال 1385، 1000 نسخه، 32000 ريال.
•«گردشگري و ميراث فرهنگي استان خوزستان: جاذبههاي طبيعي، تاريخي، فرهنگي، هنري و زيارتي»، ايرج افشارسيستاني، مركز نشر و تحقيقات قلم آشنا، 334 صفحه، رقعي (گالينگور)، چاپ اول 1383، 2000نسخه، 32000 ريال.
•«كتاب خوزستان (در زمينه تاريخ، فرهنگ، هنر و ادبيات خوزستان)»، گردآورنده: بنيادخوزستانشناسي، شادگان، 224 صفحه، رقعي (شوميز)، چاپ یکم سال 1383، 2000 نسخه، 18000 ريال.
•«پارسوماش پايتخت گمشده ايران: مجموعه مقالاتي پيرامون آثار باستاني شهرستان مسجدسليمان»، فرشيد خداداديان، آرويج، 78 صفحه، رقعي (شوميز)، چاپ یکم سال 1382، 1500 نسخه، 5000 ريال.
•«آثار باستاني و تاريخي خوزستان»، ايرج افشارسيستاني، روزنه، 378 صفحه، وزيري (شوميز)، چاپ یکم سال 1381، 1500 نسخه، 21500 ريال.
•«خوزستان در متنهاي كهن»، سيدمحمدباقر نجفي، وزارت امور خارجه، مركز چاپ و انتشارات، 176 صفحه، وزيري (شوميز)، چاپ یکم سال 1381 ،1000 نسخه، 7500 ريال.
•«خوزستان در عهد باستان»، اردشير ، به ديد، 64 ، پالتويي (گلاسه)، چاپ یکم سال 1380، 2200 نسخه، 3500 ريال.
•«شوشستان، يا، خوزستان»، احمد رضويدزفولي، نويد شيراز، 314 صفحه، وزيري (شوميز)، چاپ یکم سال 1380، 3000 نسخه، 19500 ريال.
•«شوش و جنوب غربي ايران: تاريخ و باستانشناسي (سير تكامل اجتماعي و فرهنگي از هزاره هفتم قبل از ...)»، زيرنظر:ژان پرو؛ زيرنظر:ژنوييو دلفوس؛ مترجم:هايده اقبال، مركز نشر دانشگاهي، انجمن ايرانشناسي فرانسه در ايران، 344 صفحه، رحلي (گالينگور)، چاپ یکم سال 1377، 1500 نسخه، 28000 ريال.
•«تاريخ و جغرافياي سرزميني كهن با تمدني ديرينه از ارجان تا قبان، هنديجان، بندر ماهشهر، شادگان»، عبدالحميد كنعانيهنديجاني، نويد شيراز، 536 صفحه، وزيري (گالينگور)، چاپ یکم ، 3000 نسخه،36000 ريال.
•«خوزستان در دوران پيش از اسلام»، علياكبر ولايتي؛ زيرنظر:سجاد محمدي؛ ويراستار:هومن عباسپور، اميركبير، كتابهاي جيبي، 144 صفحه، جيبي (شوميز)، چاپ یکم سال ، 3000 نسخه، 26000 ريال.
•«شوشتر يعني خوبتر: بررسي جغرافياي طبيعي، ويژگيهاي باستاني، تاريخ، جغرافياي انساني و جغرافياي ...»، اكرم مويديشوشتري، ترآوا، 456 صفحه، وزيري (شوميز)، چاپ دوم، 3000 نسخه، 120000 ريال.
•«سفرنامه: خاطرات كاوشهاي باستانشناسي شوش»، ژن ديولافوا؛ مترجم:ايرج فرهوشي، دانشگاه تهران، موسسه انتشارات و چاپ، 320 صفحه، رحلي (گالينگور)، چاپ پنجم، 1000 نسخه، 49000 ريال.
•«خوزستان و تمدن ديرينه آن»، ايرج افشارسيستاني، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، سازمان چاپ و انتشارات، 1000 صفحه، (در2جلد )، جلد 2، وزيري (گالينگور)، چاپ دوم سال ، 1000 نسخه.-
نظرات