گروه تاریخ و سیاست خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - حمیدرضا محمدی: تقریب مذاهب اسلامی از آن دست ایدههایی است که اگرچه عمرش شاید به حدود یکسده نیز نرسد اما با وجود چهرههای فعال اهل سنت و شیعه در آن، توانسته گفتمان تازهای را در میان مسلمانان ایجاد کند که البته مخالفانی هم داشته است. ازجملۀ این شخصیتها، «عبدالکریم بیآزار شیرازی» است که زمستان سال گذشته بر هشتادمین پلۀ نردبان زندگی گام نهاد و بیش از نیمقرن است که دراینباره قلم و قدم میزند. بهسبب اهمیت جایگاه و پایگاه علمی و عملی او، «غلامرضا امیرخانی» که اکنون رئیس سازمان اسناد و کتابخانۀ ملی ایران است، طی سلسله نشستهایی، زندگی و زمانه و زمینۀ او واکاوی کرده و در کتابی با عنوان «قصّۀ غربتِ تقریب» آورده که زمستان سال گذشته، در ۲۷۶ صفحه، با شمارگان ۳۰۰ نسخه و بهبهای ۳۶۰ هزار تومان، از سوی انتشارات سازمان اسناد و کتابخانۀ ملی ایران منتشر شده است. دربارۀ این اثر با او گفتوگوی کوتاهی کردیم که در پی میخوانید.
آشناییتان با «عبدالکریم بیآزار شیرازی» و همچنین موضوع تقریب به چه زمانی برمیگردد؟
کسانی مثل من که محیط کودکی و نوجوانیشان در فضاهای مذهبیِ دهۀ پنجاه سپری شد، با آثار عبدالکریم بیآزار شیرازی آشنا بودند بهویژه آنکه در آن برهه مباحث قرآنی را در آثارش مثل «قرآن و طبیعت» با زبان علمی اما شیرین و ساده بیان میکرد، برای من و همنسلانام جذاب بود. پس از انقلاب هم که دربارۀ قرآن پژوهش میکرد، آثار او را دنبال میکردم.
اما موضوع تقریب که بعد از انقلاب اسلامی پررنگ شد و رهبران نظام هم بر آن تأکید میکردند و البته صداهای مخالفی هم داشت و او در آثارش، از دهۀ پنجاه بر آن متمرکز بود، مرا جذب خود کرد. ازاینرو طی نیمقرن اخیر به آثار ایشان علاقهمند بودم و مطالعه میکردم.
چرا این شخصیت در مباحث تقریبی چهرۀ مهمی است؟
او هم شاگرد امام در نجف بود و هم در قم درس حوزوی خوانده بود و در دانشگاه مکگیل کانادا تحصیلات آکادمیک داشت اما بیشترین بهرهگیریاش را از اواخر دهۀ چهل از محضر آیتالله محمدتقی قمی، بانی دارالتّقریب بین المذاهب الأسلامیة برد و ازهمینحیث چهرهای تقریبی محسوب شود بهویژه آنکه در سال ١٣۵٠، وقتی تنها ٢٧ سال داشت، کتاب «همبستگی مذاهب اسلامی» را در مؤسسۀ انتشارات امیرکبیر منتشر کرد که ترجمۀ مجموعه مقالات رسالةالتقریب بود که در مصر منتشر شد و علمای برجسته اهل سنت چون محمد مدنی و محمود شلتوت و علمای شیعه مانند محمدجواد مغنیه و سیدمحمدحسین کاشفالغطاء و سیدعبدالحسین شرفالدین مقالات مهمی داشتند و او آنها را با شرح و توضیحات و اضافات چاپ کرد که اثر بسیار مؤثری است.
در کتاب، شاید برای نخستینبار مشروح سفر علمای الأزهرِ مصر به تهران آمده است. این اتفاق از چه وجوهی محل اهمیت است؟
این سفر در تیر ١٣۵٠ رخ داد و اولبار هم بود که علمای آنها به ایران آمدند و نظیر آن دیگر هم تکرار نشد. آنان با بسیاری از علمای بزرگ مانند آیتالله سیدمحمدهادی میلانی در مشهد، آیت الله سیدمحسن حکیم در قم و آیتالله حاجآقا رحیم ارباب در اصفهان دیدار کردند و در تهران نیز افزون بر آیتالله سیداحمد خوانساری، به منزل علامه قمی رفتند و بیآزار با ضبط صوت خودش مذاکرات آنان را ضبط و پیاده کرد و در این کتاب، جزئیات آن سفر و دیدارها بیان شده است.
روش گفتوگو بهنظر میرسد تاریخ شفاهی باشد. چون بهاصطلاح بسیار پینگپنگی است و همین هم باعث شده جزئیات فراوان داشته باشد و چیزی از قلم نیفتد و همین هم بر جذابیت کتاب افزوده است.
البته برخی این رفتوبرگشت مداوم را نپسندیدند. اما چون خود من هم بر موضوع تقریب و هم آثار او اشراف داشتم، باعث شد جزئیات بسیار باشد. بهویژه آنکه چون با آثارش از کودکی انس و الفت داشتم، خیلی از مباحث برای خود من جذاب بود و وقتی هم منتشر شد خوشبختانه انعکاس خوبی داشت و آنانی که خواندند آن را کتاب مهمی در مباحث تقریبی دانستند.
چرا تقریب مذاهب اسلامی بر امروزِ ما محل توجه است؟
شعار جهان اسلام همانطور که رهبران انقلاب نیز گفتند دفاع از قدس شریف و آرمان آزادی فلسطین است و اگر تقریب را بین خودمان حل نکنیم چطور میتوانیم مسئلۀ فلسطین را حل کنیم. بههمیندلیل هم هست که تقریب مهم میشود و دفاع از کیان اسلام اهمیت و اولویت مییابد.
در کتاب تقریباً از همۀ چهرههای تأثیرگذار در تقریب یاد میشود، جز آیتالله سیدمحمود طالقانی درصورتیکه در دهۀ چهل در مؤتمر اسلامی حاضر میشود و سخنرانی میکند و حتی به دیدار علمای الأزهر میرود. از مرحوم طالقانی نام برده نشد چون ارتباطی میان ایشان و بیآزار نبود. اما از مرحومان ارباب، بروجردی، مطهری، بهشتی، مفتح و شریعتی یاد شده است؛ کسانیکه حتی متهم به وهابیگری هم بودند اما همۀ روشنفکران بر نقش آنان را صحه میگذاشتند.
بسیاری از بزرگان ذیل مفهوم تقریب کوشیدند و این دید را داشتند که همۀ ما برادر هستیم. بیآزار در جایی از کتاب میگوید اگر شیعه پیروی از اهل بیت باشد، همۀ سنّیان شیعه هستند و اگر سنّی عمل به سنت نبوی است، همۀ شیعیان اهل تسنن هستند. با این توجه است که اختلافات کمرنگ میشود و در جهان پرآشوبِ اکنون که جنایات رژیم صهیونسیتی تمامی ندارد، موضوع تقریب مهم میشود.
نظر شما