چهارشنبه ۲۵ تیر ۱۴۰۴ - ۰۹:۲۱
روایتی ادبی از انحطاط و تاریکی ذهن انسان

در ادبیات معاصر، کمتر نویسنده‌ای چون جویس کارول اوتس جسارت مواجهه با سیاه‌ترین زوایای روان انسان را دارد. رمان جدید او نه یک داستان جنایی معمولی، که کالبدشکافی بی‌رحم یک بیمار است.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) به نقل از استاندارد، اگر بیش از حد به مصرف محتوای جنایی واقعی عادت داشته باشید، این موضوع کم‌کم به زندگی روزمره‌تان نفوذ می‌کند. وقتی سگتان را در یک فضای خلوت و پرعلف رها می‌کنید، ناگهان این ترس به سراغتان می‌آید که ممکن است حیوان با بخشی از یک جسد به سوی شما بازگردد. شاید این ترس شخصی من باشد، اما جویس کارول اوتس در رمان جدیدش، «روباه»، مستقیماً به همین ترس ها پرداخته است. داستان با صحنه‌ای گیرا، چندش‌آور و در عین حال کمیک-سیاه آغاز می‌شود: مدیر مدرسه‌ای خشک و مقرراتی به نام پی کدی، سگ نجات‌یافته‌اش پرنسس دی را در یک منطقه حفاظت‌شده در نیوجرسی رها می‌کند، اما سگ با زبانی انسانی دهانش بازمی‌گردد.

در یک تریلر ادبی معمولی، تمرکز بر افکار و احساسات قربانیان امری پسندیده تلقی می‌شود تا پرداختن به تباهی قاتل. اما اوتس این ژانر را وارونه می‌کند و خواننده را به شکلی افراطی در ذهن شخصیت اصلی -یک کودک‌آزار- رها می‌سازد. معمای قتل به خودی خود جذاب است، اما این تباهی است که به عنصری پیش‌برنده تبدیل می‌شود. خواننده در نقش کارآگاه، تلاش می‌کند تا اعماق روان منحط (احتمالی) قربانی قتل را کاوش کند.

روباه تصویری هوشمندانه از یک شکارچی است. قربانیان او مشخص هستند: دختران ۱۲ تا ۱۳ ساله. اوتس در اینجا به طعنه به بحث‌های جنجالی درباره نمایش نقاشی‌های منحرف از دختران نوجوان در گالری‌های معتبر اشاره می‌کند. اما هرکسی که با روباه مواجه می‌شود، هدف گریزینگ (جلب اعتماد برای سوءاستفاده) او قرار می‌گیرد. او برای جلب اعتماد همه دانش‌آموزان تلاش می‌کند و حلقه‌ای از زنان بالغ را دور خود جمع کرده تا هاله‌ای از احترام برای خود بسازد.

اوتس ۸۷ ساله، همچنان بی‌پروا است. او در سال ۱۹۸۱ در مقاله‌ای در نیویورک تایمز با عنوان «چرا نوشته‌هایتان این‌قدر خشن است؟» به منتقدانش پاسخ داد. رمان «بچه‌ننه» (۲۰۲۲) او حول محور زنی خانه‌دار می‌چرخید که با اشتیاق تسلیم تجاوزهای مکرر و خشونت‌بار می‌شد. او در طول بیش از ۶۰ رمان، ژانر جنایی واقعی را به سطحی ادبی و جوایز متعدد رسانده است. او به عنوان یکی از پرکارترین و جسورترین نویسندگان معاصر، در این رمان بار دیگر مرزهای ادبیات و اخلاق را به چالش می‌کشد. او با نگاهی بی‌پروا به ذهن یک کودک‌آزار نقب می‌زند و خواننده را وادار می‌کند تا در عمیق‌ترین تاریکی‌های روان انسان سفر کند.

اوتس در این رمان نه‌تنها روایت معمول جنایت-مجازات را زیر پا می‌گذارد، بلکه با قرار دادن خواننده در جایگاه همدست خیالی، پرسش‌های ناخوشایندی درباره ماهیت جذابیت شرارت مطرح می‌کند. سبک روایی اوتس با تکرارهای روان‌شناختی و تغییر روایت‌کنندگان غیرقابل اعتماد حس یک کابوس بیداری را القا می‌کند. این اثر نه‌تنها یک تریلر روان‌شناختی است، بلکه پژوهشی ادبی درباره مکانیسم‌های فریب، قدرت و آسیب‌پذیری است روباه کتابی نیست که به راحتی بتوان از کنارش گذشت. این رمان مانند زخمی است که التیام نمی‌یابد و شاید این دقیقاً همان چیزی باشد که اوتس می‌خواسته: یادآوری اینکه که ادبیات واقعی باید ما را آزار دهد.

روایتی ادبی از انحطاط و تاریکی ذهن انسان

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

تازه‌ها

پربازدیدترین