سه‌شنبه ۱۲ دی ۱۴۰۲ - ۰۹:۴۸
نبرد در دو جبهه و پیشروی در میان برف و سرما

سرما تا مغزاستخوان‌شان نفوذ می‌کرد. هفت هشت ساعت پیاده‌روی و بالا رفتن از قله‌ها، اگر در پرتگاه‌ها سقوط نمی‌کردند توانی برای‌شان نمی‌گذاشت. بعضی وقتی به هدف‌های‌شان رسیدند و نیروهای دشمن در مقرهای‌شان را محاصره کردند، آنقدر یخ زده بودند که دست‌شان قدرت چکاندن ماشه را نداشت.

سرویس فرهنگ مقاومت خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا): جبهه غرب و شمال غرب، شباهت‌ها و تفاوت‌هایی با جبهه جنوب داشت. شباهت‌هایی وجود داشت، چون در هر دو جبهه، کار بدون فداکاری و سرسختی و اراده‌ای آهنین پیش نمی‌رفت و برای تحقیق اهداف‌مان باید با چشم‌های باز می‌خوابیدیم و همه حرکات دشمن را، لحظه‌به‌لحظه زیر نظر می‌گرفتیم. اما تفاوت‌ها نیز زیاد بودند. هم مسأله جغرافیا و عوامل طبیعی و اقلیمی بود و هم شرایط سیاسی و اجتماعی. در کتاب «همپای صاعقه» از قول حاج احمد متوسلیان می‌خوانیم: «به خدا سوگند که ما خود را به آب و آتش زدیم تا بتوانیم به مرز برسیم و با صدام بجنگیم. ما در غرب در دو جبهه می‌جنگیم. یکی جبهه داخلی که گروه‌های ضدانقلاب هستند و می‌دانیم چه تعداد برادران ما را شهید کردند. دیگری جبهه صدام. وقتی صحبت از جنگیدن و شهید دادن می‌شود، صحبت از جنگیدن در نه متر برف است. جایی که انسان یخ می‌بندد و تحمل ده دقیقه نگهبانی سخت است. به شکرانه خدا برادران ما تاکنون مقاومت کرده‌اند.»

عملیات محمد رسول‌الله (ص) که دوازدهمین روز از زمستان ۱۳۶۰ انجام شد، مثالی در اثبات درستی صحبت‌های حاج احمد متوسلیان بود. او در آن نبرد فرمانده محور شمالی بود و محمدابراهیم همت نیز، فرماندهی محور جنوبی را به عهده داشت. عملیات در منطقه تخت‌اورامان کرمانشاه انجام گرفت و بیشتر نیروهای حاضر در آن از بچه‌های کرمانشاه بودند و منطقه را تاحدی می‌شناختند. اما دشواری‌های اجرای عملیات، حتی برای آنان نیز بسیار زیاد بود. «سرما تا مغزاستخوان‌شان نفوذ می‌کرد. هفت هشت ساعت پیاده‌روی و بالا رفتن از قله‌ها، اگر در پرتگاه‌ها سقوط نمی‌کردند توانی برای‌شان نمی‌گذاشت. بعضی وقتی به هدف‌های‌شان رسیدند و نیروهای دشمن در مقرهای‌شان را محاصره کردند، آنقدر یخ زده بودند که دست‌شان قدرت چکاندن ماشه را نداشت.»

اما تا جایی که به رزمندگان ما برمی‌گشت، آنچه در توان‌شان بود – حتی بیشتر از آن را – به کار بستند. هرچند شدت سرما، ادامه عملیات را عملاً ناممکن کرده بود، آنان پیشروی موفق اولیه را با انهدام دو انبار مهمات، که یکی از آن دو متعلق به لشکر ۱۶ زرهی ارتش عراق بود تکمیل کردند و ضربه‌ای سنگین به دشمن متجاوز زدند. نوشته‌اند شدت انفجار چنان زیاد بود که صدای آن تا کیلومترها دورتر شنیده شد و تمام منطقه نیز لرزید.

نبرد در دو جبهه و پیشروی در میان برف و سرما

عملیات محمد رسول‌الله (ص)، درس‌ها و تجربیات یک نبرد

در هفدهمین کتاب از مجموعه کتاب‌های روزشمار جنگ ایران و عراق، که با عنوان «نبرد در شیاکو» منتشر شده است، روایتی نسبتاً کامل و مفصل از عملیات زمستانی محمد رسول‌الله (ص) وجود دارد. می‌خوانیم که نیروها از آغاز شب گذشته، شروع به راه‌پیمایی و بالا رفتن از بلندی‌های مشرف بر منطقه کردند که عملیات را براساس قرار قبلی در نیمه‌های شب آغاز کنند. اما به دلیل اینکه برخی گروه‌ها مسیر را گم کرده و با عناصر ضدانقلاب درگیر شدند، عملیات با تأخیر و در ساعت شش صبح با رمز «لااله الا الله، محمد رسول‌الله» آغاز شد. در این نبرد نیروهایی از ارتش و ژاندارمری و هوانیروز و سپاه و نیز دسته‌ای از پیشمرگان مسلمان کرد حضور داشتند و هدف تعیین‌شده نیز «شناسایی، نبرد و برهم‌زدن سازمان رزمی دشمن در منطقه طُویله و بیاره و همچنین گرفتن اسیر و انهدام تجهیزات دشمن» بود.

مراحل اولیه عملیات با موفقیت همراه بود. نیروهای ما، از پس سرما برآمدند و بر بسیاری از ارتفاعات منطقه مسلط شدند. از دشمن نیز اسیر و تلفات گرفتند و یک تیپ مرزی عراق را هم به کلی نابود کردند. «گفتنی است در این عملیات، جهاد سازندگی نیز نقش ارزنده‌ای ایفا کرد و زیر آتش توپخانه، در مناطق صعب‌العبور مسیر را برای رزمندگان خودی آماده کرد.» حتی عقب‌نشینی نیز که در محاسبات فرماندهان ما – و در صورت ناکامی - به آن فکر شده بود درست و طبق پیش‌بینی انجام شد. در مجموع، این عملیات، ضعف‌هایی داشت و نیز قوت‌هایی.

به نوشته کتاب «در این عملیات با کمبود افراد کادر باتجربه مواجه بودیم. دلیل آن شاید ناهماهنگی بود. منطقه‌ای چنین حساس با توجه به جو آن و فعالیت سپاه در منطقه، افراد کادر آن در حد صفر بود. چه از نظر اداری و چه از نظر عملیاتی با کمبود نیروی کادر در این منطقه حساس روبه‌رو بودیم. یکی دیگر از ضعف‌های بزرگ ما که در این عملیات هم وجود داشت، این بود که نیروها مدت آموزشی کمی را می‌گذراندند. افرادی که واقعاً بتوانند برای این عملیات مفید باشند و آن‌طور که شایسته است عمل کنند، در این عملیات هم مثل همیشه کم بود. البته فداکاری بود، عملیات اجرا شد، ولی آن‌طوری که باید به‌نحو احسن اجرا شود، نشد… تعداد افراد کادر سپاهی باتجربه در این عملیات – در هر گروهی که می‌فرستادند – بیشتر از دو، سه نفر نبود. با وجود تلاش زیاد ابراهیم همت برای جذب نیروی کادر، مسئولان اصلاً توجهی نمی‌کردند. می‌شود گفت حاج همت تنها بود و تنها عمل می‌کرد. فقط خدا شاهد زحمات او بود.»

اما نقاط قوت نیز، بسیار بودند. «این طرح از مدت‌ها قبل پیش‌بینی شده بود. تمام مناطق دشمن شناسایی شد، اینکه کجاها نیرو دارد، چه جاهایی نیرو ندارد، استعداد نیروی آن چقدر است، حتی قدرت تدافعی دشمن هم سنجیده شده بود. برای این طرح تا آنجایی که می‌شد امکانات از نظر آتش پشتیبانی، تدارکاتی و چیزهای دیگر تدارک شده بود. به‌هرحال عملیات به خوبی اجرا شد. توپخانه هم خوب عمل کرد. در ضمن، طرح عقب‌نشینی هم در صورت موفق‌نشدن پیش‌بینی شده بود.»

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها