جمعه ۳ مرداد ۱۴۰۴ - ۱۲:۵۵
مردی با قلمی برای ملت؛ زندگی و زمانه محمدحسین رکن‌زاده «آدمیت»

رکن‌زاده با هوشی سرشار و عطشی بی‌پایان برای دانستن، نه‌تنها در بازار کتاب گام نهاد، بلکه با تأسیس «کتابخانه و قرائتخانه آدمیّت» سنگ بنای یکی از نخستین نمونه‌های عمومی ترویج کتابخوانی در ایران را گذاشت.

سرویس مدیریت کتاب خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا): محمدحسین رکن‌زاده، فرزند ادیبی آرمان‌خواه و وارث کتابخانه‌ای پدرانه، پا به جهان گذاشت در حالی که افق نگاهش از همان کودکی فراتر از دکان و تجارت‌خانه‌های مرسوم بود. او از نسلی بود که هنوز واژه‌هایی چون «آزادی»، «ایران‌دوستی» و «دانش» تنها آرزویی، در ذهن بسیاری به شمار می‌رفت.

رکن‌زاده با هوشی سرشار و عطشی بی‌پایان برای دانستن، راهی متفاوت از اسلاف خود در پیش گرفت. او نه‌تنها در بازار کتاب گام نهاد، بلکه با تأسیس «کتابخانه و قرائتخانه آدمیت» در شیراز، سنگ بنای یکی از نخستین نمونه‌های عمومی ترویج کتاب‌خوانی در جنوب ایران را گذاشت. این حرکت، تنها یک فعالیت فرهنگی نبود؛ تجلی نوعی مقاومت بود دربرابر عقب‌ماندگی فرهنگی و فقر دانایی.

اما آنچه او را ماندگار کرد، نه فقط مجموعه‌ای از آثار و فعالیت‌ها، بلکه روح بی‌قرارش بود؛ روحی که در غزلی چنین فریاد می‌زد: «سالک ارفعت ایران و ایران‌طلبی، سخن سپرده و فکر پریشان تا چند؟»

مردی که با دستان خالی، اما ذهنی مملو از آرمان، کتاب را به خانه‌های مردم برد، سخن را به روزنامه کشاند، و آدمیّت را نه‌فقط نام یک کتابخانه، که فلسفه‌ای برای زیستن کرد. محمدحسین رکن‌زاده؛ چهره‌ای فراموش‌شده، اما بنیادین در تاریخ فرهنگ مکتوب ایران.

تولّد و تحصیل

محمدحسین رکن‌زاده از اجدادی تجارت‌پیشه در شیراز سر برآورد، که به مرور برای بهبود وضعیت مالی در منطقه بوشهر رحل اقامت افکندند. والد وی میرزا عبدالله شیرازی (متوفای ۱۳۴۴ق/۱۲۹۶ ش) ملقب به رکن‌التجار و متخلص به «مُدبّر»، در اوایل سدّه سیزدهم قمری در بوشهر چشم گشود. بذل و بخشش بی‌مورد و خسران در معامله چای و تریاک موجب شد تا رکن‌التجار در تجارتخانه حاج محمدعلی شیرازی، شریک پیشین خود، منشی شود. اما با این وجود روی از فعالیت‌های سیاسی و اجتماعی برنتافت.آدمیّت درباره پدر و محیط کودکی خویش و اوضاع چاردیواری خانه می‌آورد:

«و چون دنیا از وی روی بگردانید، اشتغال خاطر و دفع همّ و غم را، به سرودن شعر و نوشتن مقالات اجتماعی و ادبی در جراید «حبل‌المتین» کلکته و «چهره نمای» قاهره و ثریا و اختر و حکمت و مظفری و مطالعه کتاب پرداخت. و برای خود کتابخانه‌ای شامل صدها جلد کتاب فارسی و عربی فراهم ساخت، و مدام اوقات فراغت از کار اداری را به مطالعه می‌گذرانید، و دم از آزادی و مشروطه‌خواهی می‌زد، و اشعار وطنی می‌گفت. و مرتباً به مرحومان میرزا عبدالرحیم طالبوف تبریزی و میرزا عبدالمحمد اصفهانی، مدیر جریده چهره‌نما و فرصت‌الدوله و جهانگیرخان شیرازی، مدیر صور اسرافیل و سایر آزادی‌خواهان مکاتبه می‌کرد و برای او کتاب می‌فرستادند، و در وطن‌دوستی راه افراط می‌پیمودند.

