یکشنبه ۲۸ آبان ۱۴۰۲ - ۱۰:۱۰
ارزشمندترین یافته‌های ذهنم را با کتاب‌خواندن به‌دست آورده‌ام

زهرا محسنی‌فرد، کارشناس حوزه کودک و نوجوان گفت: برای من این مسئله جذاب بود که کتاب‌خواندن باعث تقویت تفکر و تأمل و بررسی در آدم می‌شود و درست همین ویژگی، من را بیشتر به سمت کتاب جذب کرد. درحال حاضر هم ارزشمندترین یافته‌هایی که در ذهنم دارم، چیزهایی هستند که با کتاب‌خواندن به دست آمده‌اند.

سرویس کودک و نوجوان خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا): سی‌ویکمین دوره هفته کتاب جمهوری اسلامی ایران با شعار «آینده خواندنی است» از بیست‌وسوم تا سی‌ام آبان‌ماه در سراسر کشور برگزار می‌شود. در این شماره از پرونده «چطور کتابخوان شدم؟» و به مناسبت هفته کتاب، زهرا محسنی‌فرد، پژوهشگر و کارشناس حوزه کودک و نوجوان درباره دلایل علاقه‌مندی خود به کتاب برای ما توضیح داد که این مطلب را در ادامه می‌خوانید:

- چطور و چه زمانی با کتاب و کتاب‌ خواندن آشنا شدید؟

دقیقاً یادم نمی‌آید که چه زمانی با کتاب‌خواندن آشنا شدم؛ اما خاطرم است که اولین مواجهه من با کتاب به شکل حرفه‌ای در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان شهر زادگاهم یعنی شهر دیلمن در استان بوشهر اتفاق افتاد. من در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان برای اولین‌بار با قفسه‌های سفید پر از کتاب و صندلی‌های رنگی‌رنگی کوچک و سقف‌های بلند زیبایی که از آن آویزهای رنگی‌رنگی آویزان بود، مواجه شدم و اولین تجربه جدی من با کتاب در آن زمان و در آن فضا شکل گرفت.

- مشوق اصلی شما برای خواندن کتاب چه کسی بود؟

واقعیت مطلب این است که مشوق اصلی من در مسیر کتابخوانی مربیان و معلمان دلسوز و متعهد کانون پرورش فکری بودند و بیش از هر چیزی آن‌ها بچه‌ها را به کتاب‌خواندن تشویق می‌کردند. درست یادم هست در آن زمان ما کارتی داشتیم که در آن، تاریخ رفت و برگشت ما ثبت می‌شد و هروقت کارت‌مان پر می‌شد به ما یک کارت دیگر می‌دادند و تشویق‌مان می‌کردند که کتاب‌های بیشتری بخوانیم. همین موضوع انگیزه خیلی زیادی به ما می‌داد که زودتر کارت‌ها را پر کنیم.

- در ابتدا به چه کتاب‌ هایی برای مطالعه علاقه داشتید؟

طبیعتاً من هم مانند هر بچه‌ای خواندن کتاب را با کتاب‌های قصه و داستان شروع کردم و ژانر داستان را در انواع مختلف کتاب‌های فانتزی، علمی‌تخیلی، رئال و… دوست داشتم.

- در حال حاضر بیشتر چه کتاب‌ هایی می‌ خوانید؟

در حال حاضر به‌واسطه رشته تحصیلی‌ام یک‌سری کتاب‌هایی می‌خوانم که با رشته‌ام متناسب باشند؛ مانند آسیب مسئله اجتماعی، روش تحقیق، روان‌شناسی، نوجوان و خیلی از مسائل جامعه‌شناختی و مسائل مربوط به علوم انسانی و اجتماعی؛ اما همچنان اگر یک کتاب داستانی ببینم که دوستش داشته باشم، آن را تهیه می‌کنم و می‌خوانم. علاوه بر این مواردی که اشاره کردم، همچنان ادبیات کلاسیک را هم دوست دارم.

- آیا خانواده شما در کتاب خوان‌شدن‌ تان نقش داشتند؟

بله، این یک واقعیت است که خانواده نقش پررنگی در کتاب‌خواندن من داشتند. ما در دوره‌ای زندگی می‌کردیم که تصور والدین این بود بچه‌ها فقط باید درس بخوانند و اگر معدل‌شان بیست باشد یعنی موفق هستند. به طور کلی کتاب غیردرسی خواندن ما خیلی مقبول خانواده‌ها نبود و این مسئله به دلیل فضای کلی جامعه در آن زمان شکل گرفته بود؛ اما خانواده من همواره با من در مسیر خواندن کتاب و رفتن به کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان همراهی می‌کردند.

- در کل شما فکر می‌کنید که خانواده‌ ها می‌ توانند چه نقشی در کتاب خوان‌شدن بچه‌ها ایفا کنند؟

واقعیت امر این است که فکر می‌کنم در حال حاضر نقش خانواده‌ها نسبت به گذشته در کتابخوان‌شدن بچه‌ها پررنگ‌تر شده است. این نکته بسیار حائز اهمیت است که اگر کودک، والد خود را هنگام کتاب‌خواندن ببیند و مدام کتاب در دست او ببیند؛ به نوبه خود، تأثیر ویژه‌ای در علاقه‌مندی بچه‌ها به کتاب دارد. همچنین از طرف دیگر خانواده باید تصمیم‌گیری کلانی داشته باشد که در سبد فرهنگی خانواده، کتاب هم باشد و توجه به این موضوع اهمیت ویژه‌ای دارد. کودک در سنین پایین نقشی در خرید کتاب ندارد و والدین کتاب را برای او انتخاب می‌کنند؛ در نتیجه اینکه چه کتابی انتخاب شود و در چه فضا و ژانری باشد، تأثیر ویژه‌ای دارد که بچه‌ها به کتاب علاقه‌مند شوند.

- شما برای اینکه فرزندان‌تان به کتاب‌خواندن علاقه‌مند شوند چه کارهایی انجام می‌ دهید؟

من دو فرزند دارم و از همان ابتدای امر به علاقه‌مند شدن بچه‌هایم به کتاب به مثابه مسئله‌ای نگاه کردم که باید برایش برنامه‌ریزی اساسی شود. من موضوع کتابخوانی را بیش از اینکه یک امر ذاتی ببینم، یک امر اکتسابی می‌دانم که باید برایش تلاش شود، برنامه‌ریزی شود، کتاب خوب در اختیار بچه قرار بگیرد، برنامه‌ای برای کتابخوانی بچه در نظر گرفته شود و…. برای فرزند اول و دوم خود در مشورت با دوستانی که تخصصی در این حوزه کار می‌کردند، کتاب می‌خریدم و آن‌ها را به کتابخانه می‌بردم. دختر من خیلی کم سن‌وسال بود که در کتابخانه حسینیه ارشاد عضو شد و یکی از فعالیت‌های ثابت ما رفتن به کتابفروشی و دیدن کتاب‌های خوب بود. درواقع از همان سنین کم، کلاس کتابخوانی داشت و اکنون دختر بزرگ‌ترم برای خودش یک منتقد کتاب کودک و نوجوان شده است. البته این را هم باید بگویم که به واسطه اینکه من در این حوزه مشغول کار شدم این همراهی با کتاب در خانواده ما بیشتر شد. زمانی که من دبیر بخش کودک و نوجوان مجمع ناشران انقلاب اسلامی شدم، هر هفته و هر ماه تعداد زیادی کتاب به خانه ما می‌آمد و این مسئله دسترسی دخترم به کتاب را راحت‌تر می‌کرد.

- کتاب‌ خواندن چه تأثیری بر اینکه شما در آینده هم به سمت ادب و فرهنگ و کارهای این‌چنینی حرکت کنید، داشت؟

برای شخص من در کتاب‌خواندن نوعی آرامش، نجات و فرار از دنیای شلوغ و پرآشوب وجود دارد. درواقع من با کتاب به دنیای دیگری پناه می‌برم و این خیلی برای شخص من جذاب است. برایم این مسئله جذاب بود که کتاب‌خواندن باعث تقویت تفکر و تأمل و بررسی در آدم می‌شود و درست همین ویژگی، من را بیشتر به سمت کتاب جذب کرد. درحال حاضر هم ارزشمندترین یافته‌هایی که در ذهنم دارم، چیزهایی هستند که با کتاب‌خواندن به دست آمده‌اند.

- از خاطرات کتابی‌ تان هم برایمان بگویید. تاکنون شده است که با یک کتاب یا داستان خیلی خاطره داشته باشید و با آن زندگی کنید؟

من عموماً با کتاب‌ها زندگی می‌کنم؛ یعنی زمانی که یک کتاب یا داستانی را می‌خوانم همواره به شخصیت‌ها و داستان آن فکر می‌کنم و با آن شخصیت‌ها زندگی می‌کنم. من در جهان کتاب‌ها زیست می‌کنم.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها

اخبار مرتبط