به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، در ادامه نشستهای علمی همایش «همزمان و در زمان با حافظ» که عصر دیروز (18 مهر) از ساعت 15 در تالار اجتماعات مرکز فرهنگی شهر کتاب با حضور جمعی از پژوهشگران، حافظشناسان و علاقهمندان این حوزه کار خود را آغاز کرد، سیروس کمالی سروستانی به ارایه گزارشی از کارنامه حافظ پژوهی پرداخت.
افت 50 درصدی در کارنامه حافظ پژوهی
کمالیسروستانی گفت: در سالهای پیش نخستینباری که «حافظ نامه» بهاءالدین خرمشاهی منتشر شد، خرمشاهی در مقدمه گفته بود مجموع کارها درباره حافظ پرتعداد اما کمبار هستند.
وی توضیح داد: اما امروز که حدود 20 سال از آن زمان میگذرد داستان کمی متفاوت است. روزی به نام حافظ در تقویم رسمی کشور نامگذاری شده است. نشریات حافظ پژوهی بهطور مستمر منتشر میشوند و برنامههایی برای بزرگداشت حافظ در نظر گرفته شده است.
کمالیسروستانی تاکید کرد:متاسفانه با وجود برپایی تمام این برنامهها آمار در ارتباط با حافظ پژوهیها چندان امیدوار کننده نیست.
وی درباره این آمار افزود: در سال 1389، 188 عنوان کتاب با شمارگان 610 هزار نسخه درباره حافظ منتشر شده است. از این تعداد 46 درصد به چاپ «دیوان حافظ» اختصاص داشته، 33 درصد فالنامه بوده است و 21 درصد کتابهایی که پیرامون حافظ منتشر شدهاند.
مدیر مرکز سعدیشناسی ادامه داد: 10 سال پیش شمارگان آثار منتشر شده درباره حافظ، یک میلیون و 200 هزار نسخه بوده است. این امر افت 50 درصدی را در این حوزه نشان میدهد.
وی در پایان افزود: در این یک دهه از دیوان کامل حافظ، دو ترجمه انگلیسی، یک ترجمه روسی و یک ترجمه ایتالیایی صورت گرفته است. البته گزیده اشعار حافظ از قرن 17 تاکنون به 45 زبان ترجمه شده است. همچنین نخستین ترجمه کامل اشعار حافظ و آخرین آن توسط ایتالیاییها صورت گرفته است.
کمالیسروستانی سخنانش را با قرائت شعری درباره غلامحسین ابراهیمی دینانی به پایان رساند و از او برای ایراد سخنرانی پیرامون موضوع «حافظ به روایت حافظ» دعوت کرد.
ابراهیمی دینانی: هر بیت از حافظ یک جهان است
در ادامه ابراهیمیدینانی با تاکید بر این که هیچ موجودی شاعر نیست گفت: فرشته، حیوان، جماد و نبات نمیتوانند شاعر باشند، تنها آدمی شاعر است. این اصل ذاتیتر از ناطق بودن انسان است. البته شاید چندان فرقی نداشته باشد؛ چراکه نطق همان شعر است.
وی با تاکید بر این مساله که شاعر نظم نمیبافد بلکه این نظم خودش میآید، ادامه داد: درباره خصوصیات زندگی حافظ اطلاع چندانی در دست نداریم و آنچه نوشته شده است، چندان مستند نیست و مبهم است. به عبارت دیگر مبهمترین سبک زندگی در میان شاعران به حافظ تعلق دارد. بنابراین روایات مختلفی وجود دارد و اینکه حافظ را به روایت خودش بخوانیم اقدامی صحیح است.
این پژوهشگر با اشاره به این موضوع که در روایت حافظ از خویش چند مساله فلسفی مطرح میشود تشریح کرد: نخست باید دید روایت چیست و آیا موجودی میتواند خویش را روایت کند. راوی با مروی تفاوت دارد. مروی آن چیزی است که من روایت میکنم. حال آیا میشود من هم راوی و هم مروی باشم.