به هر روی، میرزا عبدالله از ذوق دل‌انگیزی در ادب و تاریخ بهره‌مند بود. چنانچه اثر مختصری را موسوم به روزنامه «سفربنادر» به رشته تحریر درآورد که شرح کوتاهی است از مسافرت از بوشهر به بندرلنگه، که در سال ۱۳۱۶ق/۱۲۷۷ ش، در دوران سلطنت مظفرالدین شاه قاجار، صورت وقوع یافته است.

این سفرنامه ازجمله آثار سیاحتی است که مولف در آن به بیان احوال خویش بر وسیله دریایی - یا به گفته میرزا عبدالله «جهاز» - مبادرت نموده و لطفی درخور دارد. همچنین اطلاعات مفیدی که میرزا عبدالله از سرنشینان جهاز و آمد و رفت کشتی‌ها در مجاری دریایی در این سفرنامه ارائه کرده است. بسیار ارجمند و مغتنم است.

در چنین حال و هوا و محیطی، محمدحسین رکن‌زاده در روز شانزدهم ماه شوال سال هزار و سیصد و هفده (مطابق ۲۸ بهمن ۱۲۷۸ ش) در بوشهر، پای به عرصهٔ گیتی گذاشت. او در پنج‌سالگی در مدرسه «سعادت» بوشهر مشغول به تحصیل شد. پس از اتمام دوره دبستان، و آشنایی با زبان‌های عربی و انگلیسی، چرخش مسائل سیاسی در حاشیه بنادر خلیج فارس، برزندگی صاحب ترجمه موثر افتاد؛ چنانچه مصائب جنگ بین‌الملل اول و ورشکستگی میرزا عبدالله موجب شد که عطش مسایل سیاسی در روحیّات محمدحسین دوچندان شود، و دل به تحریر فکر و اندیشه ضد استعماری سپارد. باری او در هفده سالگی به (سال ۱۳۳۴ ق/۱۲۹۴ ش) به همراه پدر به اهواز رفت، و چند ماه در دبستان «جاسبیه»، به معلمی و در تجارتخانه آقا محمدباقر بهبهانی به منشی‌گری پرداخت.

میرزا عبدالله شیرازی، والد محمدحسین، در چهاردهم شعبان سال ۱۳۴۴ ق به مرض وبا دار فانی را وداع گفت و در اهواز مدفون شد. صاحب ترجمه در نقل احوال خویش می‌نویسد:

«پس از فوت پدر، با خانواده به بوشهر آمدم و مدتی در تجارتخانه مرحوم حاج محمدعلی شیرازی به کار دفترداری و انشا و مختصر داد و ستد تجاری اشتغال داشتم، ضمناً مشغول تحصیل و تکمیل ادبیات فارسی و عربی و مطالعه بودم. و در مطالعه کتاب‌های مختلف (که از پدر به ارث بده بودم) راه افراط می‌پیمودم…».

بدین ترتیب رکن‌زاده در آغاز جوانی، با پشتوانه وطن‌دوستی به میراث برده از پدر خود و انبوه مطالعات شخصی، پای به عرصه اجتماع گذاشت. جوانی مشحون از رویاهای استقلال وطن و سرشار از ایران‌دوستی، چنانچه در غزلی سروده بود «سالک اررفعت ایرانی و ایران‌طلبی – سخن بیهده و فکر پریشان تا چند؟»

زندگی حرفه‌ای

روح پُرخروش آدمیت در شهرهای آرام و پُرخوت حاشیه خلیج فارس، در واپسین سال‌های سده سیزدهم خورشیدی، دوام نیاورد. پس از مدتی اقامت در بوشهر، به سال ۱۳۳۸ق/۱۲۹۸ ش به زیارت مشاهد شریفه عراق عرب شتافت، و پس از مراجعت، از بوشهر قطع علاقه کرد و با خانواده در شیراز متوطن شد.

