چهارشنبه ۱۵ شهریور ۱۴۰۲ - ۱۲:۴۸
کارکردهای زبان در شعر پروین اعتصامی

عباس قنبری عدیوی، مدرس دانشگاه فرهنگیان، یادداشتی را به مناسبت برگزاری همایش پروین اعتصامی نوشته و در اختیار ایبنا قرار داده است.

سرویس ادبیات خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، عباس قنبری عدیوی: «زبان» با کارکردهای گوناگون و اثرگذاری بسیار، موهبتی ایزدی در نهاد انسان است. همه انسان‌ها این توانایی را دارند؛ حتّی اگر توان گفتن و ادای آوایی زبان را نداشته باشند. موضوع یا مسأله شناخت زبان، در زیست اجتماعی و فرهنگی بسیار مهمّ و اساسی است.

دانشمندان زبان‌شناس برای آن چهار نقش و کارکرد فرهنگی-اجتماعی برمی‌شمرند:
1. برقراری ارتباط 2. حدیث نفس 3. محمل اندیشه (خرد) و 4. آفرینش ادبی.

هنگامی که در کُنش‌های اجتماعی با کسی سخن می‌گوییم؛ ممکن است از یک عبارت یا جمله ساده ارتباطی برای انتقال پیام گرفته، تا یک متن هنری، اخلاقی، فرهنگی، تربیتی و ادبی را بیافرینیم. این ساخت و تولید، از پدیده شگفت زبان بهره‌مند می‌شود. گویندگان، نویسندگان، شاعران و هنرمندان، به سبب برخورداری از نقش‌های زبانی و کارکردهای گفتاری، آوایی، معنایی و هنری آن در منش‌ها و کنش‌های اجتماعی، آن را در ذهن و زبان خود اداره می‌کنند و در خدمت وظیفه و رسالت جهانی خود به کار می‌گیرند. در این میان، زبان شعر، تخیّل، احساس و عاطفه، بسیار پررنگ‌تر و ماندگارتر، این کنشگری را نشان می‌دهد.

 گفتار نمونه‌ آوایی زبان و خطّ تجسم تصویری و پیکری زبان ماست. واج‌ها، واژک‌ها، تکواژها، واژه‌ها و گروه‌های واژگانی، عبارت‌ها و بندهای کلامی، بستر انتقال اندیشه‌ها و افکار را برعهده دارند. سخن عادی و روزمره در زیست مادی و معنوی کارایی دارد و سخن علمی، ادبی، فنی و تخصصی، فراتر از نیازهای معمولی، ما را به سرچشمه‌های خردمندی و دانایی راهنمایی می‌کند. زبان شعر، نیرومندترین زبان و کلام ارتباطی، آفرینندگی و خردپیشگی است که در خودگویی(حدیث نفس)، یا دگرگویی(محمل اندیشه) به ما کمک می‌کند تا از این پدیده جاودانه و مانا در خلق زیبایی‌های جهان هستی، گام برداریم. از این رو، شاعران(شهریاران کشور سخن) با آفرینش شعر خود و انتقال آن به نسل‌های بعد، پیوند بینانسلی ماندگار فرهنگی-اجتماعی با رویکرد آموزشی- تربیتی نیز برقرار می‌کنند.

ایشان به سبب جایگاه آموزندگی و الگویی خود، به سبب گوهر خیال، نظم، آهنگ و وزن از این موهبت بی‌مانند بهترین استفاده را می‌کنند.

بی‌گمان، زبان شعر، رساترین و ماندگارترین عنصر ارتباطی است که در ارتباط عمودی و افقی دوره‌های تاریخی به کار رفته است. تجلی این کاربرد در دیوان آثار و شرح احوال شاعران و ادیبان نمایان است.

در میان شاعران و سرایندگان سخن پارسی، بانوی مهین پایه چرخ ادب و ستاره  شعر ایرانی، پروین اعتصامی، مقامی بس والا و در خور تحسین دارد. پروین، با یاریگری از فرهنگ و تمدّن کهن ایرانی، دانش عمیق و تسلّط دقیق بر زبان‌های مختلف، شجاعت و استقلال رای، محیط علمی و ادبی خانوادگی، استادان نامدار  و دوستان صاحب‌نظر، ریشه‌دار بودن اندیشه‌های شعری در اصالت‌های فرهنگی-تربیتی و توانایی فراوان در شناخت نسل خود و بایستگی‌های آینده، زبان شعر را چون پیشینیان خردمند و نیاکان ادب‌شناس ایران، در خدمت آرمان‌ها و اندیشه‌های متعالی خود به کار گرفت.

فرنهاده‌های ذهنی نگارنده در این نوشتار، گفتمان ادبی و کارکردهای تربیتی شعر پروین اعتصامی است. بانوی شاعری که با کمک تأثیر همسوی زبان، عملگرایی و بهره‌گیری از دانش‌های ادبی و هنری سرشارش، متن‌هایی آفریده است که پیوندهای درونی و اندیشه‌ورزانه خود و مخاطب را بسیار استوارتر می‌کند. آفرینشِ گونه‌های ساختاری ادبی(قالب‌های شعری) و مضمون‌های اجتماعی و فرهنگی گیرا و جهان‌شهری او سبب شهرتش در بین شاعران پیش و پس از خود شده است.

متل‌ها و حکایت‌ها، مناظره‌ها و روایت‌های اعتراضی، تمثیل‌ها و امثال و حکم، داستان‌ها و قصّه‌های شیرین و شنیدنی و دیگر گونه‌های کلامی، بن‌مایه‌های آفرینندگی سخن در گفتمان تربیتی پروین اعتصامی است.

پروین با گوهر سخن و فرهنگ، اخلاق و هنر مادرانه، در عمر کوتاه ولی پر مایه خود، با همین تاثیر زبانی در فرهنگ ایرانی موثّر و ماندگار شد. گفتمان تربیتی پروین، برخاسته از زبانِ راستی و راست‌گویی است. رشد و شکوفایی اخلاق و اندیشه‌های بنیادی خانواده، جامعه و خِبرگان جهان، در کلام و خواسته‌های پروین وجود دارد. او شعر را برای بافتار و ساختار، وزن، ردیف و قافیه، آرایه‌های ادبی یا معانی و بیان به کار نمی‌برد؛ او شعر را برای تولید محتوای ارتباطی و کنش فعّال انسانی استفاده می‌کند.

پروین آموزگار تربیت و اخلاق است و در «دبستان مهر و ادب» راهنمای فرزندان برومند جامعه جهانی است. کلام او در غزل، مثنوی، قصیده و قطعه از جنس ستارگان درخشان آسمان ادب پارسی است. بر این باورم که این فرهنگ مانا سینه به سینه و دهان به دهان، از بزرگان ادب فارسی و شاعران مردمی چون رودکی، فردوسی، نظامی، ناصرِ خسرو، سنایی، سعدی، مولوی و حافظ به نسل‌های بعد منتقل شده و با شخصیتی بی همتا چون پروین اعتصامی کامل می‌شود.

شعر پروین، محصول اندیشه و گفتمان تربیتی مردم ایران است که برگرفته از تاریخ، تمدّن و فرهنگ ملّی و دینی ایرانیان و پارسی‌زبانان قلمرو تاریخی- فرهنگی ماست. شعر پروین، پژواک هنری این فرهنگ، باور، آرمان، اندیشه‌ و زبان ارتباطی است که در گفت‌وگوهای ساده «تیر و کمان»، «توانا و ناتوان»، «حدیث مهر»، «حقیقت و مجاز»، «دیده و دل»، «سپید و سیاه» و ... خود را نشان می‌دهد. این کارکرد زبانی، برای همه طبقه‌های اجتماعی و قشرهای جامعه فهمیدنی است. زیرا برگرفته از آداب و رسوم زندگی، تجربه‌های زیسته و ابعاد تربیت ایرانی است. همان الگویی که اندیشه، گفتار و رفتار خانواده ریشه‌دار و تربیت پذیر ایرانی را از زادن تا رفتن، هدایت می‌کند.

گفتمان پروین، خردمندانه، اعتراضی، گاه تند و زمانی نرم و مادرانه است. اگرچه گاهی بدبینانه به جهان اطراف می‌نگرد و زندگی دنیایی را گذرا و کم بها می‌داند، برای انسان خردمند، داروی درمان دردها و آسیب‌های اجتماعی را به زبان لطیف و طبیب‌وارانه خود تزیین و از حلاوت سخن و واژگان سیراب می‌کند.

سخن پروین، پژواک مبارزه با ستمگری و بی‌عدالتی است. او می‌خواهد از کاربرد زبان شعری در تربیت، گفت‌وگوی فلسفی ایجاد کند تا به باور حقیقی برسد. چون زبان، به تنهایی نمی‌تواند آرمان منجی گرایانه حق علیه باطل باشد. باید آموزش گیرنده، به حقیقت عمل و اندیشه باور کند و خود عامل و عالم بر این باور شود نه فقط شنونده آن کلام شیوا و نغز شاعرانه. از این رو، پروین با طرح پرسش‌های فلسفی زبان انتقادی خود را به کار می‌گیرد تا همچون «معلم فلسفه» به جدال تاریخی فقر و غنا، تفکّر غلبه جنسیتی، اندیشه تجددخواهی علیه سنّت اصیل را با تاکید بر ارزش‌های انسانی زن و مرد، بیان کند.

او نقد منصفانه‌ای از ثروت و قدرت دارد و با نشان دادن جایگاه زن، خانواده، حقوق شهروندی و برابر همه آدمیان، انسان عصر خود و آینده را به بیداری و آگاهی فرامی‌خواند.

در گفتمان تربیتی پروین اعتصامی، فقط زبان، کارساز نیست. او با تأثیری که از پدر دانشمند خود گرفته است؛ قریحه ذاتی شعر را با جوشش و کوشش شایسته خود، گذار از وضع موجود را به دنیایِ مطلوب و واقعی خواستار می‌شود. شعر پروین، به کلام فیلسوفان تربیتی و فرهیختگان صاحب سبک در هنر و تربیت می‌ماند. از این رو پروین شاعر نور و آیینه است. شانه، آیینه، سوزن، نخ، قلم و کتاب در سخن او وظیفه تربیتی دارند.

پیرایه‌ها و آرایه‌های ماددی برایش کم‌بها و علم و دانش، ثروت واقعی اوست:
«برای گردن و دست زن نکو پروین/ سزاست گوهر دانش، نه گوهر الوان!»

در گفتمان تربیتی پروین، رویارویی عَرضی بین آموزش‌دهنده و آموزش‌گیرنده وجود ندارد. پروین گاه به سبک خطاب نفس، خود را در مقام آموزش پذیر نشان می‌دهد و در طول جریان تربیت و رشد یافتگی فرهنگی گام برمی‌دارد. آن چیزی که نامش را توسعه می‌گذاریم. توسعه، عنصری نرم افزاری است و خلاف گسترش و رشد که ممکن است سخت افزاری و ظاهری باشد. این همان تفاوت و تقابل گفتمان فرهنگی و گفتمان تربیتی است. وی به دنبال فضیلتِ گمشده انسان‌هاست او با چراغ شعر و به دور از تظاهر و خودفریبی، کلام را در خدمت روشنگری و هدایتگری فرد، جامعه و جمعیّت جهانی قرار می‌دهد. کلام پروین به جغرافیای سیاسی ملت‌ها و یا مخاطبان مرزهای خاصِ زبانی تعلق ندارد؛ واژگان او بر محمل خرد و اندیشه، آرمان‌شهر انسان‌ها را نشان می‌دهد و همراه فراگیران در عمل به آن سو حرکت می‌کند. «همان‌جایی که چراغ روشن است».

در کلام تربیتی پروین اعتصامی، عناصر و اجزای بسته فرهنگی، جدای از تشویق و تنبیه‌های مادّی است. او پنجره‌های روشن امید را به روی باغ سرسبز آرزوها و خواسته‌ها می‌گشاید و آموزش‌گیرنده را به دریافت و چینش «میوه شیرین و رسیده» زیست امروز و فردایش، تشویق می‌کند و از آسیب‌های سخت و زیان‌های تلخ، برحذر می‌دارد.

