سه‌شنبه ۲۲ شهریور ۱۳۹۰ - ۰۹:۴۵
بهروز غريب‌پور: «اپراي حافظ» چكيده نيم قرن تجربه و فعاليت است

بهروز غريب‌پور، نويسنده و كارگردان، اين روزها مشغول آماده‌سازي «اپراي حافظ» براي اجرا در تالار فردوسي است. وي اين اثر را چكيده نيم قرن تجربه و فعاليت هنري دانست و گفت: برخي افراد احساس مي‌كنند ادبيات كلاسيک ایران قدرت پاسخگويي به نياز مخاطب را ندارد اما من وقتي سعدي، فردوسي و مولوي مي‌خوانم به چنان شوری مي‌رسم كه نگران مسايل ديگر نمي‌شوم.-

به گزارش خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا)، بهروز غريب‌پور فعاليت‌هاي تاثيرگذاري در حوزه تئاتر عروسكي داشته و دارد. توجه اين هنرمند به ادبيات غني ايران و دغدغه استفاده از ظرفيت‌هاي متون ادبي براي نمايش، در دوراني كه هنرمندان کمتر علاقه‌اي به اين كار نشان می‌دهند، نكته تامل برانگيزي است. غريب‌پور اين روزها نيز مشغول آماده سازي «اپراي حافظ» است. اين اپرا و آثار هنري ديگر او كه با رويكرد به ادبيات شكل گرفته (همانند اپرای رستم و سهراب و اپرای مولوی)، بهانه اين گفت‌وگو است.

غريب‌پور درباره اقتباس ادبي و بي‌توجهي هنرمندان به اين مقوله توضيح داد: هر شخصي سليقه‌اي دارد. در اين مورد من اهل تئاتر را به بي‌دانشي و بي‌اطلاعي متهم مي‌كنم. برخي افراد احساس مي‌كنند ادبيات كلاسيك كشورمان قدرت پاسخگويي به نياز مخاطب را ندارد يا به عبارتي اهداف خود را در متوني پيدا مي‌كنند كه تلاش براي بازآفريني آن لازم نيست.

وي اضافه‌كرد: در ضمن هر كارگرداني دراماتورژ نيست، همانگونه كه هر كارگرداني نمايشنامه‌نويس نيست؛ بنابراين اگر از اين زاويه به موضوع نگاه شود بخشي از مساله توجيه خواهد شد. به عنوان نمونه داستان‌هاي شاهنامه نيازمند مطالعه و استخراج نكات مورد نظر براي صحنه است و بايد فعل و انفعال در اين زمينه صورت بگيرد. هر شخصي توانايي اين كار را ندارد و گاهی به زحمت آن هم نمي‌ارزد!

غريب‌پور گفت: تلفيق اشعار مولوي و غزليات شمس و تطبيق آن با اشعار ديگران يا تنقيح متون تعزيه و تطبيق آن با ديوان محتشم كاشاني چند سال از عمر مرا گرفت. از اين كار به شدت لذت معنوي بردم ولي به لحاظ مادي هيچ چيزي براي من نداشت. پس به دوستان حق بدهيد سراغ اين متون نروند.

وي ادامه داد: علاوه بر نكاتي كه عنوان شد سليقه نيز در اين زمينه امر قابل تاملي است. اين افراد كه زحمت تحقيق و مطالعه را به خود نمي‌دهند در مدت زمان محدود برنده‌اند و معقول است وقتي از آنها حمايتي نمي‌شود و دغدغه مالي هم دارند به سراغ متوني می‌روند كه آماده است و اسم و رسمي دارد.

غريب‌پور افزود: نكته مهم درباره اين موضوع بازمي‌گردد به اينكه شما در انتظار چه رخدادي براي ادامه كاريد. آيا فقط مي‌خواهيد به تعداد آثاري كه روي صحنه ‌برديد، افزوده شود يا در پي يک رشته اهداف ديگر هستيد.

وي اضافه كرد: تفاوت من در اين است كه بدون رقابت در پي اهداف ديگري هستم. معتقدم مسووليتي نسبت به كساني كه درس نخوانده‌اند و از ادبیات ما چیزی نمي‌دانند،‌ دارم. مي‌خواهم به افرادي كه اعتماد به نفس خود را از دست دادند بگويم، ما گذشته، افكار و انسان‌هاي ارزشمندي داشتيم. سرزميني كه داراي ادبيات شفاهي و مكتوب بي‌نظيري است و بايد همه درباره آن بدانند. به هيچ وجه تمايل ندارم به سهل و آساني به جايي برسم چون به نوعي كاهش وزن معنوي برايم محسوب مي‌شود. 

