سه‌شنبه ۱۰ بهمن ۱۴۰۲ - ۱۲:۲۲
«هفت جاویدان»؛ داستان پیدایش نوروز

هفت جاویدان داستان ایران است. داستان خودکامگی و فداکاری، روایت عشق و شکوه و شرافت در روزگار نفرین، داستان پدید آمدن نوروز، روایتی از زنده‌ماندن ما. در این یادداشت مجموعه سه‌جلدی «هفت جاویدان» از نگاه معصومه یزدانی بررسی شده است.

سرویس کودک و نوجوان خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - معصومه یزدانی، نویسنده: می‌گویند داستان‌هایی با شخصیت‌های فراواقعی در جهانی فراواقعی، حاصل ترس‌های بشر از ناشناخته‌ها و سردرگمی‌اش از دانستن علت وقایع است؛ داستان‌هایی که در ادبیات امروز فانتزی نام گرفته‌اند و از قضا با وجود به ظاهر کم شدن ندانسته‌های بشری همچنان پر رونق و پر مخاطب‌اند.

برای من هم فانتزی ژانری جذاب و پرکشش است؛ چون در جهانی متفاوت و قهرمانانی خارق‌العاده، شگفت‌زده می‌شوم و غافلگیر. چیزی که مخصوصاً طی این دو سه سال اخیر در حین خواندن داستان‌های رئال_ چه ترجمه و چه تألیف_ کمتر برایم اتفاق افتاده است. جذابیت دیگر فانتزی برای من بازآفرینی دوباره افسانه‌ها و اساطیر در خلق یک اثر تازه است. افسانه‌ها و اساطیری که رد پا در پیشینه تمدن دارند و به خاطر صیقلی که در نقل نسل به نسل هزاران‌ساله خود خورده‌اند با فطرت و ناخودآگاه درونی راویان‌شان عجین شده‌اند و به همین دلیل لایه‌های متعدد روایی و روانی دارند؛ اما علی‌رغم استقبال فراوان از این ژانر در بین خواننده‌هایی از همه گروه‌های سنی علی‌الخصوص نوجوان و جوان، اثر فانتزی در میان تألیفات ما کم است. آن هم با پیشینه بلند ادبیات ما در اساطیر و اسطوره‌ها که می‌تواند زمینه بازآفرینی‌های خلاقانه متعددی شود؛ اما تابستانی که گذشت با یک مجموعه سه جلدی غافلگیر شدم. مجموعه رمان «هفت جاویدان». مجموعه رمانی که قهرمانش نه یک شخص بلکه تمام کسانی هستند که به نوروز باور دارند و محققش می‌سازند. ویژگی‌های این اثر برای منِ مخاطب چه بود؟

اول از همه با یک جهان داستانی کامل مواجه شدم. جهانی که همه اجزایش سرجایش است. جهان داستانی که از قصر جم شروع می‌شود. جهانی در آستانه نابودی و ناامیدی. جهانی که آسمانش خاکستر می‌بارد و زمینش را گنداب فرا گرفته و هر دم انتظار نابودی‌اش می‌رود. مواجهه منِ مخاطب با این جهان در تلخ‌ترین لحظه این جهان است و تنها کورسوی امید برای نجاتش بیرون رفتن جم است. پادشاهی که فره ایزدی از او گم شده است؛ اما این جهان مثل جهانی که در آن زیست می‌کنیم دم به دم غافلگیرمان می‌کند؛ چراکه هر چقدر بیشتر می‌خوانیمش، بیشتر می‌فهمیم که رنج مردمان ایرانشهر پایان نمی‌پذیرد مگر آنکه همزمان با هفت خوان جم، آنان نیز هفت خوان خود را بگذرانند.

لذت دیگر خواندن این اثر آشنایی با شخصیت‌های داستان است. شخصیت‌هایی به‌شدت باورپذیر که مانند انسان‌های واقعی لایه‌های متعدد روانی دارند و نمی‌شود پیش‌بینی‌شان کرد. آنچنان زنده که ردپایشان روی سنگ‌های خاکسترپوش تالار را می‌شود دید و طنین قدم‌هایشان را شنید. تمام شخصیت‌هایی که وارد داستان می‌شوند شخصیت‌پردازی درست دارند. نویسنده هیچ‌کدام را بدون کارکرد داستانی و پرداخت شخصیتی وارد گود نکرده است. هیچ‌کدام تیپ نشده‌اند. در نتیجه جهان داستانی «هفت جاویدان» مانند جهان واقعی، تنوع شخصیتی دارد. همه نقش دارند و همه در اتفاقاتی که باید رقم بخورند، مشارکت می‌کنند. همه در جایگاه خود قهرمان‌اند. هیچ‌کدام از شخصیت‌ها سفید یا سیاه نیستند حتی ضدقهرمان داستان. یکی از دوست‌داشتنی‌ترین‌هایش کارون چاق و مهربان.

نکته مهم دیگر اینکه نویسنده مخاطب را محترم شمرده است. او را دست‌کم نگرفته و برای وقتی که مخاطب باید برای خواندن این سه جلد بگذارد ارزش بسیار قائل شده است. این نکته در کنار توانایی و تسلط بسیار نویسنده به متن، باعث شده که نویسنده هیچ تفنگ چخوفی را شلیک‌نشده و فقط محض به رخ کشیدن دانشش در زمینه تکنیک‌های نویسندگی و تئوری‌های ادبی وارد اثرش نکند. برای تحت تأثیر قراردادن منِ مخاطب زبان عجیب‌وغریب و سخت‌خوانی انتخاب ننماید و در عین حال زبانی فاخر و شایسته این جهان داستانی را به کار برد.

نقطه تعلیق‌های نفس‌گیر و فکرشده یکی دیگر از جذابیت‌های اثر است. مبارزه قهرمانان شهر بر بام‌هایی که هر لحظه احتمال فروریختن داشت با آدمخوارانی که مار خورده و افعی شده بودند فقط یکی از آن‌هاست. توجه به جزییات فضاسازی، لباس‌ها، ظروف، حتی ظاهر شخصیت‌ها، تنوع تخصص‌ها و شغل‌ها، باعث شده که در حین خواندن متن، تصویر این جهان روشن و شفاف در ذهن شکل بگیرد.

به نظر من «هفت جاویدان» یک اثر ماندگار در ادبیات معاصر ماست که به خوبی می‌تواند مسیر خود را از پیشخوان کتاب‌فروشی‌ها تا دستان مخاطب طی کند و لذت خواندن یک رمان خوب فارسی را به ذائقه‌اش بچشاند. حتی قابلیت آن را دارد تا مانند بسیاری از آثار داستانی و ادبی جهان تبدیل به یک محصول تصویری خوب شود. سخن آخر اینکه همان‌طور که نویسنده محترم مرجان فولادوند نوشته‌اند، «هفت جاویدان» داستان ایران است. داستان خودکامگی و فداکاری، روایت عشق و شکوه و شرافت در روزگار نفرین، داستان پدید آمدن نوروز، روایتی از زنده ماندن ما.

مجموعه سه‌جلدی «هفت جاویدان» نوشته مرجان فولادوند است که از سوی انتشارات هوپا منتشر شده است.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها

اخبار مرتبط