سرویس هنر خبرگزاری کتاب ایران (ایران) - بهاره گلپرور: در طول تاریخ کشورها، همواره آغاز و پایان جنگ و تبعات آن فراتر از خواست مردم عادی بوده است. در این مسیر هنرمندان، نویسندگان و نمایشنامهنویسان برخاسته از دل جامعه هر کدام با هنر خود تلاش کرده با زبانی صریح و گاه تلخ، بیش از روایتهای قهرمانانه و ملیگرایانه، به ابراز اعتراض و نقد و مذمت جنگ به نمایش واقعیات پرداختند؛ گاه به انتقاد از سیاستهای جنگطلبانه پرداخته و گاهی با نگاهی انسانی، به ترسها، فرسودگی روانی، از دست دادنها و تبعات پس از جنگ میپردازند.
اقتباسهای سینمایی، تلویزیونی و تئاتر در حوزه جنگ نیز علاقهمندان را با پیام صلحطلبانه علیه جنگ به تماشای این آثار فرا میخوانند؛ از روایتهای تلخ و واقعگرایانه در جبهههای جنگ جهانی گرفته تا طنزهای سیاه، بازتابی از زخمهایی هستند که جنگ بر پیکره انسانیت برجای میگذارد.
در میان آثار سینمایی جهان، آثار جنگی به دلیل نمایش بقا، شجاعت، ترس، رفاقت، خیانت و انتخابهای دشوار، همواره از محبوبترین ژانرهای سینمایی بوده که معمولاً بر اساس وقایع تاریخی ساخته میشوند، گاهی حس افتخار ملی، قهرمانی و احساسات عمیق جمعی را در مخاطب زنده میکنند، گاهی پرسشهای اخلاقی پیچیدهتری را مطرح میکند که انسانیت در دل خشونت چگونه معنا میشود؟ با این حال روایتهای ضدجنگ، واقعیتر و انسانیترند و مخاطب را به تأمل در صلح و انسانیت دعوت میکنند.
برخی از آثار اقتباسی ضدجنگ نیز از این قائده مستثنی نیستند:
«در جبهه غرب خبری نیست»
فیلم سینمایی «در جبهه غرب خبری نیست» اقتباس از کتابی به همین نام، نوشته اریش ماریا رمارک است؛ این کتاب نخستین بار در سال ۱۹۲۹ به زبان آلمانی به چاپ رسید و جنگ جهانی اول را با نگاهی کاملاً ضدجنگ از دیدگاه سربازان جوان آلمانی روایت میکند. این رمان از همان ابتدای انتشار بهسرعت جهانی شده و به یکی از مهمترین آثار ضدجنگ در قرن بیستم تبدیل شد.
از این رمان چند نسخه فیلم و سریال تهیه شد که نسخه اول در سال ۱۹۳۰ به کارگردانی لوئیس مایلستون، به عنوان اولین فیلم ضدجنگ تاریخ سینما شمرده میشود که برنده دو جایزه اسکار شد. همچنین نسخه دیگری از این فیلم در سال ۲۰۲۲ به کارگردان ادوارد برگر ساخته شد. این نسخه آلمانیزبان توانست در اسکار ۲۰۲۳ چهار جایزه از جمله بهترین فیلم بینالمللی و بهترین فیلمبرداری را از آن خود کند؛ این فیلم همچنین توانست جوایز بفتا، گلدن گلوب و تقدیر در بخش موسیقی متن را نیز به دست آورد. تولید این فیلم اقتباسی بر عهده استودیوی آلمانی Amusement Park بود تهیه و پخش آن نسخه توسط نتفلیکس صورت گرفت.
«سلاخخانه شماره پنج»
فیلم سینمایی «سلاخخانه شماره پنج» یکی از مهمترین و متفاوتترین آثار ضدجنگ در تاریخ سینماست که بر اساس رمانی به همین نام نوشته کرت ونهگات، نویسنده معاصر آمریکایی ساخته شده است. این فیلم ترکیبی از طنز تلخ، سوررئالیسم، علمی-تخیلی و واقعگرایی جنگی است که تصویری عمیق، غریب و تلخ از جنگ و زمان ارائه میدهد. این فیلم به کارگردانی جورج روی هیل، محصول سال ۱۹۷۲ بوده که برنده جایزه هیأت داوران جشنواره کن و تحسینشده توسط منتقدان است.
