سه‌شنبه ۱۸ آذر ۱۴۰۴ - ۰۹:۲۷
خانه‌های ادبیات؛ خاستگاه صداهای تازه در جامعه/ واژه‌های بی‌پناه در انتظار سقفی در شیراز

فارس- استان فارس به‌رغم آوازه‌ای که در حوزه شعر و ادبیات و کتاب دارد، تنها در شهرستان مرودشت دارای خانه ادبیات و شعر است و مرکز استان از وجود این خانه بی‌بهره است و انجمن‌های پرشمار ادبی و فرهنگی در شیراز اغلب نشست‌های خود را در فضاهایی خارج از فضای فرهنگی و ادبی تشکیل می‌دهند.

سرویس استان‌های خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا): در سال‌های اخیر، راه‌اندازی خانه‌های شعر و ادبیات در برخی مراکز استان‌ها و شهرستان‌های فرهنگی، بارقه امیدی در دل شاعران، پژوهشگران و نویسندگان ایجاد کرده است. نهادهایی مردمی‌، فرهنگی که هدفشان سازمان‌دهی به فعالیت‌های ادبی و بسترسازی برای رشد استعدادهای محلی است. اما آیا این خانه‌ها توانسته‌اند تأثیرگذاری ملموسی بر جریان‌های ادبی استان‌ها داشته باشند؟ و چرا بسیاری از استان‌های کشور هنوز از داشتن چنین فضایی محروم‌اند؟

خانه‌های شعر و ادبیات از طریق برگزاری برنامه‌های منظم، تدوین آثار مشترک و ارتباط میان نسلی، تأثیر عمیقی بر رشد شعر معاصر در استان‌ها داشته‌اند. این خانه‌ها علاوه بر ساماندهی فعالیت‌های شاعران جوان، زمینه تبادل اندیشه میان نسل‌های مختلف را فراهم کرده‌اند؛ امری که مانعی در برابر افول ادبی محسوب می‌شود. به گفته کارشناسان، چنین فعالیت‌هایی علاوه بر شکوفایی ایده‌های نو، می‌تواند به غنی‌سازی زبان و آفرینش مضامین تازه در ادبیات معاصر منجر شود.

با این حال، خانه شعر مرودشت از جمله نمونه‌هایی است که به واسطه نقش خیران و علاقه‌مندان حوزه ادبیات این شهرستان راه اندازی شده و می‌تواند الگوی مناسبی برای ایجاد چنین خانه‌ای در دیگر نقاظ استان فارس باشد.

خانه ادبیات مرودشت؛ الگوی نیک‌اندیشانه در حوزه فرهنگ

سجاد همایون، خیر و بنیانگذار خانه ادبیات مرودشت در گفت‌وگو با خبرنگار ایبنا درباره اینکه خانه ادبیات مرودشت چه میزان توانسته در ایجاد فضای گفت‌وگو و رشد استعدادهای بومی نقش داشته باشد، گفت: با تمام محدودیت‌هایی که در بودجه، مکان و امکانات فنی داریم، سعی کرده‌ایم از طریق برگزاری جلسات منظم شعرخوانی و کارگاه‌های نقد، شمع امیدی را در دل ادبا و شاعران محلی نگه داریم. هر جلسه فرصت تازه‌ای برای بروز استعدادهاست و ما شاهد ظهور چندین شاعر جوان با استعداد بوده‌ایم.

این شهروند مرودشتی عنوان کرد: برای ادامه و پایداری فعالیت‌های خانه شعر مرودشت، ضرورت اصلی، حمایت‌های مالی و فراهم کردن مکان دائم و مدرن برای فعالیت‌های ادبی است. همچنین همکاری نزدیک‌تر با نهادهای ارشاد و فرهنگی می‌تواند راهگشا باشد. بدون این زیرساخت‌ها، فعالیت‌های ما بیش از پیش به شکل نیمه‌رسمی و احتمالاً محدود خواهد ماند.

خانه‌های ادبیات؛ خاستگاه صداهای تازه در جامعه/ واژه‌های بی‌پناه در انتظار سقفی در شیراز

به گفته او، خانه ادبیات مرودشت با زیربنای ۲۰۰ متر مربع و اعتباری افزون بر ۱۲ میلیارد ریال، اسفندماه ۱۴۰۳ به بهره‌برداری رسید و شامل سالن جلسات برای برگزاری کارگاه‌ها و نشست‌های ادبی و یک استودیو صدابرداری است.

به گفته سجاد همایون، نیکوکار مرودشتی که این خانه را بنا کرده است، خانه ادبیات مرودشت دارای دو انجمن ادبی از جمله انجمن شعر و انجمن داستان است.

از جمله نویسندگان کوشا در حوزه انجمن‌های ادبی و فرهنگی که سال‌هاست در کنار نویسندگی در حوزه ادبیات کودک و نوجوان فعالیت دارد، الهام مزارعی است که از بنیانگذاران انجمن ادبی «انگشت جادویی» و از گردانندگان جشنواره‌ای با این نام در شیراز است.

لزوم ایجاد خانه‌هایی با محوریت انجمن‌های ادبی و سمن‌ها

مزارعی که آثار پرشماری در حوزه ادبیات کودک و نوجوان دارد به خبرنگار ایبنا گفت: با توجه به اینکه ادبیات نقش مستقیمی در وضعیت فرهنگی، اجتماعی و آموزشی جامعه دارد و از کنار ادبیات می‌شود خیلی از حرف‌ها را بطور غیرمستقیم هم آموزش داد و هم بیانش کرد، سطح فرهنگی خانواده‌ها ارتقا می‌یابد و اگر چنین خانه‌هایی بنا شود، می‌تواند برای همه افراد جامعه مفید باشد. برای نویسندگان و مولفان تازه کار هم وجود چنین خانه‌هایی می‌تواند مؤثر باشد.

نویسنده کتاب‌های «دخترکوچولو فرمانده سیبیلو»، «مامان کله دودکشی و گوانجی» و «۳۶۰ درجه‌ی جادویی» عنوان کرد: افراد در حوزه ادبیات کودک به محض اینکه که دست به قلم می‌شوند، دیگر فکر می‌کنند نویسنده شدند در حالیکه اولین دغدغه آنها چاپ کتاب است و متاسفانه ناشران بازاری خیلی زیاد شدند که پول می‌گیرند و کارها را چاپ می‌کنند و این روند سبب شده آثاری وارد جامعه شود که از نظر ادبی فاقد غنا است؛ بنابراین وجود چنین خانه‌هایی می‌تواند خط مشی به حرفه ادبیات بدهد. حالا چه حیطه ادبیات کودک چه ادبیات بزرگسال باشد.

خانه‌های ادبیات؛ خاستگاه صداهای تازه در جامعه/ واژه‌های بی‌پناه در انتظار سقفی در شیراز

به گفته مزارعی، وجود این خانه‌ها از بابت بالا بردن شرایط فرهنگی و ادبی کشور می‌تواند تاثیرگذار باشد، سر و سامان دادن به این اوضاع ادبی که خیلی نابسامانی هم دارد و وجود این خانه‌های فرهنگی حتی می‌تواند به صنفی شدن کمک کند. وجود انجمن‌های ادبی و نویسندگی در قالب صنف خاص نیز به طور قطع اثرات مطلوبی در حوزه تولید آثار دارد.

عضو فعال انجمن انگشت جادویی که ۲۲ سال است به فعالیت ادبی پرداخته، تاکید کرد: وجود فضاهای مشخص می‌تواند برای مخاطبان و علاقه‌مندانِ تازه کار، نقشه راه باشد. اینکه مکان‌های مشخص وجود داشته باشد که بتوانند به آن مراجعه کنند و اطلاعات کسب کنند، شرایط نویسندگی را بدانند و اطلاعات از شرایط ادبی فرهنگی کشور در آنجا وجود داشته باشد، بسیار حائز اهمیت است.