به عقیده من، گفتمان فردی، خانوادگی و ملی پروین اعتصامی، همان زبان شعر اوست که در ساخت و بافت ملموس و درک‌شدنی روایت می‌شود. پس گفتمان پروین گاه برخاسته از آموزه‌های قرآنی و دینی است که در کلام پیشوایان و بزرگان مذهبی به صورت حدیث و روایت تجلّی می‌کند و گاهی نیز زبان دانش و تجربه است.

 قلمرو گفتمان اصلاحی پروین، جهانی است و فراتر از رنگ، نژاد و قوم خاصّی است. او در برابر زشت‌نامی و زشت‌کاری‌های انسانی، قهرمانانه می‌ایستد و «اشک یتیم» را بر «گوهر تاج پادشاهان» برتر می‌داند و هنرمندانه تضادها و تفاوت‌ها در طول و عرض زندگی نشان می‌دهد. در «پیک پیری» جان‌بخشی او به موهای سیاه و سپید، بر انسان نهیب می‌زند که فرصت‌ها را از دست ندهد.

در کلام پروین، پرندگان، گیاهان، ابرها، باد و باران، ماه و خورشید، خاک و سنگ، نخ و سوزن، لوبیا و نخود و هر آنچه در گیتی است، بخشی از عالم «طرح درس» زندگی است. او در کلاس درس خود، از لحظه‌ها برای آگاهی بخشی استفاده می‌کند تا انسان را از آینده مبهم و تار، برهاند. اگرچه پروین، بانوی روشن‌فکر و تجدّدخواه است، تاریخ گذشته را چراغ آیندگان می‌داند و با برخورداری از دانش و تحصیلات رسمی و غیررسمی خود، زمینه رشد و نبوغ جوانان هم‌عصر خود را فراهم می‌کند.

پروین، برای سنگ مزار خود، به یادگار سخنی گفته است که نگاه او را به مرگ و زندگی زودگذر دنیایی، شعار جهانی دیگرخواهی مشخص می‌کند. در مقطع این قطعه، با رویکردی ارشادی از خوانندگان شعرش خوب زیستن را سفارش می‌کند:
خرم آن کس که در این محنت‌گاه/ خاطری را سبب تسکین است

در کارگاه حریر باورهای تربیتی و آموزه‌های فرهنگی خود را به‌سادگی روایت می‌کند:
به دست جهل به بنیاد خود تیشه زدن/ دو چشم بستن و در چاه، سرنگون شدن است
چو ما، برو در و دیوارِ خانه محکم کن/ مَگَرد ایمن و فارغ، زمانه راهزن است
او در سخن خود به رمز و کنایه یا ایما و اشاره، به رسم استعاره یا مجاز، زبان خرد و گفت‌وگوی دوستانه را معیار تربیت و رشد قرار داده است و به تفاخر می‌گوید:
ز جان‌فشانی و خون خوردنِ قبیله ماست/ پرند و دیبه گُلرنگ، هرکه را به تن است

سخن آخر، این است که زبان، در شعر پروین، ابزار انتقال تفکّر فلسفی اوست؛ زبانی که مسئله تربیتی، هنری و فلسفی است. همان‌چیزی که شنونده و فراگیر را به وجد و حرکت درمی‌آورد. نه فقط با شنیدن و خواندن. زبان پروین، نمود شفاهی فلسفه و خرد اوست. این خرد برخاسته از گنجینه فرهنگ، هنر، ادبیات و آموزه‌های اجتماعی است. این گفتمان، به انتقال حقیقت و روشنگری مفهوم واقعیت جامعه ایرانی و فراتر از آن، جامعه جهانی، کمک می‌کند. در این تربیت، انسان، کنشگرایانه، از اندرز و پند معلّم خود، مستقیم و غیرمستقیم می‌آموزد.

هدف پروین از اشعار اخلاقی و تربیتی خود، چاره‌جویی، شورانگیزی، تفکّر منطقی، انتقاد اصلاح‌جویانه، آگاهی بخشی خود خواسته با استدلال ادبی است. در این گفتمان، پروین، معلّمی وارسته، آموزگاری اخلاقمند و شاعری محبوب است که سده‌های آینده نیز بر تارک آسمان شعر و ادب ایران و جهان، خواهد درخشید.
 
 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها