بهرامي، منتقد حاضر در نشست نقد و بررسي كتاب «فاس شهر اسلام» نوشته تيتوس بوركهارت گفت: بوركهات و همتايانش به حدي شيفته سنتاند كه براي مسايل جاري اين حوزه هيج راه حلي ارايه نميكنند. در واقع آنها گفتوگوي يك نفره با خود دارند./
وحدتي دانشمند، درباره چگونگي انتخاب و ترجمه اين اثر گفت: عدهاي بر من خرده ميگيرند كه چرا بر كتابها مقدمه نمينويسم و پاورقي به آنها اضافه نميكنم. در ترجمه كتاب «فاس شهر اسلام» پاورقيهايي تهيه كرده بودم كه از سوي انتشارات حذف شدند. اين حذف با اين استدلال انجام گرفت كه نويسنده كتاب به عمد هيچ پاورقي به كتاب نيفزود و شيوه وي بايد در ترجمه نيز حفظ شود.
اين مترجم ادامه داد: بوركهارت در اين كتاب علاوه بر يك بررسي شيفتهوار، بيانيهاي نيز درباره شهرهاي اسلامي در كتابش صادر كرد مبني بر اين كه جامعه مسلمان در برابر فرهنگ تكنولوژيك غرب چه بايد كنند كه هم هويتشان حفظ شود و هم از تكنولوژي بهره كافي را ببرند.
وحدتي دانشمند ادامه داد: بوركهارت در اين بررسي، شهر فاس را برگزيد كه يك نمونه از شهرهاي اسلامي است كه ميتواند نياز روحي و معنوي مسلمانان را برآورده سازد. بوركهارت كتاب ديگري نيز نوشت با عنوان «سيهنا شهر مريم باكره» كه دوقلوي همين كتاب قلمداد ميشود. اكنون در حال ترجمه اين اثر هستم.
سپس سجادي گفت: من بوركهارت را خاورشناس نميدانم، او به فرهنگ اسلامي تعلق خاطر دارد و ناظري است كه به عنوان چشم سوم، نگاهي شيفتهوار به يك فرهنگ دارد.
وي با اشاره به رواني متن ترجمه اين اثر، كار مترجم آن را ستود و گفت: مشخص است كه مترجم، ديدگاه بوركهارت را درك كرده و به زبان او نزديك شده است، اما اين ستايشها سبب نميشود كه ايرادي به كتاب وارد نكرده باشد.
سجادي ادامه داد: بهتر بود مقدمهاي از سوي مترجم به كتاب افزوده ميشد تا خواننده ناآشنا به موضوع كتاب، آگاهي نسبي به آن پيدا كند.
سپس بهرامي اين كتاب را يك سفرنامه معنوي دانست و گفت: او فاس را نه به عنوان يك مكان جغرافيايي، بلكه مكاني داراي روح، تصور كرده است. در ميان آثار غربي كتابهايي با اين رويكرد وجود دارند. در اين گونه از نوشتار ما با نوعي از جغرافيايينويسي سر و كار داريم كه دستمايههاي جغرافيايي را ابزاري براي هماوردي ادبي و معنوي قرار داده است.
وي ضمن ستودن ترجمه اين اثر، آن را نسبت به ساير ترجمهها خوب ارزيابي كرد و گفت: به نظر ميرسد در اين كتاب برخي از اصطلاحات دچار اشكال املايي است.
وحدتي گفت: ويرايشگر اين كتاب نيز در رواني متن آن نقش داشت. همچنين اگر در املاي برخي از اصطلاحات اشتباه ديده ميشود، بايد بگويم كه با زبان عربي و حوزه عرفان آشنايي چنداني ندارم و چاپ برخي از اين اصطلاحات به عهده ويرايشگر است.
سجادي يادآور شد: توانايي مترجم در برگردان واژهها و جملهبندي به تنهايي كافي نيست و مترجم بايد در حوزه كتابي كه ترجمه ميكند نيز دانش داشته باشد.
وحدتي گفت: من يك كتابدارم و نخستين وظيفه كتابدار، اطلاعرساني است. وقتي متخصصان ساير حوزهها سراغ برخي كتابهاي مهم حوزهشان نميروند ترجيح ميدهم من آنها را ترجمه كنم.
اين مترجم، آثاري را نام برد كه با وجود عدم تخصص در موضوعشان، آنها را ترجمه كرده است.
نشست در اين بخش تا دقايقي به حاشيه رفت و سخنرانان يادي از خاطرات گذشته كردند.
سپس سجادي به نشانهها سجاوندي متن، املا، معنا و كاربرد برخي واژهها نظير «رمانسك» و «ديوان» ايراد گرفت و وحدتي، برخي از آنها را پذيرفت اما در برابر برخي نيز دفاع كرد.
بهرامي به شيفتگي تام و تمام بوركهارت به سنت در اين كتاب اشاره بيان كرد: او و همتايانش به حدي شيفته سنتاند كه براي مسايل جاري هيج راه حلي ارايه نميكنند. در واقع آنها گفتوگوي يك نفره با خود دارند.
سجادي به انتقاداتش به واژهها و اصطلاحات كتاب ادامه داد و گفت: براي روشن شدن اين انتقادات بايد متن انگليسي كتاب را در اختيار داشت.
بيست و چهارمين نمايشگاه كتاب تهران تا 24 ارديبهشت در مصلاي امام خميني(ره) برپاست.
نظر شما