سه‌شنبه ۲۸ شهریور ۱۴۰۲ - ۱۴:۳۳
ادبیات چیزی به غیر از جزئیات نیست

کلمات» کوچک‌ترین واحد جمله‌ها، سطرها، پاراگراف‌‌ها، فصل‌ها و قصه‌ها. ادبیات یعنی جزئیات.

سرویس ادبیات خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)- بهنام یوسف‌پور، نویسنده و فیلم‌ساز: «از ذهنم می‌گذرد: بگرد دنبال کلمات. کلمات مناسب را پیدا کن. اصل کلمات‌اند. کلمات مناسب که پیدا شوند، خودشان راه‌شان را باز می‌کنند. قصه‌ها پشت همین کلمات پنهان شده‌اند.»

با همین چند جمله از قصه‌ «گریز موقت» تکلیف خواننده با نویسنده روشن می‌شود: «کلمات» کوچک‌ترین واحد جمله‌ها، سطرها، پاراگراف‌‌ها، فصل‌ها و قصه‌ها. ادبیات یعنی جزئیات.

نازی اسدی، جان قصه‌نویسی را دریافته و در مشتش گرفته و در جوهر قلم دوانده. مدت‌ها بود که چنین قصه‌های پاکیزه و درستی نخوانده بودم. جمله‌ها آن‌قدر مولدند که هنگام خواندن بی‌لکنت و توقف جلو می‌روی. دلیلش را می‌دانم. نازی اسدی کتاب را به روش خودش می‌خواند، نه که بخواهد شکل خرمن درو کند و جلو برود. واژه‌ها را می‌کاود و جمله‌ها را در ذهنش ثبت می‌کند و با خواندنِ آتش داغ می‌شود و با خواندنِ آب سرما را لمس می‌کند.

نثر به شدت پاکیزه‌ کتاب حاصل این نگاه کاونده است که یک جمله را بغل می‌کند و نحوش را درمی‌یابد و جایی توی ذهنش ثبت می‌کند و به وقت نوشتن، به همان حکم ازلی‌ و ابدی قصه‌نویسی که ما تکنیک را یاد می‌گیریم که فراموش کنیم، ناخودآگاهش ته‌نشین‌شده‌ همه‌ دانسته‌ها را به کار می‌گیرد و قصه‌ خودش را می‌گوید؛ قصه‌هایی که خلسه می‌آورند و یک تنهایی عمیق و گزنده و عجیبِ خوشایند میان‌شان شکل می‌گیرد. حالا این خلسه‌ گزنده‌ تنهایی‌خورده‌ خوشایند از کجا می‌آید که می‌شود این قصه‌‎های به‌ظاهر منفصل و در اصل متصل؟!

همه‌ آدم‌های قصه‌ها در آستانه‌ یک پرتگاه ایستاده‌اند و یک آن، یک لحظه مانده تا سقوط‌شان، تا نبودن و نیستی. نازی اسدی همه‌ آن آدم‌ها را معلق میان بودن و نبودن نگه می‌دارد، اما اگر قصه‌ها را در سرت ادامه دهی، کشف می‌کنی که نبودن پایان همه‌شان است؛ سرنوشت محتوم تک‌تک آدم‌های روایت‌شده. این تعلیق و ترس و تنهایی، این انتظار غم‌بار و گزنده و تلخِ لبه‌ پرتگاه که بی‌شک از خیال هم‌سان نویسنده می‌آید، با تو می‌ماند و بعد از جمله‌ آخر هر قصه یقه‌ات را می‌گیرد و همه‌ات را فتح می‌کند. این همان حلقه‌ اتصال قصه‌هاست که ساختنش دانستگی می‌خواهد و به‌کاربستنش ظرافت و هوشمندی.

«زن فکر می‌کند اول باید دورتادور خانه را بگردد. اگر لازم شد شهر به شهر، دشت و جاده و جنگل و کوه‌ها را بگردد و کلمه‌ها را پیدا کند و از این عذاب راحت شود» شهر به شهر و دشت و جاده و جنگل و کوه‌ها، همه در خیال نویسنده‌اند و نازی اسدی این سفر مدام را برای یافتن واژه‌ها خوب بلد است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

تازه‌ها

پربازدیدترین