وی افزود: تنها انسان است که میتواند خودش را روایت کند؛ چراکه او تنها موجودی است که میتواند از خودش فاصله بگیرد. یعنی خودش سوژه است و خودش را به ابژه تبدیل میکند. به خودش مینگرد و حال خودش را روایت میکند. البته فراموش نکنیم که تنها روایت غیر هم از آن انسان است. پس هر چه انسان میگوید از خود میگوید، حتی وقتی از غیب میگوید. به عبارت دیگر هنگامیکه از خدا سخن میگوییم یعنی آن خدایی که من فهمیدهام.
این استاد فلسفه در بخش دیگر به شعر حافظ پرداخت و توضیح داد: شعر حافظ، شعر ناب است. صورت و مضمون در شعر او جدا نمیشود. حافظ آنرا نبافته بلکه از سر سودایش گفته است. حال باید دید چگونه میتوان به خلوت حافظ راه یافت. هر فردی تنها از خلوت خویش میتواند به خلوت دیگران برسد. اگر بخواهیم به خلوت حافظ پی ببریم باید به خلوت خود راه یابیم و همچنین باید حافظ را هرمنوتیکی بشناسیم.
ابراهیمیدینانی ادامه داد: انسان مفسر است و جز تفسیر چیزی نمیتواند بگوید. حالا که انسان خودش را روایت میکند. باید دید آیا راوی حقیقی است یا پای تفسیر در میان است. متاسفانه یا خوشبختانه حافظ حتی خودش را نیز تفسیر میکند. هر فردی نیمی از خودش را میشناسد و نیمی از خودش برای او پنهان است و باید نیمه پنهان خویش را تفسیر کند.
وی تاکید کرد: بنابراین اگر حافظ را به روایت حافظ بگوییم باز او خودش را برای ما تفسیر کرده و حافظ نیز به خود حقیقی مطلقش راه نیافته است.
این استاد دانشگاه از شعر به عنوان زبان اصیل آدمی یاد و تشریح کرد: شعر را ما نمیبافیم بلکه خودش میآید، البته این امر به معنی نامعقول بودن آن نیست. هر بیت شعر حافظ یک جهان است. حافظ یک انسان خودآگاه است. بهطور کلی خود، آگاهی معنی میدهد.
وی در ادامه به بنیادیترین پیامهای شعر حافظ اشاره کرد و گفت: پیام حافظ پیام آزادی است. حافظ در یکی از تاریکترین دوران تاریخی میزیسته است، اما در این شرایط آزاد مطلق زندگی کرد و به ما نیز پیام آزادی را رساند. از سوی دیگر حافظ وابسته و ریاکار نبوده است. برهمین اساس نیز پیام او پیام پرهیز از ریاکاری و نفاق بوده است.
این پژوهشگر ادامه داد: همت بلند دیگر پیام اساسی و بنیادی حافظ بوده است. هرچند تمام این پیامها بایکدیگر وابسته بودهاند. حافظ به ذات شاعر است. اما فقیه، محدث، متکلم، ادیب (هم در زبان فارسی و هم عربی)، عارف و فیلسوف نیز بوده و تمامی معارف اسلامی را در آستین داشته است.
وی افزود: علاوه بر این حافظ تمامی معارف ایران باستان را نیز داشته و آیین مهر، آیین زروان و زرتشت را میشناخته است. به عبارت دیگر تمام معارف این کشور پیش و پس از اسلام در او گرد آمده است. بنابراین حق داریم درباره هر بیت او یک کتاب بنویسیم.
ابراهیمی دینانی در پایان سخنانش به جملهای از نیچه درباره حافظ اشاره کرد و گفت: نیچه درباره حافظ میگوید «حافظ، آنقدر که از می صحبت میکنی، از می چه میخواهی. تو خود آن می هستی که عالم را مست کرده است.»
در پایان بخش نخست سخنرانیهای علمی روز اول همایش دونوازی سهتار و تنبک و دف براساس غزلهای حافظ اجرا شد.
همایش «همزمان و در زمان با حافظ» عصر دیروز (18 مهر) در تالار اجتماعات مرکز فرهنگی شهر کتاب از ساعت 15 تا 18 و 30 دقیقه برپا شد.
سهشنبه ۱۹ مهر ۱۳۹۰ - ۱۲:۴۶
نظر شما