
صابر امامی-شاعر در یادداشتی درباره تکثیر غیرقانونی کتاب آورده: بضاعت مالی ناشران و مسائل زمانبَر اداری، ورود راههای غیرقانونی به حوزه کتاب را سهل کرده و در صورتی که از برخی سختگیریهای فرایند صدور مجوز نشر کاسته شود، غیرقانونی چاپ شدن کتابها نیز برچیده میشود.
از جمله انگیزههای تکثیر غیرقانونی کتابها، وجود شایعه یا واقعیتی است؛ بهطور مثال شایعه یا واقعیتی مبنی بر اینکه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای کتاب خاصی مجوز صادر نکرده است، چراکه آن را از نظر نظام ممنوعه میداند. همین موضوع باعث ایجاد کنجکاوی و انگیزه در مخاطبان برای تهیه و خرید کتاب میشود؛ مجرمان از این موقعیت (داشتن مخاطبان و علاقهمندان فراوان) سوءاستفاده میکنند و به تکثیر غیرقانونی آن میپردازند.
در این میان، نباید از نقش کتابهای پُرفروش در ترغیب مجرمان برای تکثیر غیرمجاز آنها نیز غافل ماند؛ کتابهایی هستند که از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مجوز نشر دریافت کردهاند و به دلایلی پُرفروش شدهاند اما ناشر واقعی به دلیل بضاعت مالی یا قرار گرفتن در نوبت چاپ یا نوبت دریافت کاغذهای دولتی (مسائل زمانبَر اداری) از تجدید چاپ آنها ناتوان میماند. اینجاست که مجرمان از فرصت استفاده میکنند و به تکثیر غیرقانونی و بدون اجازه میپردازند.
اغلب مجرمان این حوزه، سراغ کتابهایی میروند که یا نویسندگان آنها در قید حیات نیستند یا اینکه، نویسنده و خانواده او، وکیل قانونی ندارند. مجرمان در چنین شرایطی از شهرت نویسنده استفاده میکنند و کتابهای آنها را به صورت غیرقانونی تکثیر میکند.
اینجا میخواهم به آنهایی که با آمار سر و کار دارند و دائم از پایین بودن سرانه مطالعه گلهمندند، بگویم؛ در چنین شرایطی وقتی بهطور مثال دو نفر پیدا میشوند که برای مطالعه برخی کتابهایی که مجوز نشر نگرفتهاند، علاقهمندی و حساسیت نشان میدهند، چه اِشکالی وجود دارد که این کتابها به شیوه قانونی در اختیار آنها قرار بگیرد تا کمکی به ارتقای سرانه مطالعه هم بشود؟!
گذشته از این، معتقدم باید برخی سختگیریهای صدور مجوز نشر از میان برداشته شود که اگر چنین شود جمع کثیری از ناشران بهصورت قانونی به چاپ کتابها میپردازند و بالطبع، غیرقانونی چاپ کردن کتابها برچیده میشود.
*انتشار دیدگاه نویسنده به معنای موضع خبرگزاری کتاب نیست.
نظر شما