به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، همایش «همزمان و در زمان با حافظ» عصر دیروز (18 مهر) در تالار اجتماعات مرکز فرهنگی شهر کتاب با حضور جمعی از پژوهشگران، حافظ شناسان و علاقهمندان این حوزه کار خود را آغاز کرد. در بخش دوم سخنرانیهای علمی روز نخست همایش سعید حمیدیان درباره «سخنی درباره سمبولیسم حافظ» و حسن بلخاری در باب «عکس رخ یار» به ایراد سخنرانی پرداختند.
حمیدیان: بر پایه اطلاعات بیرونی شعر را تفسیر نکنیم
حمیدیان سخنان خود را با طرح این پرسش که سمبولیسم چیست و سمبولیسم حافظ چیست آغاز کرد و گفت: این موضوع بسیار مورد بحث و اختلاف بوده است. برخی آنرا با آن نوع نمادگرایی که در مکتب فرانسوی و در شعر شاعرانی چون شارل بودلر دیده میشود، مقایسه کردهاند.
وی ادامه داد: آنچه درباره حافظ میگوییم یک مساله یکسویه و یک طرفه نیست. حافظ در بسیاری از مواقع اصول و موازین سمبولیسم را رعایت میکند. بهطور کلی حافظ بالغترین بیان نمادگرایانه را در میان شاعران پارسی دارد.
این حافظ پژوه به دلیل ایجاد شعر سمبولیک اشاره و تصریح کرد: شعر سمبولیک ایجاد شده است تا ذهن مخاطب را با وسعت عظیمی از نماد روبرو کند. در این نوع شعر خواننده شعر، خود شاعر است؛ چراکه نماد را خود خواننده تعیین میکند.
وی افزود: برای مثال حافظ در جایی میگوید «چو آفتاب می از مشرق پیاله برآید»، در اینجا ما نمیدانیم منظور از این می، چه نوعی از می است. اما متاسفانه هنوز بر روی چنین مسایل بدیهی اختلاف نظر داریم. حافظ در اینجا اگر میخواست مشخص کند چه نوعی از می مدنظرش بوده است، خودش میگفت.
حمیدیان توضیح داد: تعداد اشعاری که حافظ در آنها نماد را شرح داده و معین کرده، بسیار کمتر از اشعار دیگر شاعران، حتی شاعری چون سعدی است. بهطور کلی ریشه بسیاری از اختلافها و دعواها بر سر حافظ نیز همین است.
وی در ادامه اشارهای به سمبولیسم عارفانه داشت و گفت: سمبولیسم عارفانه در قرن پنجم، ششم، هفتم و هشتم دوره شکوه و اعتلای خودش را طی کرده است، اما در قرن نهم هر چه بوده تکرار، اقتباس یا دزدیهای علنی بوده است.
این پژوهشگر تشریح کرد: متاسفانه هنوز هم داریم شعر را معنی میکنیم، اما سمبولیسم آمده است تا در نهایت وسعتش سخن بگوید، ولي ما اغلب براساس اطلاعات بیرونی و نه براساس آنچه از شعر میدانیم به پیشداوریها میپردازیم. برای مثال میگوییم از آنجا که مولانا عارف بوده، پس این می، می وحدت است.
وی افزود: این ایراد بزرگ بر ما به عنوان خواننده شعر وارد است. هنگامیکه حافظ خود شعرش را معنی نمیکند چرا ما به این کار میپردازیم.
حمیدیان به ارایه چند مثال از میان اشعار حافظ پرداخت که حافظ در این اشعار نشانههایی را برای شرح نمادهایش مطرح کرده است و البته این اشعار را در درجات پایینی از سمبولیسم دانست.
همچنین با ارایه مثالهایی از اشعار مولانا و امیرخسرو دهلوی به مقایسهای میان سمبولیسم در شعر این شاعران و شعر حافظ پرداخت.
وی در پایان یادآور شد: این مباحث را بهطور کاملتر در جلد نسخت «شرح شوق» که شش ماه پیش منتشر شد، مطرح کردهام.
بلخاری: حافظ بر اقیانوس معانی تکیه داشته است
در ادامه بلخاری به ارایه مباحثی پیرامون «عکس رخ یار» پرداخت و گفت: اندیشه رسمی ما حافظ را لاابالی نمیخواهد. برای همین نیز گاه عاشقان، معشوق را آنگونه که خود میخواهند تصویر میکنند، نه آنگونه که هست. پس شاید علت تفسیرهای مختلف شعر حافظ نیزهمین باشد.