غريب‌پور ادامه داد: براي نوشتن «اپراي مولوي» بيش از 30هزار قطعه شعر را بررسي كردم تا آنچه در ذهنم درباره كودكي، نوجواني و پيري اوست، ديالوگ استخراج و آن را غربال كنم. همه ادبيات زيباست و دشواري بازگو كردن اين همه زيبايي چند برابر مي‌شود.

وي بيان کرد: براي «اپراي مولوي» شعري، بيتي و مصرعي را كه مدنظر بود  پيدا مي‌كردم ولي بعد متوجه مي‌شدم در روند داستان نمي‌گنجد ولي هر چه دشواري كار بيشتر مي‌شد لذت آن هم بيشتر بود. اين نيازي است كه در ذهن دارم تا توانايي‌هايم را ارتقا ببخشم.

غريب‌پور افزود: وقتي تصميم گرفتم «اپراي حافظ» را روي صحنه بياورم، با او خلوت كردم و شبانه روز با او بودم. خيلي وقت‌ها او را مي‌بينم. هر يک از بزرگاني كه درباره آنها كار كردم را در اتاق كارم مي‌ديدم. وقتي سعدي، فردوسي و مولوي مي‌خوانم به چنان شوری مي‌رسم كه نگران مسايل ديگر نمي‌شوم، اين اراده و تشويق بايد دلي باشد.

وي با بيان اينكه «اپراي حافظ چكيده و جوهر نيم قرن تجربه و فعاليت مرا نشان مي‌دهد»، اظهار کرد: اين اپرا حاصل تجربه چهار اپراي «عاشورا»،‌ «مكبث»،‌ «مولوي» و «رستم و سهراب» است. براي اين اپراها صدها بار تلاش كردم ولي هزاران بار لذت بردم.

وي با بيان اينكه زماني كه «اپراي حافظ» به روي صحنه بيايد برخي متوجه خواهند شد «حافظ» آن حافظي كه تصور مي‌كنند، نيست، افزود: در اين اپرا او را يک همانند انسانی معتبر در دوران خفقان، درد و رنج كه امانتدار و بي‌نهايت هوشيار و زيرک است، خواهيد ديد.

اين هنرمند اظهار کرد: درباره حافظ روايت‌هاي مختلفي وجود دارد، برخي مي‌گويند او شاگرد بزاز بوده و برخي او را شاگرد نانوا دانسته‌اند. درباره اشعار او نيز دو روايت است كه بخشي از شعرهايش در آتش سوخته و عده‌اي مي‌گويند زنان خانه در پي حمله سربازان شعرهاي او را در تشت آب خمير كردند و 22 سال بعد از فوت حافظ «محمد گل‌اندام» اشعار او را جمع‌آوري مي‌كند.

غريب‌پور گفت: حالا اين پرسش پيش مي‌آيد كه چگونه اين اشعار به دست ما رسيده؟ جواب آن مشخص است افرادي كه عاشق تفكر حافظ بودند، اشعار او را حفظ كرده و در خلوت پياده كردند. در واقع «محمد گل‌اندام» صداي جماعتي را كه شعر حافظ را تكرار مي‌كردند گرد‌آوري و روي كاغذ آورده است.

وي ادامه داد: در اين اپرا نشان مي‌دهم، حافظ فضاي پيرامون خود را مي‌ديده و در وصف اين فضاي پيراموني شعر گفته است ولي نه با اين ديد كه مبارز انقلابي باشد و شمشير به‌دست گيرد.

غريب‌پور بيان کرد: حافظ را در اين اپرا در مرحله ترديد نشان دادم كه آيا اين شخص مي‌تواند از وطن خود دل بکند؟ واقعيت اين است كه او نمي‌تواند اين كار را انجام دهد و از ايران دل بكند. حافظ انساني معتقد، دردمند و هوشيار است و عرفاني كاملا امروزي دارد. او عميقا مسلمان بوده و اسلامش واقعی بوده، نه فقط براي نان شب و كسب قدرت.

وي توضيح داد: پس از هر اجرا، به شيوه‌اي كه انتخاب كردم تماشاگران نيت كرده و فال مي‌گيرند. تاكنون اين اتفاق در تئاتر رخ نداده است.

غريب‌پور در پاسخ به اين پرسش كه «اپراي عروسکی حافظ در چه مرحله‌اي است و چه زماني به روي صحنه مي‌رود»، اظهار کرد: این اپرا در مرحله ساخت عروسک و موسيقي است. عروسك‌سازي در تالار فردوسي انجام مي‌شود. 80 درصد كار موسيقي انجام شده و صداي عليرضا قرباني را در اپرا مي‌شنويد كه صداي بي‌نظيري دارد.

وي افزود: تحقيق «اپراي حافظ» دو سال به علاوه يک عمر طول كشيد و از منابع زيادي چون اشعار خواجوي كرماني، سعدي، فردوسي و مولوي براي نوشتن متن استفاده كرده‌ام.