زندگی حرفه‌ای رکن‌زاده، بازتاب علایق و احساسات مرد وطن‌پرستی است که به هر کاری دست می‌زند تا شعله‌ای هرچند کم سو - از وطن‌دوستی در بطن جامعه روشن نگاه دارد.

شوق درونی وی به مطالعه و تحقیق، ثروتی بود که از میرزا عبدالله به میراث برده بود؛ چراکه در کتابخانه‌ای شامل صدها جلد کتاب فارسی و عربی، به سیر و سیاحت می‌پرداخت و از عشق پدری به مواد مکتوب خوشه‌ها برمی‌چید پس به جهت اشتغال با توجه به نداشتن سرمایه کافی برای ادامه پیشه اجدادی (تجارت) و رغبت وافر به مطالعه و تحصیل علم و معرفت، در شیراز به تأسیس «کتابخانه و قرائتخانه آدمیت» همت گماشت، و به موازات خرید و فروش کتاب برای امرار معاش عائله، به خدمت اعاظم دانشمندان آن دوره شیراز، چون سیّدابراهیم یزدی، میرزا محمّدصادق فسایی، میرزا علی مازندرانی، رحیم آقا طریقت شیرازی، شیخ عبدالکریم سعادت شیرازی، و میرزا محمدعلی موحّد حکیم شیرازی رسید، و به تحصیل ادبیات فارسی و عربی منطق و لغت، راه و رسم سیر و سلوک حسابداری و شناخت کتابداری پرداخت.

از «کتابخانه و قرائتخانه آدمیّت» چند سند عمده در دسترس است که نشان از روش بازاریابی رکن‌زاده و توسعه کتابخوانی در آن دوره در شیراز دارد. نخست، اعلانی است که در روزنامه جام جم به سال ۱۳۴۲ ق / ۱۳۰۳ ش طبع شده و با عنوان «آدمیُت از بین نمی‌رود» به تشریح خط مشی کتابفروشی مزبور پرداخته است. متن اعلان از این قرار است:

«دو سال قبل «کتابخانه عمومی و قرائت‌خانه مجّانی آدمیّت» در اینجا تأسیس [شد] و تا چندی به خدمت معارف مشغول بود، سپس به جهاتی ضمیمه کتابخانه معارف گشت. اینک بعد از دو سال برای اینکه خدمت خود را ادامه داده و در شمار فاقدان ثبات و استقامت به شمار نرود، مجدداً کتابخانه را مفتوح و بار دیگر خدمت به معارف جامعه ملت را ادامه می‌دهد.

محل آن در میدان مدبّری قریب عکّاسخانه عمومی است و انواع کتب فارسی طبع ایران و هند، و عربی طبع مصر و انگلیسی نیز از هر قبیل کتب دبستانی در کتابخانه موجود و به قیمت مناسب فروش می‌رود. در قرائتخانه مطالعه روزنامه مجانی، لهذا از مدیران محترم جراید مستدعی است که در صورتی که مایل به همراهی باشند یک شماره از جریده خود را مجاناً به نام این قرائتخانه ارسال دارند. کتب قصه و غیره روزانه و ماهیانه کرایه داده می‌شود. طالبین رجوع کنند.»

آنچه از محتوای این اعلان آشکار است، این است که کتابفروشی مزبور در ۱۳۰۱ ش تأسیس شده و مدتی بعد به عللی ناگفته تعطیل می‌شود و اسباب و اجزاء آن به کتابخانه معارف، به مدیریت آقا میرزا محمدعلی خان انتقال می‌یابد؛ لیکن پشتکار رکن‌زاده موجب گشایش مجدد کتابفروشی در ۱۳۰۳ ش در میدان مدبّری می‌شود.

این همان جایی است که امروزه در پشت ارگ کریمخانی در مرکز شهر شیراز قرار دارد و عابران را از حیات چند کهنه کتابفروشی در گذشته‌ای نه چندان دور باخبر می‌کند.

در سرآغاز حیات دوباره کتابفروشی، رکن‌زاده فعالیتی چشمگیر داشت؛ چنانکه ضمن مجموعه‌سازی درخور شایسته کتاب‌ها برای فروش، سعی می‌کرد جنبه‌های خدماتی را نیز مد نظر قرار دهد؛ از آن جمله بود امانت دادن کتاب به کسانی که قصد مطالعه در منزل داشتند و یا امکان قرائت روزنامه‌ها در همان محل کتابفروشی به صورت رایگان.

رکن‌زاده برای تبلیغ نیز تمهیداتی اندیشید و ازجمله به طبع فهرست کتب کتابخانه و قرائتخانه آدمیت در سال ۱۳۴۳ ق / ۱۳۰۳ ش در شیراز به چاپ سنگی دست یازید. این رساله در ۴۸ صفحه بود و هر صفحه را در پنج ردیف جدول کشی نموده بود. در ردیف اوّل اسم، کتاب در ردیف دوم اسم مؤلف در ردیف سوم محلّ طبع و در ردیف چهارم تعداد مجلدات هر عنوان یاد شده بود.

در هر صفحه غالباً شانزده عنوان کتاب فهرست شده بودند، که موضوعات آن‌ها عبارت بود از قرآن مجید، تفاسیر و ادعیه اخبار احادیث، فقه، اصول، کتب عربی متفرقه نصایح و مواعظ کتب ادبی، منشآت و نوادر، منظومه‌ها و دواوین رُمان و حکایات نمایش سیاسی و اقتصادی، صنایع و فنون، ریاضی و هیئت و نجوم، تاریخ و تذکره، صرف و نحو و دستور زبان فارسی، حکمت و کلام و منطق و تصوّف؛ و از صفحه ۳۵ به بعد کتب دبستانی و دبیرستانی معرفی شده است.

از مطالعه و تورق شماره‌های روزنامه آدمیّت، اخبار بدیع و مطلوبی درباره فعالیت حرفه‌ای رکن‌زاده و کتابفروشی او آشکار می‌شود؛ از آن جمله معرفی نشریات اطلاعیه‌هایی برای طالبین، کتب و اعلان‌های فروش در باب کتاب‌های موجود برای فروش، در روزنامه آدمیّت، مورخ نهم آبان ۱۳۰۵ ش درج است:

طالبین کتب ذیل به کتابخانه آدمیت در میدان توپخانه رجوع نمایند: ایرانشاه، دوره نستراداموس دوره کاپیتان، سجل احوال نظام اجباری، دوره شمس [و] طغری، تاریخ پهلوی، نتردام دوره بورژیا، قانون مجازات عمومی، چهار خطابه ملک الشعراء، دکامرون قند فارسی، تاریخ مفصل ایران موسوم به ایران‌نامه، دوره معجم‌البلدان طبع مصر، سلسله انتشارات جرجی زیدان به عربی، کتب انگلیسی و فرانسه درسی از هر قبیل، کینگ ریدر، انگلیش ریدر، رویل ریدر کمپرنشن نسفیلد، پریمر گرامر، لانکاژ اول، دوم و سوم، لغت فرانسه بروخیم.

این آگهی بازتابی است از روح پرتلاش جوانی که پس از دو سال سعی دارد کتابفروشی را با فعالیتی حرفه‌ای به همگان معرفی کند و مجموعه‌ای نفیس از کتاب‌های روز را در اختیار مراجعین قرار دهد. نکته دیگر، تنوع زبانی مجموعه کتاب‌هایی است که در فهرست مشاهده می‌شود و نشان از ارتباط گسترده مؤسّس کتابفروشی با مراکز نشر معارف در خارج از شیراز دارد. سه دیگر تغییری است که در مکان کتابفروشی از میدان مدبّری به توپخانه صورت وقوع یافته به نحوی که به نظر می‌آید محل روزنامه و کتابفروشی در میدان توپخانه در مکانی واحد استقرار یافته است.

