به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، مجموعه داستان کوتاه «خاکستر و سایه» شامل ۱۷ داستان با ترکیبی از فضای رئال و سوررئال است.
داستانهای این کتاب به زبان معیار نوشته شده، مگر در دیالوگهایی که به اقتضای داستان میل به محاوره پیدا کردهاند. خلق فضای گذشته با توجه به معماری قدیم و زبان مناسب آن دوره در اغلب داستانها به چشم میخورد و نویسنده در آنها موضوعات مهم انسانی را بدون قضاوت و شعارزدگی به تصویر کشیده است.
در داستانها به تناسب از تصویر، دیالوگ و روایت بهره گرفته شده و جنبه تصویری، نمودی بارز دارد.
در بخشی از کتاب «خاکستر و سایه» میخوانیم: «مامان قند داشت، آن قدر به زخم پایش محل نداد تا سیاه شد. نمیتوانست قدم از قدم بردارد. گفتند باید از مچ قطع شود، زیر بار نرفت تا کشید به زانو. هنوز پایش قطع نشده، برایش مراسم گرفته بود. صبح تا شب توی خانه صدای عبدالباسط پخش میشد پایش را بغل گرفته بود و زار میزد. چشم و چار برایش نمانده بود…»
مجموعه داستان «خاکستر و سایه» در انتشارات آنیما منتشر شده است.
نظر شما