غريب‌پور در پاسخ به اين پرسش كه پس از اجراي «اپراي حافظ» برنامه ديگر داريد، گفت: اگر قرار باشد از آرزوهايم صحبت كنم، خيلي ايده‌ها است كه به آن نپرداختم و آرزو دارم به آنها بپردازم. ولي فعلا از خداي حافظ مي‌خواهم كمك كند «اپراي حافظ» به روي صحنه برود.

بهروز غریب‌پور متولد ۱۳۲۹ سنندج، نویسنده، کارگردان تئاتر، سینما و استاد نمایش عروسکی است. وي در 1346 (17سالگی) با کارگردانی، طراحی‌صحنه و بازی در نمایش «آرش کمانگیر»‌ نوشته سیاوش کسرایی در سنندج به شکل رسمی پا به عرصه هنر ‌‌گذاشت. او در ‌ 20 سالگی برای تحصیل در رشته نمایش به دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران رفت. اجرای نمایش «سبز در سبز» در 1363 باعث شهرت بهروز غریب‌پور در مقام نمایشگر عروسکی ‌شد.

او به فعاليت خود براي كودكان و نوجوانان و بزرگسالان ادامه داد و چند اثر را تا سال 58 به روي صحنه برد. او در سال 1358 دو نمایش «حضور در آيینه پریشان» و «تف» در تالار قشقایی اجرا ‌‌کرد. پس از آن در سال 1375 موفق به اجرای «بینوایان» اثر ويكتور هوگو در فرهنگسرای هنر ‌شد كه توانست مخاطبان را‌ از چهار گوشه شهر تهران به نمايش جذب كند. وي در سال 1376 موفق به اجرای نمایش «هفت خان رستم» در استادیوم 12 هزار نفری آزادی شد.

اجرای اپرای عروسکی «رستم و سهراب» در سال 1383 باعث ایجاد یک اتفاق مهم تئاتری در کشور ‌شد. او با این کار یک بار دیگر اپرا را در ایران احیا کرد و توجه مردم و مسوولان را به اقتباس و برداشت از آثار عظیم ادبی مانند شاهنامه جلب کرد. همچنین با ساخت و راه‌اندازی تالار فردوسی یک تالار جدید به مجموعه سالن‌های فعال در تهران افزود.

ورود نمایش عروسکی نخی به شیوه «ماریونت اروپایی» در ایران و ساخت و ساز این نوع‌ عروسک‌ها توسط اعضای گروه بهروز غریب‌پور ممکن شده است.

نمایشنامه «سبز در سبز»، «استاد، خیمه‌شب‌بازی می‌آموزد»، کتاب «ورودی به قلمرو شبه عروسک‌ها و نمایش‌های عروسکی»، ترجمه نمایشنامه «مرغ دریایي» آنتوان چخوف، ترجمه و تالیف کتاب «دنیای گسترده نمایش عروسکی»، ترجمه داستان «کره اسب و رودخانه»، کتاب «کاردستی» ترجمه و تالیف، کتاب «تئاتر چیست؟ چگونه زاده شد، چگونه اجرا می‌شود» ترجمه و تالیف کتاب «نمایش عروسکی گام به گام»، «انیمیشن از نخستین گام‌ها تا اعتلا» نمایشنامه «قلعه حیوانات»، کتاب «تئاتر در ایران»، نمایشنامه «بینوایان» و «کلبه عمو تم»، «قصه تلخ طلا» و «جونور» از جمله آثار منتشر شده وي به شمار مي‌آيد.

غریب‌پور در 1370 ‌‌اقدام به راه‌اندازی فرهنگسرای بهمن در کشتارگاه سابق تهران کرد. وي در 1378 خرابه‌های پادگان ارتش در ایرانشهر را به خانه هنرمندان ایران تبدیل کرده و به مدت 8 سال در آنجا در مقام مدیرعامل خدمت کرد.

این هنرمند، استاد دانشگاه و مدیر فرهنگی یکی از اعضای فعال تشکیلات بین‌المللی یونیما از سال 2000 میلادی تا امروز بوده است. او در 2006 در مقام رییس شورای تشکیلات عروسکی WAP پراگ انتخاب ‌شد. او از سال 2000 تا 2006 عضو هیات داوران جشنواره پراگ بود و در سال 2007 رییس هیات داوران این جشنواره شد.

وي جایزه «شاه ماهی طلایی» را از جشنواره آریونو دل ماره (مسافران دریایی) دریافت کرده است. یکی دیگر از دغدغه‌های بهروز غریب‌پور فیلمسازی است كه تجربياتي هم در اين زمينه دارد. 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها

اخبار مرتبط