دوشنبه ۸ دی ۱۴۰۴ - ۱۵:۱۲
جورج اسمایلی پس از لوکاره: بازگشت یک وجدان خسته

جان لوکاره، نویسنده برجسته بریتانیایی و خالق شخصیت جورج اسمایلی، با رمان‌هایی که چهره‌ای تیره و اخلاقا پیچیده از جهان جاسوسی ترسیم کردند، ژانر جاسوسی را دگرگون کرد و به یکی از تاثیرگذارترین چهره‌های ادبیات سیاسی قرن بیستم تبدیل شد. حالا پسرش با میراث پدر روبروست و باید آنها را احیا کند.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) به نقل از ان‌پی‌ار، جان لوکاره نه فقط نویسنده رمان‌های جاسوسی، بلکه یکی از مهم‌ترین منتقدان اخلاقی قدرت در ادبیات معاصر بود. او ژانری را که پیش از او عمدتاً میدان قهرمان‌سازی و هیجان بود، به آزمایشگاهی برای بررسی دروغ، وفاداری و فرسایش وجدان انسانی تبدیل کرد. در جهان لوکاره، جاسوسی نه افتخارآمیز است و نه حتی کارآمد؛ بلکه ضرورتی کثیف است که هزینه‌اش را آدم‌های معمولی می‌پردازند.

لوکاره با نام واقعی دیوید جان مور کورنول در دل دستگاه اطلاعاتی بریتانیا رشد کرد. تجربه‌اش در MI5 و MI6 به او دانشی دست‌اول از سازوکارهای پنهان قدرت داد، اما آنچه آثارش را متمایز می‌کند، نه اطلاعات فنی، بلکه بی‌اعتمادی عمیق به روایت‌های رسمی است. او خیلی زود فهمید که دولت‌ها، حتی وقتی مدعی دفاع از خیر عمومی‌اند، زبان را به ابزاری برای پنهان‌کردن خشونت بدل می‌کنند.

نقطه عطف کارنامه او «جاسوسی که از سردسیر آمد» بود؛ رمانی که جنگ سرد را نه به‌عنوان نبرد خیر و شر، بلکه به‌مثابه مسابقه‌ای میان دو دستگاه بی‌رحم تصویر کرد. در این کتاب، خیانت نه استثنا، بلکه قاعده است و مرگ نه فاجعه، بلکه پیامد منطقی بازی قدرت. از همین‌جا بود که لوکاره مرز خود را با سنت جیمز باندی ادبیات جاسوسی مشخص کرد.

نیکلاس کورنول، پسر جان لوکاره و مدیر میراث ادبی او، در گفت‌وگوهایی گفته است که تصمیم برای بازگرداندن اسمایلی تصمیمی ساده نبوده و آن را «وظیفه‌ای دلهره‌آور» توصیف کرده است. به گفته او، اسمایلی تنها یک شخصیت داستانی نیست، بلکه تجسم نگاه اخلاقی، بدبینی سیاسی و پیچیدگی‌های انسانی جهان لوکاره است؛ جهانی که به‌شدت با تجربه‌های شخصی نویسنده در سرویس‌های اطلاعاتی بریتانیا گره خورده بود.

کورنول تاکید کرده که احیای اسمایلی به‌معنای تقلید صرف از پدرش نیست، بلکه تلاشی است برای حفظ روح و منطق درونی این شخصیت در جهانی کاملاً متفاوت. جهانی که دیگر جنگ سرد در آن حضور ندارد، اما بی‌اعتمادی، بازی‌های قدرت و سیاست‌های پنهان همچنان ادامه دارند.

او همچنین گفته است که بزرگ‌ترین چالش، وفادار ماندن به صدای اخلاقی لوکاره است؛ صدایی که هرگز قهرمان‌پرور نبود و همواره بر هزینه‌های انسانی جاسوسی، خیانت و سیاست تاکید می‌کرد.

جورج اسمایلی کیست؟

جورج اسمایلی یکی از ماندگارترین شخصیت‌های ادبیات جاسوسی است: مردی میانسال، کم‌حرف، به‌ظاهر بی‌هیجان، اما با ذهنی تیز، حافظه‌ای بی‌نقص و درکی عمیق از ضعف‌های انسانی. او نقطه مقابل جاسوسان پرزرق‌وبرق سبک جیمز باند است و بیشتر به واقعیت‌های خاکستری جهان اطلاعاتی شباهت دارد.

چرا احیای اسمایلی حساس است؟

اسمایلی عمیقاً با تجربه زیسته جان لوکاره در MI5 و MI6 پیوند دارد.

هر تغییر نادرست می‌تواند این شخصیت را به کلیشه‌ای مدرن و کم‌عمق تبدیل کند.

خوانندگان وفادار لوکاره به شدت نسبت به اصالت اخلاقی و لحن آثار او حساس‌اند.

نقش نیکلاس کورنول

نیکلاس کورنول سال‌هاست که مسئول مدیریت میراث ادبی پدرش است؛ از انتشار آثار منتشرنشده گرفته تا نظارت بر اقتباس‌های سینمایی و تلویزیونی. تصمیم او برای بازگرداندن اسمایلی نشان می‌دهد که میراث لوکاره نه به‌عنوان یادگاری موزه‌ای، بلکه به‌عنوان ادبیاتی زنده دیده می‌شود.

اسمایلی در جهان امروز

یکی از پرسش‌های کلیدی این پروژه این است که اسمایلی در عصر نظارت دیجیتال، جنگ‌های سایبری و سیاست‌های چندقطبی چه جایگاهی دارد. آیا او همچنان می‌تواند نماد وجدان اخلاقی در دنیایی باشد که مرز حقیقت و دروغ هر روز مبهم‌تر می‌شود؟

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

پربازدیدترین

اخبار مرتبط

تازه‌ها

پربازدیدها