به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در قم، زهرا اخوان صراف، نویسنده و گردآورنده کتاب «مباحثاتی در تفسیرپژوهی معاصر» در جلسه رونمایی از دفتر اول کتاب «مباحثاتی در تفسیرپژوهی معاصر» در مجتمع فرهنگی هنری یادگار امام قم، این جلسه را بهانهای برای تأکید بر اهمیت رویکردهای جدید در مطالعات قرآنی دانست و گفت: چون کتاب مدنظر حاصل مباحثات جمعی است، جلسه مربوط به آن نیز علیالقاعده یک جلسه چندسخنرانه و جمعی خواهد بود.
اخوان صراف، از خانم کارلا پاوِر، روزنامهنگار آمریکایی و نویسنده کتاب «اگر دریاها مرکب بودند»، یاد کرد که به مناسبت جلسه پیامی ارسال کرده است. خانم پاوِر، که مسلمان نیست، در کتابش سفری به اعماق قرآن داشته که از درون عادات و سنتهای مسلمانان برخاسته است.
تاریخچه جهانی و ویژگیهای انجمن مباحثات قرآن
حجتالاسلام سیدمحمدعلی ایازی مسئول انجمن مباحثات قرآنی نیز گفت: انجمنهای علمی اصولاً به دلیل انجام پژوهشها و تحقیقاتی تشکیل شدند که در مراکز آکادمیک قابل پذیرش نبودند و اهدافی متفاوت با دانشگاهها و حوزههای دینی دنبال میکردند.
وی، تاریخچه پژوهشهای قرآنی به صورت انجمنی را نزدیک به یک قرن قبل در مراکز پژوهشی کشورهای غربی دانست و عنوان کرد: نخستین آن شاید در کشور آلمان شکل گرفت. پس از آلمان، آمریکا و کشورهای دیگر نیز کارهای گستردهای انجام دادند و در متأخرین، کارهای انجمنی در حوزه قرآن در کشورهای عربی شکل گرفت که عمرش به ۲۰ سال هم نمیرسد و بیشتر در حوزه قرائت قرآن بوده است.
ایازی، انجمنهای قرآنی را مؤسساتی در تهران و قم دانست که با هدف کارهای علمی و به شکل گروهی، خلأهای پژوهشی در حوزه قرآن را بررسی میکردند.
وی در تشریح شکلگیری انجمن مباحثات قرآن بیان کرد: این انجمن از سال ۱۳۹۳ با جمعی از اعضای دانشگاهی تشکیل یافت با این هدف که به مباحث چالشی، شبهات و اشکالات روز و مسائلی که باید نقد و بررسی شوند، بپردازد. دو ویژگی انجمن مباحثات عبارتند از: ویژگی دانشگاهی و شکل مباحثهای (دنبال کردن سنت بحث و گفتوگوی حوزههای علمیه). تاکنون ۱۲۳ جلسه تشکیل شده و حدود ۲۰ نفر از ارائهدهندگان طرح از خارج کشور بودهاند.
ایازی تأکید کرد: انجمن در این ۱۱ یا ۱۲ سال، همواره بر حفظ شأن علمی، پژوهشی و آزاداندیشی خود اصرار داشته است تا مباحث را ولو اینکه نظر انجمن نباشد، طرح و نقد کند.
کتاب مقدس هم باید الگوریتم فهمیدن داشته باشد
حجتالاسلام محراب صادقنیا نویسنده نیز یکی از گفتارهای مقاله خود درباره فرایند عرفیشدگی یا سکولار شدن تفسیر کتاب مقدس در سنت مسیحی را شرح داد و گفت: در روزگار نخست مسیحی، فهم کتاب مقدس یک عملیات الهی بود؛ مفسر با طهارت درون خود را شایسته وحی میکرد و فهماندن کار خدا بود. این اندیشه بعدها توسط ژان کالون استدلالی الهیاتی قوی یافت که خدا باید همچنان مراقب فهم نیز باشد، زیرا خطا ممکن است در ناحیه فهم اتفاق بیفتد اما آرام آرام از این سنت عقبنشینی شد و گفته شد کتاب مقدس هم باید الگوریتم فهمیدن داشته باشد تا فهم آزمونپذیر شود.
صادقنیا تأکید کرد: فهم اول آموزشپذیر نبود، اما فهم دوم آموزشپذیر است و میتوان روش تفسیر را یاد داد.

همافزایی انجمنهای قم و تهران
مریم جزایری عضو انجمن مطالعات قرآنی تهران نیز در این نشست ضمن ابراز افتخار، گزارشی از فعالیتهای انجمن تهران ارائه داد و گفت: انجمن مطالعات قرآنی در سال ۹۰ با هدف بازخوانی مجلد قرآن با یک رویکرد جدید شکل گرفت و جلسات از اردیبهشت یا خرداد ۹۰، بهصورت منظم، اولین پنجشنبه هر ماه شمسی برگزار شده است. تاکنون بیش از ۱۴۳ جلسه در باشگاه اندیشه تهران برگزار شده و نظم جلسات در طول ۱۲، ۱۳ سال بهندرت لغو شده است.
وی بیان کرد: تعامل انجمن قم و تهران به شکل خیلی خجستهای همچنان برقرار است و کانال ارتباطی آنها «انجمن مطالعات و مباحثات» نام دارد.
وی از چاپ دفتر اول مجموعه مباحث انجمن تهران خبر داد و گفت: کار ویراستاری دفتر دوم تا پایان سال جاری انجام خواهد شد. در تدوین این مجموعه نیز مانند انجمن قم، تمام فایلها آمادهسازی شده، ارجاعات کامل شده و بحثهای پرسش و پاسخ کاملاً منعکس میشود.
روششناسی دوسویه علیه متافیزیک تحمیلی
یاسر میردامادی پژوهشگر و فیلسوف دین، بحث خود را با عنوان «به سوی روششناسی دوسویه علیه متافیزیک تحمیلی قرآنپژوهی مدرن» ارائه داد. متافیزیک متن در تعیین هرمونتیک متن تأثیر سرنوشتساز دارد. به تعبیر دیگر، هرمونتیک متن از متافیزیک متن جداییناپذیر است و داوری ما در باب سرشت یک متن در فهم معنای متن تأثیر محوری دارد.
میردامادی برای روشن شدن این اصل، مثالی از یافتن نامهای کهن از درون یک بطری در دریا ارائه داد و افزود: در اینجا الفاظ متن برای خواننده معلوم است، اما سرشت متن (اینکه یک متن تجاری، عاشقانه یا جاسوسی است) معلوم نیست. تعیین سرشت متن بر فهم ژرفای معنای نامه تعیینکننده است و نمیتوان نسبت به متافیزیک نامه بیطرف بود؛ زیرا بیطرفی نسبت به سرشت نامه، خواننده را از فهم ژرفای آن محروم میکند.
وی تصریح کرد: در هیچکجای پژوهش قرآن، این متافیزیک انحصاری طبیعیباورانه موجه نشده و قرآنپژوهی آکادمیک مدرن با نامرئی کردن متافیزیک خاص خودش، عملاً به طبیعیباوری متافیزیکی میانجامد و این پیشفرض، خود، بیطرفی را نقض میکند. در واقع، قرآنپژوهی آکادمیک مدرن مؤلف قرآن را پیشاپیش به عنوان یک انسان عادی نامتأثر از آسمان فرض کرده و تمام دادهها را بر اساس این متافیزیک خاص تحلیل میکند. این نوعی جادوگری متافیزیکی است که جایی برای دیگران نگذاشته است.
وی در ادامه، به روش پدیدارشناختی اشاره کرد و افزود: معدود رویکردهای درونپژوهانهی آکادمیک غربی است که به متافیزیک خاص قرآن (اصل تعین) وفادار مانده است.
این پژوهشگر تأکید کرد: هم متافیزیک فراطبیعیباورانه و هم متافیزیک طبیعیباورانه نیازمند توجیه هستند و تصور اینکه متافیزیک فراطبیعیباورانه نیاز به توجیهسازی است، ولی متافیزیک طبیعیباورانه نیست، معرفتشناسانه و روششناسانه نادرست است. مشکل از اتخاذ متافیزیک فراباورانه نیست، بلکه از اینجاست که در مواجهه مدرن، این متافیزیک بلافاصله فاقد معیار و مدافعجویانه انگاشته میشود.
میردامادی پرسید: چرا روش قرآنپژوهی باید لزوماً طبیعیباورانه باشد و نه فراطبیعیباورانه یا ترکیبی از هر دو؟ و چرا طبیعیباوری در قرآنپژوهی آکادمیک غلبهی تقریباً مطلق دارد؟ زیرا غلبه بیشتر حاصل اوضاع و احوال سیاسی، اجتماعی روزگار مدرن و به ویژه غلبه استعاره علمی است.
نظر شما