كامران فاني در نشست «كتاب در عصر جهاني شدن» گفت: با اختراع كتابت و انتقال دانش به نسلهاي آينده، بنياد جهاني شدن و ارتباطات اقوام و فرهنگها با يكديگر شكل گرفت.-
فاني بخش زيادي از مشكلات حوزه نشر ايران را مرتبط با مشكلات جهاني نشر دانست و گفت: اين مشكلات ناشي از جهاني شدن است، بنابراين براي حل مشكلاتي كه در اين حوزه با آن مواجهيم بايد افق گستردهتري را پيش روي خود بگذاريم تا بتوانيم راهحل مناسبي پيدا كنيم.
وي كتاب را نخستين رسانه دانست و گفت: اين رسانه همگاني هزاران سال پيش بستر جهاني شدن را فراهم آورد.
عضو هيات علمي كتابخانه ملي ايران براي توضيح جايگاه كتاب در جهان امروز به مفهوم جهاني شدن اشاره كرد و گفت: مقصود از جهاني كه از آن سخن گفته ميشود، زمين است. زمين وطن و سرنوشت مشترك همه انسانهاست. به اعتقاد من بشر دو گام بزرگ از ابتداي تمدن تاكنون برداشت؛ يكي خلق كشاورزي در دوره نوسنگي و ديگري خلق كتابت.
فاني كتابت را حد فاصل تاريخ و پيش از تاريخ دانست و گفت: وقتي كتابت در بينالنهرين اختراع شد، دنيا از ماقبل تاريخ به تاريخ رسيد. از اين زمان به بعد بود كه دانستههاي بشر به جاي اينكه متكي بر حافظههاي غيرپايدار افراد باشد، در قالب كتابت حفظ شد. نتيجه اين اختراع، انتقال دانش به نسلهاي بعدي و پيشرفت بود.
وي تاكيد كرد: با آغاز كتابت و انتقال دانش به نسلهاي آينده افق تمدن بشر گستردهتر شد و به اين معنا، بنياد جهاني شدن و ارتباطات اقوام و فرهنگها با يكديگر شكل گرفت.
فاني اقتصاد را اصليترين دليل بشر براي برقراري ارتباط دانست و گفت: مبادله كالا مهمترين عامل برقراري ارتباط ميان دو ده، شهر و كشور است. اين مبادلات و نياز به برقراري ارتباط امروز در سطح بسيار گستردهتري ادامه دارد. شكل گرفتن شركتهاي چندمليتي كه تابع قوانين خاص خود هستند دليلي بر اين نياز قلمداد ميشوند. اين شركتها در واقع صاحب پولهايي هستند كه متعلق به كشور خاصي نيست.
اين نسخهشناس پيشكسوت ادامه داد: فرهنگها و محصولات اين فرهنگها نيز متعلق به ملت خاصي نيستند. ما نميتوانيم ادعا كنيم كه آثار هومر متعلق به شهر تروا و شاهنامه فردوسي متعلق به توس است. اين آثار فراملي هستند و به همه فرهنگها تعلق دارند. معمولا ما بر سر اين مساله كه بزرگاني مانند مولانا، ابنسينا و ابن هيثم واقعا متعلق به كدام كشورند، بحث ميكنيم، در حالي كه «رشدي راشد» محقق برجسته تاريخ علم جهان اسلام معتقد است كه ابن سينا و ابن هيثم در واقع هموطن دكارت و پاسكال هستند، زيرا اينها بودند كه قدر اين دانشمندان را دانستند نه افرادي كه تنها ادعا ميكنند اين دانشمندان هموطن ما هستند.
فاني كتاب را در شمار محصولاتي دانست كه متعلق به كشور و منطقه خاصي نيستند و به همه فرهنگها تعلق دارند و گفت: مهم نيست كتاب، الكترونيك است يا كاغذي، تنها اين مهم است كه كتابها تعلق به مكان و ملت خاصي ندارند.
وي كتاب را در عين فرهنگي بودن، يك كالا دانست و گفت: متاسفانه مشكل بعضي از ما اين است كه گراني همه چيز را قبول ميكنيم، اما نميخواهيم بپذيريم كه كتاب نيز به هر حال يك كالاست و بهايش مانند ساير كالاها افزايش مييابد. به نظر ميرسد كه ما بر اين باوريم كه يك محصول فرهنگي كه با معنويات سر و كار دارد نبايد متاثر از قوانين اقتصادي باشد كه البته اين تصور اشتباه است.
فاني به كتابهاي الكترونيك اشاره كرد و گفت: اين محصولات مانند كتاب اطلاعرساني ميكنند و در شرايط گراني كاغذ ميتوانند موثر باشند اما مانند كتاب كاغذي نيستند. كتابي كه با قلم نوشته شده باشد و قابل ديدن و لمس كردن باشد، ميتواند رابطه بهتري را با خواننده برقرار كند.
وي افزود: كاغذ از گياه تهيه ميشود و بنابراين كتاب و انسان به عنوان دو موجود زنده ميتوانند با يكديگر ارتباطي گرم برقرار كنند. در خاطرم هست روزي تمام صفحات يك نسخه خطي را به دنبال تاريخ كتابت آن گشتم، اما پيدا نكردم. كتاب را به دانشپژوه، نسخهشناس پيشكسوت كه بيش از صدهزار نسخه خطي را فهرستنويسي كرده است، دادم. وي كتاب را برداشت و به طور اتفاقي صفحهاي را باز كرد كه تاريخ كتابت اثر در آن نوشته شده بود. فكر ميكنم فردي كه تا اين اندازه با كتاب به عنوان يك موجود زنده مانوس باشد در ارتباط با آن به نوعي شهود ميرسد.
فاني بحران كتاب را بحراني جهاني دانست و گفت: اختراع تلويزيون، راديو و سپس رايانه و اينترنت، جايگاه كتاب را متزلزل كرد. كتابهاي الكترونيكي نيز بر بيثباتي جايگاه آن افزودند. با وجود اين، آمار كتابهاي منتشره آمريكا در سال 2010 نشان از رشد يك و نيم درصدي انتشار كتاب در اين كشور دارد. متاسفانه ما به دليل سادهانگاري، فكر ميكنيم كه هر چيز جديد كه به بازار آمد نمونه قديمي آن را بايد دور بريزيم.
نظر شما