وی توضیح داد: حافظ در حد قرار نمیگیرد، محدود نمیشود. در یک قالب ویژه قابل تعریف نیست. اگر این کلام مرا متهم به اغراق نکند میگویم همانند قرآن. به قرآن نمیتوان حد زد و آنکه آنرا تفسیر میکند، در حقیقت ترجمه قرآن میکند.
این پژوهشگر ادامه داد: اشعار حافظ بنا بر معنایی که دارند به حق تعلیل بردار هستند. ظاهر و باطن این عارف و زاهد یکی است. حتی آنجا که از می انگوری یاد میکند به این دلیل است که این می حرام، وجود این ذات را حرام و ناپاک نمیکند.
وی اتحاد مضمون و صورت را در شعر حافظ در اوج دانست و اظهار کرد: با حافظ تنها شعر ما به قله نرسید، بلکه معنا هم به قله رسیده است. عمیقترین حقایق عرفانی چون آب روان و حتی سهلتر از آب روان بر کلام او جاری شده است.
بلخاری در بخش دیگر از سخنانش از «عکس رخ یار» به عنوان یک مفهوم فلسفی یاد کرد و گفت: حافظ بر اقیانوس معانی که پیش از او جریان داشته، تکیه کرده است. از سوی دیگر نظریه عکس در فلسفه بیانگر آن است که این جهان کپی و المثنی آن جهان است. بنابراین حتما یک جهان دیگر داریم و برای آن به استدلال نیازی نیست.
وی ادامه داد: یک روایت خیلی جدی میگوید که افلاطون متاثر از زرتشت است. در اندیشه زرتشتیان جهان، عکس جهان برین است. پیش از زرتشت جهان به جهان زیرین و برین تبدیل نشده است.
عضو فرهنگستان هنر به تعبیر «عکس رخ یار» در بیت حافظ پرداخت و گفت: حافظ در بیت «ما در پیاله عکس رخ یار دیدهایم/ ای بیخبر زلذت شرب مدام ما» به نوعی اشاره به این عالم دارد. البته این عالم خودش نیست بلکه عکس اوست اما تفاوت میان خود عالم و عکس او در چیست. عکس یا تصویر آینه، آنچه را که دقیقا در آینه منعکس شده است نشان میدهد، اما قدرتی که در صاحب تصویر وجود دارد در خود تصویر نیست.
وی افزود: بنابراین «عکس رخ یار» این عالم است اما خود او نیست. بلکه جلوه اوست، اما این عالم از او نشانههای بسیاری دارد. به همین دلیل نگاه حافظ به عالم نگاهی متفاوت است.
بلخاری توضیح داد: حافظ از جمله افرادی بود که قائل به معنا نبود به نحوی مُدرِک مطلق معنا بود. آنچه که حافظ میگوید بهطور کامل درک کرده و دیده است. معنا حافظ را برگزیده به همین دلیل صورت و معنا در شعر حافظ یکی شده است.
وی در پایان یادآور شد: حافظ پیام را چون رسولان خدا به زیباترین وجه ممکن بیان میکند. حقیقت درک و لذت پیام در لرزاندن دل است. شعر حافظ شعری روان است. برهمین اساس حقیقت چون بخواهد در شعر او جلوه کند، به بهترین شکل ممکن جلوه میکند.
سخنرانیهای علمی نخستین روز همایش «همزمان و در زمان با حافظ» عصر دیروز (18 مهر) در تالار اجتماعات مرکز فرهنگی شهر کتاب از ساعت 15 تا 18 و 30 دقیقه برگزار شد.
دومین روز این همایش عصر امروز (19 مهر) از ساعت 15 در مرکز فرهنگی شهر کتاب برگزار میشود. این جلسه با سخنان ضیاء موحد درباره «زبان حافظ» آغاز میشود و پس از آن فرزان سجودی درباب «نقش رمزگان مکان در پویایی معنایی غزلیات حافظ»، مریم حسینی درباره «مارپیچ عرفانی در سلوک حافظ»، حمیدرضا شایگانفر پیرامون «بررسی ساختاری اولین غزل حافظ» و اعظم حیدری درباره «آشناییزدایی در شعر حافظ» سخن میگویند.
سهشنبه ۱۹ مهر ۱۳۹۰ - ۱۴:۲۸
نظر شما