محمدرضا سرشار، مدرس هفدهمین دوره آموزش داستاننویسی آل جلال در حاشیه کلاس آموزشی خود در گفتوگو با خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، در توضیح عنوان کلاس آموزشی «سلول بنیادین داستان» عنوان کرد: هر اثری که پدید میآید یک نقطه شروع و آغاز دارد. در یک لحظه یک جرقه در ذهن هنرمند شکل میگیرد و آن جرقه منجر به تولید اثر ادبی میشود. این جرقه اولیه، خمیرمایه داستان، مایه پنیر احساس و فکر اولیه را سلول بنیادی داستان میگوییم مانند یک موجود زنده که وقتی به دنیا میآید از یک سلول تشکیل و تکثیر میشود اثر داستانی هم از یک نطفه اولیه شروع میشود.
سرشار افزود: مبنای کار من یکی از کتابهایم با عنوان «سلول بنیاد داستان» است که کانون اندیشه جوان منتشر کرده و طبق این کتاب پیش رفتیم. داستان در بدایت خود بررسی شد، بعد وارد بحث استعداد هنری شدیم و اشارهای به نامهایی که به همین شیوه عنصر داستانی و سلول بنیاد داستان گذاشته شده، کردیم و درباره تاثیری که بر روان نویسنده در ابتدا می گذارد، بعضی خصوصیات این سلول در شکل اولیهاش و عواملی که میتوانند در تکامل این سلول تا تبدیل شدن به یک داستان بگذارند تشریح شدند. توضیح داده شد که نویسندههای صاحب نام چه تجاربی از جریان شکلگیری بک داستان از ابتدا تا مراحل بعد داشتهاند و در نهایت به ارائه ۲۴ روش عملی که تا امروز نویسندگان مطرح دنیا به کار بردند تا توانستند ذهن خود را فعال کنند پرداختیم.
وی با تاکید بر اینکه تاثیرگذاری کارگاههای آموزش داستاننویسی به مدرسان کارگاه بستگی دارد، گفت: در بسیاری از این دورههای آموزشی، خود مدرسان نیاز به آموزش دارند. کلاسهای داستاننویسی و کتابهای آموزشی این حوزه ساختار مشخصی دارند. این کلاس ها برای شروع خوب است اما قطعاً نیاز به ادامه و تکمیل شدن دارد. ما در عرصه هنر و ادبیات دچار یک اشکال اساسی هستیم و همه مدرسان داستاننویسی ما گرفتار این مشکل هستند که ناخواسته یک هنر اومانیستی را تدریس میکنند و تقریباً هیچکدام نمیدانند که آب در آسیاب دشمن میریزند.اساس جهانبینی غرب اومانیسم و در تضاد بنیادین با تفکر دینی است یعنی یک اصول و معیارهایی را به عنوان مهارت یاد میدهیم که در اساس با مبانی فکری ما مخالف است. این اتفاق باید اصلاح شود. چون ارتباط بین اهل فلسفه و اهل هنر قطع است و صدای هم را نمی شنوند، این مشکل پدید آمده و عوامل واسطهای میخواهد که زبان اهل فلسفه را برای اهل هنر برگرداند و قابل فهم کند. از بیرون هم بابد الزاماتی ایجاد شود که اهل ادبیات و هنر وادار شوند که دیدگاه های مبتنی بر تفکر دینی را در هنر مطرح کنند. باید حداقل کنار این استادان تخصصی استاد اهل فلسفهای که زیباییشناسی و مبانی دینی را میشناسد در این کارگاه ها حضور داشته باشد.
سرشار همچنین عنوان کرد: معلومات پراکنده ایجاد معرفت نمیکند و در حد اطلاعات عمومی است. این کارگاهها برای شروع و ایجاد انگیزه بسیار کارگاه های خوبی است ولی اگر قرار باشد نتیجه پایدار پیدا کند مدرسان نباید پراکنده باشند. باید یک مجموعه کامل داشته باشیم که در امتداد و تکامل هم باشند. آموزشها باید ایجاد معرفت کند که این معرفت از تداوم و استمرار آموزش درست حاصل میشود.
نظرات