به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، نارساخوانی، یکی از انواع اختلالات خواندن در کودکان است. این اختلال، به ناتوانی کودک در شناسایی حروف و واژگان اشاره دارد که روانشناسان و روانپزشکان برای آن دلایل و زمینههای مختلفی را مطرح میکنند.
براساس تعریف لیون، شای ویتر و شای ویتز (2003): «نارساخوانی، ناتوانی یادگیری ویژهای است که مبنای عصبزیستی داشته و از جمله ویژگیهای آن میتوان به داشتن مشکل در روانخوانی کلمه، ضعف در هجی کردن و رمزگردانی اشاره کرد.»
در ادامه این تعریف، محققان به دلایل بروز این اختلال اشاره کرده و آوردهاند این مشکلات به نحوی به نقص در اجزا واجشناسی زبان مربوط میشوند.
ژنتیک، بازیگر اصلی در نارساخوانی
مغز انسان، با عملکردی پیچیده و گوناگون، وظیفه کنترل بدن، دریافت، تجزیه و تحلیل اطلاعات را برعهده دارد. کارکرد نیمکره چپ مربوط به صحبت کردن و پردازش زبانی و خواندن است.
دکتر شهروز نعمتی، روانپزشک، در گفتوگو با خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، درباره دلایل و ریشههای بروز اختلال نارساخوانی در کودکان معتقد است: به دلیل ماهیت پیچیده اختلال یادگیری، علت واحدی را نمیتوان برای آن متصور شد. بر همین اساس، فرضیههای متفاوتی در تبیین سببشناسی این اختلال همواره موردتوجه متخصصان بوده است. براساس پژوهشهای صورت گرفته، عوامل موثر را میتوان در دو طبقه عوامل درونی و بیرونی تقسیم کرد. وی، عوامل درونی را ژنتیکی، بیولوژیکی و ارگانیک اعلام کرد.
در همین رابطه دکتر نسرین صراف، روانپزشک نیز ریشههای ژنتیکی را در بروز این اختلال بهعنوان اصلیترین عامل معرفی کرد. وی به ایبنا گفت: از نظر آماری، عوامل ژنتیکی سه تا چهار برابر از دیگر عوامل در ایجاد اختلال نارساخوانی موثر است. به عبارتی، وجود افراد مبتلا به این اختلال در یک خانواده احتمال تولد کودکان نارساخوان را افزایش میدهد.
نعمتی، در ادامه با اشاره به عوامل بیرونی در بروز اختلال نارساخوانی، ادامه داد: متخصصان معتقدند که عوامل قبل از تولد مانند ناسازگاری RH، نقص کارکرد غده تیروئید، بالا بودن قند خون، تماس مادر باردار با اشعه ایکس و بالا بودن سن بارداری که عامل پایانی در زمره مهمترین دلیل از نظر کارشناسان است، در ردیف عوامل بیرونی در بروز اختلال نارساخوانیاند.
نارساخوانی و نیمکرههای مغز
نارساخوانی از دیدگاه عصب - روانشناختی، ناشی از اختلال در ساختار و کنش نیمکرههای مغزی است. این دیدگاه، نارساخوانی را ناشی از وجود نارسایی در یکی از نیمکرههای مغزی چپ و راست و یا هر دو نیمکره مغزی میداند.
کرک، گالاگر و آناستازیو، ناتوانیهای یادگیری را در سه حیطه ناتوانیهای یادگیری عصب روانشناختی-تحولی، یادگیری تحصیلی و ناتوانیهای اجتماعی طبقهبندی کردهاند. آنها ناتوانیهای یادگیری عصب روانشناختی-تحولی را شامل اختلالهای زیستشناختی-ژنتیکی، ادراکی-حرکتی، اختلال در پردازش بینایی و شنوایی و اختلال حافظه و توجه میدانند.
آثار سوء الکل و موادمخدر
مصرف الکل و مواد مخدر از سوی مادر باردار و آثار سوء این مواد در سیستم عصبی نوزاد نیز از سوی متخصصان حوزه مغز و اعصاب و روانپزشکی، بهعنوان عامل موثر در بروز اختلال نارساخوانی معرفی شده است. دکتر شهروز نعمتی این عامل را در زمره عوامل بیرونی معرفی میکند.
عوامل هنگام تولد
نعمتی، با اشاره به تشریح عوامل هنگام تولد در بروز اختلال نارساخوانی، اظهار کرد: از عوامل هنگام تولد میتوان به کمبود اکسیژن، زایمانهای زودرس یا دیررس و همچنین وزن پایینتر از دو و نیمکیلو نوزاد اشاره کرد. علاوه بر این تشنج، تب بالا، وجود تومور مغزی، ضربه به سر و مننژیت در ردیف این عوامل بیرونی جای میگیرند.
عوامل محیطی
وی در تشریح عوامل محیطی در بروز اختلال نارساخوانی، گفت: با توجه به این واقعیت که همه افراد جامعه در یک طبقه اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی قرار ندارند، این مقوله نیز خود در شکلگیری اختلال در کودکان موثر است. بهعنوان مثال، فرد توانایی تعامل با محیط را ندارد یا از شرایط مناسب یادگیری و تحصیلی بیبهره است. بیثباتی روابط خانوادگی مانند سوء استفاده از کودکان نیز میتواند بهعنوان زمینه در بروز انواع اختلال موثر باشد. آشفتگی و فقدان انگیزه نیز در همین ردیف هستند.
وی در تشریح عوامل انگیزشی، بیان کرد: پایین بودن ثبات انگیزشی در خانوادهها، بهعنوان نمونه وجود یک پدر معتاد که نسبت به جریان تحصیل فرزندش بیتفاوت است و زمانی که خانوادهها به اندازه کافی ثبات انگیزشی در مراحل مختلف تحصیلی فرزندانشان از خود نشان نمیدهند، به معنای عوامل انگیزشی هستند.
تحقیقات درباره علتیابی نارساخوانی
براساس نتایج گروه تحقیقاتی شفیلد، درباره ارتباط نقص مخچه و علایم نارساخوانی که در سال 1990 بر روی تعدادی از کودکان مبتلا به نارساخوانی صورت گرفته بود، این کودکان نقصهای شدیدی در گسترهای از مهارتها مانند تعادل داشتهاند. علاوه بر این معلوم شد که این کودکان، بیشتر در یک محدوده مغز مشکل دارند.
هنگامی که نخستینبار فرضیه نقص مخچه ارایه شد، نقش مخچه در خواندن و فرآیندهای شناختی از حوزه بحث بیرون آمد و رسمیت یافت. پژوهشگران علوم اعصابشناختی کوشیدند تا مناطقی از مخچه را مشخص سازند که با زبان ارتباط داشته باشد. در نهایت متخصصان به این نتیجه رسیدند که نقش مخچه در هنگام خواندن به ندرت مورد توجه قرار گرفته است.
در مطالعهای که در سال 2002 صورت گرفت، مشخص شد مخچه در افراد نارساخوان متقارن است. رائی و همکارانش که بانی این تحقیق بودند معتقدند که ارتباط میان عدم تقارن و مخچه و رمزگشایی واجشناختی و یافتههای پیشین آنها درباره نسبتهای متغیر سوختوسازی مخچه افراد نارساخوان، این نظر را پیش میکشد که تغییراتی در اندامهای عصب شناختی مخچه هست که مرتبط با مهارتهای رمزگشایی واج شناختی است و علاوه بر آن با مهارتهای حرکتی نیز در ارتباط است.
جمعه ۹ اسفند ۱۳۹۲ - ۱۰:۲۴
نظر شما