شکل یافتن اعتماد دوسویه بین خانه‌های ادبیات و نهادهای فرهنگی

مزارعی ادامه داد: به نظرم اگر خانه‌های فرهنگ و ادبیات وجود داشته باشد، می‌توانند چارچوب‌مند و قانون‌مند از انجمن‌های ادبی حمایت کنند و نهادهای هنری فرهنگی کشور را یاری کنند.

به باور او، برگزاری همایش، نشست و جشواره‌های مختلف توسط خانه‌های فرهنگ و ادبیات می‌تواند نقطه یا مأمنی برای کسانی که به وادی نویسندگی به طور حرفه‌ای فکر و در آن کار می‌کنند، باشد ضمن اینکه می‌توانند برای کسانی که تازم می‌خواهند در این وادی گام بگذارند، راهگشا باشند.

مجید خادم بنیانگذار مدرسه داستان‌نویسی و جایزه ادبی حیرت هم در گفت‌وگو با خبرنگار ایبنا، کارکرد خانه‌های فرهنگ و ادبیات را ایجاد همدلی و محلی برای گفت‌وگو و مواجه شدن در فضای کاهش حس همدلی دانست.
این نویسنده و منتقد ادبی، دیگر کارکرد این نهاد را ایجاد پختگی در جامعه و مولفان دانست و گفت: این تعادل و ارتباط به شکل مستقیمی می‌تواند شکل بگیرد.
فضای ادبی کشور دو قطبی است
خادم همچنین خواستار سیاستگذاری در شکل‌گیری این نهادهای ادبی شد و بیان کر د: فضای ادبی کشور دوقطبی هستند و این مضر است.

خانه‌های ادبیات؛ خاستگاه صداهای تازه در جامعه/ واژه‌های بی‌پناه در انتظار سقفی در شیراز

هیچ چیزی مضرتر از فضای کافه‌ای برای موسسات فرهنگی نیست
وی با این توضیح که فضاهای ادبی یا اساساً دولتی هستند که وابسته به سیاستگذاری‌های خاص و کم عمق هستند که ارتباط قطع اجتماعی بین مخاطب همچنان باقی می‌ماند یا تبدیل به مراکزی تجاری مانند کافه‌ها می‌شوند، خاطرنشان کرد: به نظرم هیچ چیزی مضرتر از فضای کافه‌ای برای موسسات فرهنگی و هنری نیست چراکه این فضاها کمکی به عمیق شدن فرهنگ و ادب نکرده است.
به گفته صاحب امتیاز و مدیرمسئول و عضو هیئت تحریریه سالنامه تخصصی ادبیات داستانی «داستان خلاقانه سال (حیرت)»، از ۱۳۹۴ شماری فرهنگسرای متعلق به شهرداری داریم که نهادی نسبتاً مردمی است. مسئله اساسی این است که خانه‌های فرهنگ و ادبیات مرتبط به شهرداری‌هاست و توقع عمومی است که این فضاها بدون هیچ شرایط خاصِ پذیرش، فقط به واسطه شهروند بودن در اختیار شهروندان قرار گیرد اما چنین رویکردی در میان نیست که در درازمدت با حفظ تکثر اجتماعی یک سازمان یافتگی به فرهنگ، ادبیات و هنر به تشکل‌های مردمی خواهند داد.
خانه‌های فرهنگ و ادبیات پناهگاه معنوی است

مجتبی جعفری زوج، ناشر شیرازی نیز گفت: در مقام یک ناشر که سال‌ها با نویسندگان، مخاطبان، و نهادهای فرهنگی در تعامل بوده‌ام، باید بگویم خانه‌های فرهنگ و ادبیات، اگر درست طراحی و هدایت شوند، می‌توانند به یکی از ستون‌های اصلی توسعه فرهنگی کشور بدل شوند. این خانه‌ها نه‌تنها محل تجمع علاقه‌مندان به ادبیات هستند بلکه بستر تربیت نسل جدیدی از مولفان، منتقدان و فعالان فرهنگی را فراهم می‌کنند.