رمان «سلاخخانه شماره پنج» در سال ۱۹۶۹ منتشر شد و یکی از برجستهترین رمانهای ضدجنگ قرن بیستم به شمار میرود. این کتاب تلفیقی از واقعیت، خیال، طنز و تراژدی است و به موضوع بمباران درسدن در جنگ جهانی دوم و تأثیر آن بر شخصیت اصلی داستان، بیلی پیلگریم میپردازد. همچنین از این رمان اقتباسهای تئاتری بسیاری نیز انجام شده است.
«پایان سفر»
فیلم سینمایی «پایان سفر» محصول ۲۰۱۷ یک درام جنگی ضدجنگ و روانشناختی است که بر پایه نمایشنامه مشهور ر. سی. شریف ساخته شده است. این فیلم از موفقترین اقتباسهای سینمایی از ادبیات ضدجنگ است که با نگاهی انسانی، تراژدی جنگ را از درون سنگر و ذهن سربازان به تصویر میکشد نه از دل میدان نبرد. این فیلم به کارگردانی ساول دیب محصول کشور انگلیس است و داستان گروهی از سربازان بریتانیایی را روایت میکند که در یک سنگر در جبهه غربی فرانسه مستقر میشوند؛ آنها میدانند حملهای سنگین از سوی ارتش آلمان در راه است. ر. سی. شریف نویسنده این نمایشنامه در مصاحبهای گفته بود: «نمیخواستم اثری ضدجنگ یا سیاسی بنویسم؛ فقط میخواستم نشان دهم درون آن سنگر چه گذشت. این صداقت خودش ضدجنگ از آب درآمد.»
این نمایشنامه اولین بار در سال ۱۹۲۸ در لندن با بازی لورنس اولیویه روی صحنه رفت و استقبال بینظیر از این نمایش باعث شد اجرای آن تا دههها ادامه یابد. یکی از دیالوگهای معروف این نمایش، دیالوگ توسط سرهنگ اسبورن است که میگوید: «هیچ گلولهای شلیک نمیشود، هیچ نبردی نمیبینیم. فقط انسانهایی هستیم که منتظرند چیزی آنها را تمام کند.»
«جانی تفنگش را برداشت»
فیلم سینمایی «جانی تفنگش را برداشت» محصول ۱۹۷۱ به کارگردانی و نویسندگی دالتون ترامبو یکی از تکاندهندهترین، شاعرانهترین و ضدجنگترین آثار سینمایی قرن بیستم است؛ فیلمی که با ترکیب کابوس، خاطره، واقعیت و توهم، روایتگر فاجعه انسانی در دل جنگ است، بدون آنکه حتی یک گلوله را نشان دهد. ترامبو رمان این فیلم را در سال ۱۹۳۹ نوشت و خودش نویسنده و کارگردان فیلم بود. داستان فیلم درباره یک سرباز جوان آمریکایی به نام جو بونهام است که در جنگ جهانی اول به شدت مجروح میشود و بینایی، شنوایی، گفتار و تمامی اندامهایش را از دست میدهد و به یک «زندانی در بدن خودش» تبدیل میشود. این فیلم به بررسی تأثیرات جنگ و پیامدهای فاجعهبار آن بر روی انسانها میپردازد.
«جانی تفنگش را برداشت» برنده جایزه بزرگ هیأت داوران جشنواره کن در سال ۱۹۷۱ شد. نکته قابل توجه این است که دالتون ترامبو نویسنده و کارگردان فیلم، خود در دوران جنگ سرد به دلیل عقاید سیاسیاش با مشکلاتی روبرو بود و از کار در هالیوود منع شده بود. این فیلم یکی از آثار مهم و تأثیرگذار در کارنامه او به شمار میرود.
این رمان در ایران با نامهای «تفنگت را زمین بگذار» و «بعد از آنکه جانی به جنگ رفت» منتشر شده است.
«تبصره ۲۲»
فیلم سینمایی «تبصره ۲۲» به کارگردانی مایک نیکولز محصول سال ۱۹۷۰ یکی دیگر از آثار ضدجنگ است. این فیلم بر اساس رمانی با همین نام نوشته جوزف هلر ساخته شده و یکی از برجستهترین و پیچیدهترین آثار ضدجنگ، ضدفراسازمان، و ضدبوروکراسی نظامی در ادبیات و سینمای قرن بیستم به شمار میآید. این فیلم با زبان طنز سیاه، بیمنطقی، و کابوسهای پوچگرایانه، به جنگ جهانی دوم نگاهی کاملاً متفاوت و تکاندهنده دارد.
