به گفته مولف «مجموعه مقالات عرفاني و فلسفي» اين اثر در پي به تصوير كشيدن ارتباط ميان تفكر عقلگرايانه فلاسفه و انديشهاي است كه از مدار عشق و دل عرفا نشأت ميگيرد._
وي با بيان اين كه «فلسفه و عرفان دو ساحت جداگانهاند كه در دو وادي حكمت بحثي و كشف و شهود ذوقي سير ميكنند» تصريح كرد: اما اين دو وادي بيارتباط با يكديگر نيستند. فيلسوف در مقام اثبات است و در نقطهاي كه كار وي به انتها ميرسد و ادامه آن را به عارف ميسپارد.
صابري ادامه داد: عارف از اين نقطه آغاز كرده، با كشف و شهود به وصال ميرسد. فلسفه نيز ادعاي كشف و شهود البته از نوع عقلي آن را دارد، هر چند در رسيدن به هدف موفق نشود و يافتههايش را به صورت استدلال اثبات كند.
وي انسان، خدا و جهان را مباحث مشترك فلاسفه و عرفا برشمرد و گفت: فيلسوف از انديشه عارف تغذيه بسيار ميكند؛ نظير ملاصدرا در «برهان صديقين» براي اثبات وجود خدا. اين موضوع در كتابهاي «اسفار»، «فصوص الحكمه» و بخشي از «فتوحات مكيه» نيز مشهود است.
اين مدرس دانشگاه افزود: اين دو رشته براي رسيدن به معرفت به كمك هم ميآيند. معرفت مقدمه عشق است و تا معرفت نباشد، عشقي در كار نخواهد بود.
صابري در پايان اظهار داشت: ارتباط اين دو رشته تا بدانجاست كه اكنون در برخي دانشگاههاي غرب رشتهاي با عنوان «فلسفه عرفان» تدريس ميشود.
كتاب «مجموعه مقالات عرفاني و فلسفي» از سوي انتشارات قصيده منتشر ميشود.
نظر شما