دوشنبه ۳۰ دی ۱۳۹۲ - ۱۲:۰۱
علوم انسانی و مشکلات پژوهشی

در حوزه علوم انسانی، طول زمان پژوهش از گزینه‌های موثر و مهم است. هرچه این بازه‌ زمانی طولانی‌تر باشد، نتایج پژوهش مستدل‌تر اما با هزینه‌های بالاتری صورت می‌پذیرد.

روح‌اله باقری، بورس هیات علمی دانشگاه شهید باهنر کرمان و برنده جایزه بین‌المللی تحقیق و توسعه در سال 2011: حوزه علوم انسانی حوزه‌ای است که پژوهش و نوآوری در آن تنها به مباحث مرتبط با گزینه‌های انسانی مرتبط نیست و چراکه هرآنچه با انسان در حوزه رفتاری و اجتماعی سر و کار دارد، قطعیت بالایی ندارد. در حوزه علوم انسانی، دو به علاوه دو، لزوما چهار نمی‌شود. 

صرف زمان برای کارهای پژوهشی
در حوزه علوم انسانی برای این‌که بتوان با پژوهش از حرکت گذشته، آینده را پیش‌بینی کرد، باید زمان صرف کرد. به عبارت دیگر، در حوزه علوم انسانی طول زمان پژوهش از گزینه‌های موثر و مهم پژوهش است، هرچه این بازه‌ زمانی طولانی‌تر باشد، نتایج پژوهش مستدل‌تر اما با هزینه‌های بالاتری صورت می‌پذیرد که در مقایسه با حوزه‌های مشابه، این حوزه دارای مشکلات فراوانی است. برای مثال حوزه فنی، مشتری مشخص خود را در حوزه‌ صنعت دارد.

صنایع به‌عنوان مشتری، منابع مالی پژوهش در حوزه صنعت را فراهم می‌کنند و صنعت مشتری دانشگاه است. اما در حوزه علوم انسانی، مطالبی که به دانشجویان ارایه می‌شود، برای اینکه به خروجی مالی تبدیل شود و این خروجی دوباره به چرخ پژوهش در این حوزه وارد شود، باید دولت به‌عنوان مشتری کلان این حوزه وارد شود و حمایت‌های لازم را در این خصوص انجام دهد. 

حمایت دولت از بخش پژوهش
ناگفته نماند صنایع می‌توانند مشتری پژوهشی در حوزه علوم انسانی باشند. اما سهم بازارشان بسیار ناچیز است، به ویژه با وضعیت ضعیف صنعت کشور ما که بخش عمده‌ای از آن‌را بخش مونتاژ و مهندسی معکوس تشکیل می‌دهد. پس برای غلبه بر این معضل باید بخش دولتی وارد کار شود و از خروجی پژوهش‌ها در حوزه علوم انسانی در راستای چابک‌سازی بخش‌های گوناگون کشور استفاده نماید.
 
در این‌باره حوزه مدیریت را مثال می‌زنم. عصری که در حال حاضر در آن به‌سر می‌بریم، عصر دانش است، عصری که عصر اطلاعات را طی کرده و به عصر دانشی لقب گرفته است. دیگر، کشورهای توسعه یافته به دنبال تولید محصول نیستند، بلکه به دنبال فروش طرح و ایده هستند، یعنی همان صحبت مقام معظم رهبری که به تولید علم، نهضت نرم‌افزاری و تبدیل علم به ثروت اشاره می‌کنند. با این تفاسیر، مدیریت دانش در این عصر از اهمیت بالایی برخوردار می‌شود.

تبدیل علم به ثروت 
این حوزه از آن دسته از حوزه‌هایی است که دولت باید ورود نموده و پژوهش‌های این حوزه را سر و سامان ببخشد و فرآیند تبدیل علم به ثروت را مدیریت نماید.

در پایان، دوباره به نقش بی‌بدیل دولت در به چرخش درآوردن چرخ پژوهش در حوزه علوم انسانی تاکید می‌شود، چراکه با حرکت چرخ پژوهش با حمایت دولت در حوزه علوم انسانی و اتصال آن به اقتصاد و درآمد‌‌زایی از طریق پژوهش در حوزه علوم انسانی، با سیاستگذاری درست از سوی دولت این حوزه به تعالی مطلوب خواهد رسید.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها