به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، محمد حسنی، رییس بنیاد ادبیات داستانی ایرانیان در ابتدای این مراسم با اشاره به نثر ساده و خوشخوان این کتاب، اظهار کرد: اگر بخواهیم «کعبه هفتاد» را براساس مختصات فنی نقد کنیم، امکان دارد با ایرادهایی روبرو شویم اما زبان این کتاب، بسیار روان و نثرش دلنشین و خواندنی است.
حسنی اضافه کرد: خلیلی حین سفر فضاهای مستقیم را روایت میکند و خوشحالم کتابش پس از سالها منتشر شد و ما (مجموعه بنیاد ادبیات داستانی ایرانیان) هم در انتشار آن نقش داشتیم. انگار هنوز خیلی مسایل در این کتاب زنده مانده است. دغدغههای جانبازان، نحوه برخورد وهابیون از این مسایلند. زمان این کتاب به سالهای جنگ نزدیک است و سال 1370 تنها دو سال از آغاز آتش بس میان عراق و ایران میگذشت. به نظرم خواننده میتواند طی دو الی سه ساعت این کتاب را بخواند.
رییس بنیاد ادبیات داستانی با انتقاد از اظهارنظرهایی مبنی بر آمار کتابهای منتشر شده این بنیاد، توضیح داد: این که گفته میشود ما سالانه 200 عنوان کتاب منتشر میکنیم، صحت ندارد. بنیاد هرگز دنبال کمیت نبوده است و آثار منتشر شده سالانه ما بین 30 تا 40 جلد کتاب است. بنیاد ادبیات داستانی به لحاظ فنی هم به سمت استانداردهای جهانی حرکت میکند.
قهرمانان زندگی من کسانی هستند که باری از روی زمین برمیدارند، حسنی پس از بیان این جمله عنوان کرد: یک هیات عزاداری را در نظر بگیرید. 10 نفر در آن کفش جفت نمیکنند، بلکه یک نفر این کار را انجام میدهد و دیگری چای میدهد. چون از قبل احساس ارادت و نوکری میکنیم، میرویم ببینیم چه باری روی زمین مانده است. کسی هم که به انقلاب ارادت دارد، خودش را طلبکار نمیداند و خلیلی هم با کتابش باری از روی زمین برداشته است.
جمهوری عزت شهیدان
رضا اسماعیلی، شاعر انقلابی هم دیگر سخنران این برنامه بود. وی تصریح کرد: بدون شک نام خلیلی در ادبیات انقلاب، بلند و ارجمند است. برای معرفی ادبیات انقلاب به مردم و جامعه هم ما باید این الگوها را تبیین کنیم. ما محافل ادبی انقلابی متعددی در کشور نداریم اما گردهماییهای اندک ادبیات انقلاب در کشور بسیار پربارند و از آنها میتوانم به شبهای شعر شیراز و میلاد اصفهان اشاره کنم که با حضور یکپارچه مردم برگزار میشوند.
وی با اهدای یک دو بیتی به خلیلی عنوان کرد: این شعر را فیالبداهه سرودم و آن را به خالق «گام به گام با انقلاب» تقدیم میکنم.
«در انجمن سپیده پرچمداری / با شوق تو مینویسی از بیداری
رای تو به عشق تا ابد پابرجاست / جمهوری عزت شهیدان، آری»
اسماعیلی با روخوانی این دو بیتی، باعث تشویق مکرر حاضران در جلسه شد.
خلاءهای حوزه فرهنگی انقلاب
حجتالاسلام و المسلمین محمدرضا زائری هم به عنوان دیگر سخنران حاضر در این نشست، گفت: یکی از خلاءهای حوزه فرهنگی انقلاب چنین محافلی است. متاسفانه کسانی که خودشان را در موضع ضعف میبینند، در این زمینه عملکرد بهتری دارند و ما که گمان میکنیم همیشه در جبهه انقلاب غالبیم و البته اشتباه هم میکنیم، در برپایی چنین محافلی کم کاریم.
«پدر حقیقی ما حضرت علی (ع) با دیدن فرزندانش در چنین محافلی شاد میشود» زائری با بیان این جمله توضیح داد: امروز جهاد اکبر، جنگ نرم است و ارتباطات در آن حرف اول را میزند. در دورهای که تکفیریها، وهابیها و کلیساهای خانگی، فعالیت گستردهای دارند، متاسفانه شیعیان راستین علی (ع) روز به روز از هم فاصله میگیرند!
سفرنامهای که تیپیک نیست
مجتبی رحماندوست هم دیگر نویسنده حاضر در این مراسم بود. وی عنوان کرد: سال 70 برای نخستینبار پس از حج خونین سال 66 (رفتار ددمنشانه شرطههای سعودی با زائران ایرانی) کاروانی از ایران رهسپار سفر حج شد که من هم سعادت و افتخار همراهی با این کاروان را داشتم. آن روزها شوق زیارت خانه خدا خیلی بیشتر شده بود و من هم مسوولیت زائران جانباز را بر عهده داشتم.
رحماندوست «کعبه هفتاد» را سفرنامهای دانست که تیپیک نیست و اظهار کرد: کتاب خلیلی سفرنامهای است که در جمع جانبازان نوشته شده اما گمان میکنم پیشتر نظیر این کار منتشر نشده است و از این حیث یکتاست. متن کتاب، جزییات داستانی زیادی دارد و خلیلی که رماننویسی متبحر است، از توانمندیاش در آفرینش «کعبه هفتاد» به خوبی بهره برده است.
وی با اشاره به مطلبی که در صفحه 83 کتاب نوشته شده است، عنوان کرد: خلیلی در این سفر بیشتر وقتش را برای نوشتن صرف کرده و حتی جزییاتی مانند تک تک اسامی یک هیات پنج نفره را هم نوشته است و این نشان میدهد، نویسنده اثرش را همان روز نوشته است.
این کارشناس ادبیات داستانی «کعبه هفتاد» را عاری از غلطهای چاپی دانست و افزود: غیر از چند اشتباه که لازم است، برای چاپهای بعدی اصلاح شوند، نقصی ندارد. من پیشنهاد میکنم خلیلی این کتاب را برای هم کاروانهایش به عنوان عیدی ارسال کند.
نویسنده متعصب، نویسنده منعطف
پس از رحماندوست نوبت به نعمتالله سعیدی رسید. وی اظهار کرد: گفتمان مقاومت و رقبایش در جایی که با اختلاف نظر شدید برگزار میشود، همین محافل است. اگر جریانهای اجتماعی بخواهند مباحث را یکباره جمع کنند دست به کار ناشیانهای زدهاند، چون قرار است آرایش سیاسی کشور شکل بگیرد و وقت یارکشی نیست و تبعات مثبتی ندارد. برای مثال یک کاندیدای ریاست جمهوری تازه 6 ماه پس از موفقیتش در انتخابات متوجه میشد وعدههایش در راستای افکارش نیست.
سعیدی درباره کتاب خلیلی گفت: نویسنده روی عقایدش بسیار متعصب است و به شدت هم دغدغه آنها را دارد. او با حرارت درباره عقایدش صحبت میکند اما قابل تغییر هم هست و در مجموعه کتاب بسیار ارزشمندی نوشته است.
یک نفر و کار 14 نفر!
محمدرضا سربخش هم در قسمتی از این مراسم اظهار کرد: من هم افتخار حضور در آن سفر را داشتم و در کاروانمان همسفری به نام «کیومرث صفدریان» با ما همراه شده بود. او برای خواندن دعای کمیل چهارطبقه در قبرستان بقیع زیر زمین میرفت و در خفا این دعا را میخواند! دعایی که ما به راحتی تمام آن را هرجا بخواهیم میخوانیم.
سربخش اضافه کرد: گفته میشود 14 نفر باید کار تدارکات انجام دهند تا یک نفر برای نبرد آماده شود اما ما ثابت کردیم یک نفر به تنهایی میتواند کار آن 14 نفر را انجام دهد.
جایگاه اقتصاد مقاومتی در ادبیات پایداری
اکبر خلیلی هم در پایان سخنرانیهای این مراسم پشت تریبون رفت و با گفتن جمله: «درباره چه چیزی باید صحبت کنم؟» حاضران را شگفتزده کرد. وی ادامه داد: در پاسخ به رحماندوست باید بگویم من هرگز کار سفارشی نمینویسم. البته رحماندوست برادری است که در این دنیای وانفسا دائم مرا ترغیب به نوشتن میکرد.
خلیلی ادامه داد: روزی از رحماندوست پرسیدم تو برای من چه کار کردی؟ او پاسخ داد:«تو را به حج فرستادم.» دوباره پرسیدم:« تو مرا به حج فرستادی یا خدا؟» و رحماندوست سرش را پایین انداخت. من هم که تازه متوجه شده بودم چه حرفی زدم، سرم را پایین گرفتم! و با خودم گفتم:«این چه حرفی بود زدم؟»
خالق «کعبه هفتاد» عنوان کرد: رحماندوست و دیگر عزیزان از من میخواستند کتابی برای جانبازان بنویسم اما من آنها را نمیشناختم، تا زمانی که این سفر پیش آمد و من به سفارش رحماندوست به مکه مکرمه مشرف شدم.
«اقتصاد مقاومتی چه جایگاهی در ادبیات پایداری دارد؟» خلیلی در پاسخ به این پرسش توضیح داد: مدتی است کتابهایی با شمارگان 200، 300 یا 700 نسخه که در شناسه این آثار نوشته شده هزار نسخه روانه بازار نشر میشوند! من در دو دوره ریاست جمهوری برای معاونان وزیر نامه نوشتم و برخی مسایل را توضیح دادم.
وی افزود: چرا مردم ایران برای چاپ کتاب، همیشه بهتری نوع کاغذ را طلب میکنند؟ مسوولان باید سلیقه کاغذ در مردم را عوض کنند. همه جای دنیا از کاغذ کاهی به عنوان کاغذ چاپ کتاب استفاده میکنند اما نویسندگان ما کاغذ 100 درصد سفید میخواهند، نه حتی 50 درصد که کاغذ مرغوبی است و کار را راه میاندازد! چه ایرادی دارد کتاب من روی کاغذ کاهی منتشر شود، مهم این است من چه چیزی نوشتهام.
نظر شما