وی با اشاره به اینکه از منظر فرهنگی، این خانه‌ها می‌توانند نقش پناهگاه معنوی را ایفا کنند، تاکید کرد: این خانه‌ها جایی برای بازآفرینی هویت، بازخوانی میراث ادبی و گفت‌وگوی بین‌نسلی هستند و در جامعه‌ای که با هجمه‌های رسانه‌ای و شتاب‌زدگی فرهنگی مواجه است، چنین فضاهایی می‌تواند به بازسازی آرامش فکری و تعمیق نگاه انسانی کمک کنند.

مدیر انتشارات رخشید ادامه داد: از منظر اجتماعی، خانه‌های فرهنگ و ادبیات، بستری برای هم‌افزایی‌اند. در این فضاها، نوجوانان و جوانان با نویسندگان باتجربه، منتقدان و فعالان فرهنگی روبه‌رو می‌شوند و از طریق کارگاه‌ها، نشست‌ها و پروژه‌های مشارکتی، مهارت‌های ارتباطی، تفکر انتقادی و خلاقیت خود را تقویت می‌کنند. این تعاملات می‌توانند به شکل‌گیری شبکه‌های فرهنگی محلی و ملی منجر شوند که در بلندمدت، سرمایه اجتماعی کشور را افزایش می‌دهند.

به گفته جعفری زوج، از منظر آموزشی، این خانه‌ها می‌توانند خلأهای نظام رسمی آموزش را پر کنند. در حالی‌که مدارس و دانشگاه‌ها اغلب به آموزش نظری بسنده می‌کنند، خانه‌های فرهنگ و ادبیات می‌توانند آموزش‌های عملی، تجربه‌محور، و پروژه‌محور ارائه دهند. مثلاً آموزش داستان‌نویسی، ویراستاری، نشر مستقل، یا حتی سواد رسانه‌ای، در قالب کارگاه‌های تعاملی، بسیار مؤثرتر از کلاس‌های سنتی خواهد بود.

خانه‌های ادبیات؛ خاستگاه صداهای تازه در جامعه/ واژه‌های بی‌پناه در انتظار سقفی در شیراز

وی، ظرفیت این خانه‌ها برای تربیت نویسندگان جدید را در گرو سه عامل دسترسی آزاد و عادلانه به منابع و مربیان، ایجاد فضای امن برای تجربه و خطا و ارتباط با نهادهای نشر و رسانه برای عرضه آثار دانست و گفت: اگر این سه ضلع به‌درستی شکل بگیرند، خانه‌های فرهنگ و ادبیات می‌توانند به کارخانه‌های خلاقیت بدل شوند؛ جایی که نویسندگان آینده، نه‌فقط قلم می‌زنند، بلکه می‌اندیشند، می‌آفرینند و جامعه را دگرگون می‌کنند.

تولید معنا، تربیت اندیشه، و بازآفرینی روایت‌های ملی در خانه‌های ادبیات

جعفری زوج با ارزیابی نقش این نهاد عنوان کرد: آینده فرهنگی و ادبی کشور، به شدت وابسته به نهادهایی‌ست که بتوانند «تولید معنا» کنند. خانه‌های فرهنگ و ادبیات، اگر به‌درستی حمایت شوند، می‌توانند به مراکز تولید معنا، تربیت اندیشه و بازآفرینی روایت‌های ملی بدل شوند. در چشم‌انداز آینده، این خانه‌ها می‌توانند نقش «رسانه‌های محلی فرهنگی» را ایفا کنند. یعنی نه‌فقط محل برگزاری رویداد، بلکه منبع تولید محتوا، تحلیل فرهنگی و حتی سیاست‌گذاری فرهنگی در سطح منطقه‌ای. این نهادها می‌توانند با بهره‌گیری از ظرفیت‌های بومی، به خلق روایت‌هایی کمک کنند که هم ریشه‌دارند و هم روزآمد.

وی ادامه داد: از سوی دیگر، در جهانی که به‌سمت دیجیتال شدن پیش می‌رود، خانه‌های فرهنگ و ادبیات می‌توانند پل ارتباطی بین فرهنگ سنتی و فرهنگ دیجیتال باشند. مثلاً با راه‌اندازی پادکست‌های ادبی، کتابخانه‌های دیجیتال، یا شبکه‌های اجتماعی فرهنگی، می‌توانند مخاطبان جدیدی را جذب کنند و ادبیات را از انحصار کاغذ بیرون بیاورند. در آینده، این خانه‌ها می‌توانند به مراکز تربیت مدیران فرهنگی نیز تبدیل شوند. یعنی کسانی که بتوانند پروژه‌های فرهنگی را طراحی، اجرا و ارزیابی کنند. این امر، به سازمان‌یافتگی بیشتر فضای فرهنگی کشور کمک خواهد کرد و از پراکندگی و بی‌برنامگی جلوگیری می‌کند.

مدیر نشر رخشید خاطرنشان کرد: در مجموع، اگر این خانه‌ها با نگاه بلندمدت، بودجه پایدار و مدیریت تخصصی اداره شوند، می‌توانند به یکی از موتورهای محرک توسعه فرهنگی کشور بدل شوند. آینده ادبیات ایران، نه فقط در دانشگاه‌ها و انتشارات، بلکه در همین خانه‌های کوچک اما پرظرفیت رقم خواهد خورد. یکی از مشکلات مزمن فضای فرهنگی کشور، فقدان سازمان‌یافتگی و انسجام در برنامه‌ریزی است. خانه‌های فرهنگ و ادبیات، اگر به‌صورت شبکه‌ای و با ساختار منسجم فعالیت کنند، می‌توانند این خلأ را تا حد زیادی پر کنند.

وی افزود: این خانه‌ها می‌توانند به عنوان «گره‌های محلی» در یک شبکه ملی فرهنگی عمل کنند. یعنی هر خانه، با شناخت نیازهای منطقه‌ای، برنامه‌هایی طراحی کند که در عین بومی بودن، با اهداف ملی هماهنگ باشند. این مدل، هم تنوع فرهنگی را حفظ می‌کند و هم انسجام برنامه‌ریزی را تقویت می‌کند.

جعفری زوج یادآور شد: این تشکل‌ها می‌توانند به تدوین تقویم فرهنگی منطقه‌ای کمک کنند و با ثبت و تحلیل داده‌های مربوط به مخاطبان، رویدادها، و بازخوردها، می‌توانند برنامه‌هایی طراحی کنند که هم اثربخش باشند و هم قابل ارزیابی. این امر، به حرفه‌ای شدن فضای فرهنگی کشور کمک می‌کند. خانه‌های فرهنگ و ادبیات می‌توانند به عنوان «مرکز اتصال» بین نهادهای مختلف عمل کنند: بین مدارس و ناشران، بین نویسندگان و رسانه‌ها، بین مخاطبان و تولیدکنندگان محتوا. این نقش واسطه‌گری، بسیار حیاتی‌ست برای جلوگیری از جزیره‌ای شدن فعالیت‌های فرهنگی. در نهایت، اگر این تشکل‌ها با حمایت نهادهای بالادستی، مثل وزارت فرهنگ یا شهرداری‌ها، و با مشارکت نهادهای مردمی اداره شوند، می‌توانند الگویی از «مدیریت مشارکتی فرهنگی» ارائه دهند. الگویی که در آن، برنامه‌های ادبی و فرهنگی نه از بالا دیکته می‌شوند، بلکه از دل جامعه شکل می‌گیرند و توسط خود مردم اجرا می‌شوند.

تجربه خانه ادبیات مرودشت نیز گواه آن است که جریان‌های ادبی اصیل می‌توانند از دل فعالیت‌های جمعی و خلاقانه در مناطق کمتر دیده‌شده رشد کنند. همان‌طور که یکی از شاعران مرودشتی می‌گوید، این خانه‌ها «پناهگاه شعر و شاعر» و نیز «راه خروج از انزوای ادبی» هستند. خانه‌های ادبیات می‌توانند خاستگاه صداهایی تازه، مستقل و ریشه‌دار در بطن جامعه باشند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

پربازدیدترین

تازه‌ها

پربازدیدها