رمان «تبصره ۲۲» به سبک پست مدرن در خلال جنگ جهانی دوم اتفاق میافتد و داستان کاپیتان یوستریان را روایت میکند؛ یک بمبافکن نیروی هوایی آمریکا که به شدت تلاش میکند از مأموریتهای خطرناک و مرگبار فرار کند. او درگیر بوروکراسی دیوانهوار نظامی و قوانین پیچیدهای میشود که در نهایت زندگیاش را به کابوس تبدیل میکنند. همچنین از این رمان، در سال ۲۰۱۹ اقتباس تلویزیونی انجام شده که جورج کلونی تهیهکننده و بازیگر آن است و روایتی مدرنتر و قابلفهمتر از این رمان برای نسل امروز دارد.
«اسب جنگی»
فیلم سینمایی «اسب جنگی» ساخته استیون اسپیلبرگ در سال ۲۰۱۱ نیز اقتباسی است از رمانی به همین نام نوشته مایکل مورپورگو که داستانی احساسی، ضدجنگ و انسانی دربارهی جنگ جهانی اول را روایت میکند. داستان فیلم حول محور اسب جوانی به نام جو و مالک جوانش، آلبرت میچرخد. آلبرت و جو پیوند عمیقی دارند، اما با شروع جنگ جهانی اول، جو به ارتش بریتانیا فروخته میشود و به جبهههای جنگ فرستاده میشود. این فیلم با تأکید بر رابطه انسان و حیوان و تصویری ملموس از جنگ جهانی اول، به جنگ چهرهای متفاوت، انسانی و عاطفی میبخشد. این فیلم برخلاف بسیاری آثار جنگی که روی نبرد و استراتژی تمرکز دارند، به جنبههای احساسی و تأثیرات جنگ بر زندگی ساده مردم و حیوانات میپردازد و از این طریق پیام ضدجنگ را منتقل میکند.
رمان «اسب جنگی» نیز یک اثر تأثیرگذار در ادبیات نوجوانان است که با زبانی ساده اما عمیق و انسانی، فجایع جنگ جهانی اول را از زاویه دید یک اسب روایت میکند. در این رمان سربازان دشمن (آلمانیها) نیز انسانهایی با احساس و درد معرفی میشوند. در این رمان جنگ، دشمن اصلی است نه افراد. بسیاری از شخصیتها، از هر دو طرف جبهه، با اسب مهربانی میکنند و این خود یک پیام بزرگ انسانی است.
همچنین از این تئاتر اقتباسهای تئاتری نیز صورت گرفته که با موفقیتهای جهانی در لندن، برادوی و سایر کشورها اجرا شد.
«دزد کتاب»
فیلم سینمایی «دزد کتاب» محصول سال ۲۰۱۳، به کارگردانی برایان پرسیوال است. این فیلم اقتباسی از رمان مشهور مارکوس زوساک، نویسنده استرالیایی است.«دزد کتاب» روایتی ضدجنگ و انسانی از دوران حکومت نازیها و جنگ جهانی دوم است که از دید یک دختر نوجوان و با راوی غیرمعمولی یعنی مرگ بیان میشود. لیزل ممینگر، دختری نوجوان، به خانوادهای در شهر کوچکی سپرده میشود. او بیسواد است اما عاشق خواندن میشود و به شکل غیرقانونی، شروع به «دزدیدن» کتابهایی میکند که رژیم نازی سوزانده یا ممنوع کرده است.
فیلم در مقایسه با رمان آن، تعدیلشدهتر و مناسبتر برای مخاطب نوجوان است و با اینکه اقتباس نسبتاً وفاداری است، اما عمق فلسفی روایت مرگ در رمان، در این فیلم تا حدی کمرنگتر شده است. این فیلم نامزد جایزه اسکار بهترین موسیقی متن در سال ۲۰۱۴ شد.
رمان «دزد کتاب» نیز یکی از مهمترین و پرفروشترین رمانهای ضد جنگ قرن بیستویکم است که در سال ۲۰۰۵ منتشر شد. زوساک با نثری استعاری، شاعرانه و خاص، روایت را به فراتر از یک داستان نوجوانانه میبرد و به اثری ادبی تبدیل میکند. این کتاب بیش از ۱۶ میلیون نسخه فروش جهانی داشت، به بیش از ۴۰ زبان (از جمله فارسی) ترجمه شده و به مدت بیش از ۵۰۰ هفته در فهرست پرفروشترینهای نیویورک تایمز بود. همچنین از روی این رمان اقتباسهای تئاتری در کشورهای مختلف و در نسخههای رادیویی و صحنهای اجرا شده است. این رمان در ایران نیز با عنوان «کتاب دزد» توسط سه نشر نگاه، میلکان و شور منتشر شده است.
نظر شما