در ذیل همان، اعلان آگهی مختصری درج است: «یک دستگاه مطبعه کوچک دستی با تمام لوازم در کتابخانه آدمیّت به جهت فروش موجود است.» این موضوع بیانگر درآمدهای حاشیه‌ای است از مرکزی فرهنگی، که قصد استمرار فعالیت دارد.

آثار

رکن‌زاده در ابواب مختلفی مورد توجه صاحب‌نظران ادبی و فرهنگی قرار گرفته چنانچه خود نیز در باب موضوعات متفاوتی قلم بر پیکر کاغذ نهاده است. از فهرست آثار نامبرده در دانشمندان و سخن سرایان فارس آشکار می‌شود که تراوشات فکری وی در سه زمینه شکل گرفته است:

الف- داستان‌های تاریخی؛

ب - شرح احوال سرآمدان ادبی و فرهنگی ولایت فارس؛

ج- متون ادبی و شعر پارسی

الف داستان‌های تاریخی

رکن‌زاده از سنه ۱۳۰۸ الی ۱۳۱۴ ش به اداره کتابفروشی خویش در تهران همت گماشت و سپس به جهت کسادی، کار، آن حرفه را رها کرد. در طول این مدت دو اثر معروف خویش را در حوزه داستان‌های تاریخی با مضمونی واقع‌گرایانه به طبع رساند که موجب شهرت وی گردید.

کارنامه نشر

کارنامه نشر رکن‌زاده با موضوع جریده‌نگاری و انتشار روزنامه آدمیّت درهم آمیخته است. وحدت نام جریده و کتابفروشی مبین آن بود که در ذهن صاحب امتیاز و مؤسس آدمیّت، تراوشی از موضوعات بومی و توسعه ملی رقم خورده، و وی به آمال گرانسنگی میاندیشیده است.

درگذشت

رکن‌زاده در هفتاد و چهار سالگی به سال ۱۳۵۲ ش فوت کرد. هیچ یادداشت معتبری در نشریات علمی وفات وی را گزارش نکرد و هیچ مقاله یا کتاب مستقلی بعد از نیم قرن درباره وی به نگارش درنیامده است. سال فوت وی تنها بر برگه‌های برگه‌دان کتابخانه‌ها نقش شد. آدمیّت مردی بود که از دامان شغل معلمی و فروش کتاب برخاست و در هنگام مرگ آوازه‌ای یافت تا تصویرگران تلویزیونی صحنه‌های مبارزات ملی را با داستان‌های وی آرایش دهند.

محمد حسین رکن‌زاده (۱۲۷۸ - ۱۳۵۲ ش) متخلص به «سالک» و معروف به «آدمیّت از رجال فرهنگی فارس است که در چند زمینه به آوازه‌ای بلند رسید. او آزاده‌ای فرهیخته بود و این نکات را در اداره کتابخانه و طبع روزنامه آدمیّت و به هنگام مدیریت روزنامه ایران آزاد نشان داد.

تصنیف جذاب وی از احوال مجاهدین تنگستان و بوشهر در کتاب‌های دلیران تنگستانی و فارس و جنگ بین‌الملل بارها به طبع رسیده و منبع قابل توجهی برای سینماگران معاصر بوده است «دانشمندان و سخن‌سرایان فارس»، دیگر تألیف اوست که به عنوان یکی از منابع معتبر رجالی منطقه فارس شناخته می‌شود.

منبع: جلد نخست از مجموعه «مشاهیر نشر کتاب ایران» به قلم احمد شعبانی که از سوی موسسه خانه کتاب و ادبیات ایران منتشر شده است.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

پربازدیدترین

تازه‌ها

پربازدیدها