نشست نقد و بررسی وضعیت موجود داستاننویسی درباره اهل بیت(ع) برگزار شد؛
شناسایی مسئله اهل بیت(ع) مقدمه ورود به نویسندگی درباره آنهاست/ جریان نقد ادبی متعهد نداریم
در نشست نقد و بررسی وضعیت موجود داستاننویسی اهل بیت(ع) موارد متعددی درباره چگونگی و باید و نباید نوشتن درباره اهل بیت مطرح شد و به این نکته تاکید شد که شناسایی مسئله اهل بیت، مقدمه ورود به نویسندگی درباره آنهاست.
زحمتکش به عنوان مجری نشست به مرز میان وضعیت موجود و مطلوب اشاره و تأکید کرد که نشست پیش رو سعی دارد تنها وضعیت موجود را بررسی کند. وی با این پرسش آغاز کرد که آیا کتابهای موجود در حیطه داستاننویسی چه از نظر فرم و چه محتوا موفق عمل کردهاند یا نه؛ و آیا این رمانها و داستانها باعث والاتر شدن شخصیت اهل بیت در جامعه شدهاند؟
زحمتکش به آمارهایی از وضعیت موجود اشاره کرد و گفت: طبق رصد من بیشتر آثار داستانی ما درباره 5 تن آل عباست؛ از پیامبر تا امام حسین(ع). در میان 5 تن، امام حسن(ع) نقش کمرنگتری دارد. درباره ایشان 3 یا 4 رمان داریم و بیشتر رمانها درباره امام حسین(ع) است چون عاشورا واقعه عظیم و مهمی به شمار میرود. بعد از ایشان، پیامبر بیشترین بسامد را به لحاظ آماری دارد. بیش از 20 رمان درباره امام حسین(ع) و 10 تا 12 رمان درباره پیامبر(ص) موجود است. این آمار مربوط به آثار در حیطه بزرگسال است.
زحمتکش ادامه داد: یکی از رمانهایی که به زندگی پیامبر پرداخته، «آنک آن یتیم نظر کرده» است. در کل درباره معصومین میشود گفت حدود 50 رمان داریم اما موضوعی که باید به آن توجه کنیم این است که نوشتن رمان درباره شخصیت معصوم کار بسیار سختی است. ما با تاریخ روبهرو هستیم و اینکه پرنده تخیل چقدر میتواند حول و حوش آن شخصیت پرواز کند.
وی گفت: بین سایر معصومین بیشترین کار درباره امام کاظم(ع) و امام زمان(عج) بوده است. البته اثری که درباره خود امام زمان باشد نداریم و بیشتر متون، به ملاقاتهای ایشان پرداخته است و به نوعی حول و حوش امام دوازدهم کار شده است. متأسفانه در بین سایر معصومین یعنی از امام چهارم تا دوازدهم غیر از امام کاظم و امام زمان، چند کتاب درباره امام جواد(ع) و امام هادی(ع) داریم. امام باقر(ع) تنها یک کتاب دارد و امام صادق(ع) هم همینطور که این جای تأسف دارد.
زحمتکش بیان کرد: این آمار در حوزه تألیف است. ما قطعا خبر نداریم در کشورهای دیگر چه کارهایی انجام شده است. قطعا لبنان و عراق و مصر یا افغانستان آثاری دارند. ما در حوزه ترجمه اصلا وارد نشدهایم. هرچه هست تألیف است. خوب است مترجمان داستانی ما در این حوزه وارد شوند و رمانهای موجود در کشورهای دیگر را ترجمه کنند. با این حال پرسش اینجاست که آیا اساسا رمان نوشتن درباره اهل بیت(ع) امکانپذیر است یا خیر؟
وی اشاره کرد: هاله قدسی دور معصومین نوشتن از آنها را سخت کرده است. وقتی از امکان نوشتن صحبت میکنیم منظور هم امکان ذاتی است و هم امکان وقوعی که آیا اساسا امکان دارد و آیا واقع خواهد شد؟ به نظر من امکان ذاتی دارد، کار رمان این است که در حوزههای مختلف داستان بگوید. امکان وقوع هم دارد. رمانهایی در بازار نشر ما هست که میشود نام رمان بر آنها گذاشت. به نوعی داستان هستند و توانستهاند صفت رمان را یدک بکشند.
زحمتکش به سبک غربی رمان اشاره کرد و گفت: رمان در نگاه غربی این است که درباره هرچیزی میتوان داستان گفت حتی خدا. میشود خداوند را در قالب یک شخصیت به داستان تزریق کرد و دیالوگ برایش نوشت. این به نوعی معنای غربی است. اما از نگاه ما اینکه رمان چه هست، قابل بحث است. اینکه آیا میشود رمان را به غیر از معنای غربی در نظر گرفت؟
خیلی از رمانهای ما روایت تاریخ هستند نه رمان
وی به دو مشکل اصلی در حوزه داستان اهل بیت(ع) اشاره کرد و گفت: اولین مشکل این است که از نظر ادبی چطور میشود داستان نوشت و آیا رمان ظرفیت دارد که داستانپردازی کند؟ دیگر اینکه رمانی نوشته شود که تبدیل به تاریخ نشود و رمان بماند. ما رمانهایی داریم که رمان نیستند و بیشتر روایت تاریخ هستند.
زحمتکش ادامه داد: به لحاظ محتوایی نیز باید بدانیم که چه کنیم که هاله نورانی اهل بیت از بین نرود و موجب تخفیف شخصیت اهل بیت نشود. ما رمانهایی داریم که از نظر تکنیکی ضعیف هستند و همزمان شأن اهل بیت را پایین آوردهاند. ما میخواهیم کف معارف اهل بیت را منتقل کنیم؛ آیا رمان این کار را انجام میدهد؟
احمد شاکری دیگر سخنران این نشست بیان کرد: پیش از این در مجموعه جلساتی درباره عنوان کلی نوشتن درباره اهل بیت(ع) گفتگوهایی شکل گرفته است. نکته نخست من این است که مقدمه پرداخت به این عنوان در درجه اول مسئله شناسایی این موضوع است. عنوان، اولین چیزیست که میخواهم طرح کنم.
وی ادامه داد: ما ساحتی داریم به نام ساحت ادبیات. ادبیات در حرکت مدام و غیرقابل توقف خودش موضوعاتی را مورد توجه قرار میدهد و گونههایی به وجود میآیند و میمیرند و این حرکت همیشگی ادبیات بوده و قابل توقف هم نیست. گزارههایی درباره ادبیات دارد تولید میشود که منابع مختلفی دارد و ما را از وضعیت ادبیات مطلع میکند، به آن اعتبار میدهد و اعتبار را از آن میگیرد.
شاکری گفت: تحلیلها و گزارهها و نقدها درباره وضعیت کلی ادبیات، گزارههای جریانشناسی، گزارههای خلاقیت، نقد و پژوهش، اقتباس، جشنوارهها و ترجمهها و دیگر ساحتهای ادبیات؛ کنشگرانی این گزارهها را تولید میکنند و ما در این نشست باید بدانیم در چه موضعی قرار گرفتیم. ممکن است نویسنده نسبتی با تاریخ برقرار کند و تلاش کند مسائل را پاسخ دهد. اما موضوع ما نقد است. بنابراین گزارههای ما باید از یک ساز و کار و دستگاهی برخوردار باشد. لذا لازم است به چیستی، امکان و محدوده نقد اشراف داشته باشیم.
وی اشاره کرد: همانطور که از نویسنده میخواهیم از یک روش و تجربه برای خلق داستان استفاده کند راجعبه کار خود نیز باید این قاعده را لحاظ کنیم. نقد وضعیت، یعنی روشهایی را به کار میبندیم و به ابزارهایی دست میبریم لذا نقد نقد، مقدم بر خود نقد است. بدون فهمیدن چیستی نقد نمیتوان به نقد صحیحی متعهد بود. باید به این پرسشها نیز پاسخ گفت که ما از جریان نقد داریم حرف میزنیم یا موردی داریم بحث میکنیم؟
ما جریان نقد ادبی متعهد نداریم
شاکری گفت: ما جریان نقد ادبی متعهد نداریم و در نتیجه جریانی برای نقد ادبیات تولید شده اهل بیت(ع) نداریم؛ جریان یک حرکت جمعی پویایی که بر بدنه ادبیات تأثیرگذار باشد. نه تنها جریان نقد نداریم بلکه منتقدین ممحض هم نداریم. من سه کنشگر عمده را میگویم که به نقد داستان اهل بیت میپردازند. یکی کنشگری دینی است که در ابعاد تاریخی نقد میکند و صدق و کذب را ارزیابی میکند و نظر میدهد. اصالت در این رویکرد با حفظ تاریخ است.
وی ادامه داد: مرتبه دوم، کنشگرانی هستند که از ابعاد کلامی نقد میکنند. این کنشگران، تاریخ را تنها حجت نمیدانند و اجازه میدهند نویسنده برشی از تاریخ را روایت کند. حساسیتها در این بخش مربوط به کیستی و علم و نحوه گویش امام و ... است. سوم کنشگرانی هستند که به ابعاد داستانی میپردازند. سؤال من این است که این سه ساحت میتوانند بدون اطلاع و آگاهی از مسائل و پاسخهای تولیدشده به نقد روایت معصومین بپردازند؟
شاکری با اشاره به اینکه داستان اهل بیت یک علم ترکیبی و به نوعی ترکیب علوم است بیان کرد: آیا میشود که کسی که تنها در تاریخ بوده بدون آگاهی از کلام وارد حیطه نوشتن شود؟ آیا ساحتهای سهگانه گزارههای مشخصی دارند؟ با این حال تزاحمهایی در ساحت داستان به وجود میآید. باید دید که حکومت کدام قواعد بر دیگر قواعد وجود دارد. اینها ما را به فلسفه کلام، تاریخ و داستان هدایت میکنند.
وی گفت: همه پیشفرضها مهم است. تا وقتی تولید در حوزه فلسفه رمان نداشته باشیم نمیدانیم اصول و موضوعاتش چیست. مسائل جدیدی زاده میشوند به شرطی که در هر رکنی تولید علم بومی صورت گرفته باشد. این سه ساحت به تعبیری در هم مندمج میشود. این خودش آدم ممحض میخواهید که در زمینه مضاف علوم دست به بررسی بزند.
شاکری گفت: ما آدمی نداریم که بر همه این حوزهها چیره باشد و کلام و فلسفه و تاریخ بداند. او باید تولید نظریه بکند یا کار نقد. در شرایط فعلی، پای نقد اگر بیشتر از پای داستان نلغزد، کمتر نمیلغزد.
علیالله سلیمی دیگر سخنران این نشست بیان کرد: علاوه بر نکات آقای شاکری درباره جامع بودن نقد، نکته دیگر این است که اگر قرار است درباره داستاننویسی صحبت کنیم اول باید تکلیف را با قالب داستانی روشن کنیم. تعریف رمان، ریشههای غربی دارد و نمیشود با این معیار، رمانهای اهل بیت را نقد و بررسی کرد.
رمان محصول انسان مسئلهدار است
سلیمی اضافه کرد: یکی از چیزهای مرسوم در تعریف رمان این است که میگویند رمان، محصول انسان مسئلهدار است. چیزی که به فکر انسان خط میدهد. اما درباره اهل بیت(ع) نمیشود آن مشکل درونی که فرد با اتمسفر دارد را پیدا کرد. در تعریف غربی، یا طرف بر علیه موقعیتش شوریده است یا میخواهد نگاه تازهای بسازد. جایی که عدم تعادل ایجاد میشود و آدم با شرایط موجود نمیتواند کنار بیاید. در نگاه غربی درباره کسی که این دغدغهها را ندارد نمیتوان رمان نوشت.
وی افزود: درباره معصومین همه چیز تثبیت شده است. ما باید در حواشی آن مسائل تثبیت شده کار کنیم. داستانهایی که ما در این 4 دهه درباره معصومین داشتهایم اگر بخواهیم طبقهبندی کنیم و داشتهها را بسنجیم میبینیم که بیشتر در حوزه حکایت و قصه بوده است. اغلب نیز حکایتها بازنویسی شدهاند و وقتی آنها را میخوانید حس میکنید با یک حکایت قدیمی طرف هستید. هرچند امروزیتر شده است. بعدها قضیه فرق کرد و نویسندهها خلاقیت بیشتری به خرج دادند و قرائت خودشان را از تاریخ عنوان کردند.
سلیمی گفت: منابع بسیاری درباره معصومین وجود دارد که نویسندهها نخواستهاند به آن ورود پیدا کنند. نویسندههای این حوزه ضمن صرف وقت، باید به تاریخ نیز پاسخگو باشند. اینها به سختی نوشتن درباره معصومین اضافه میکند. من معتقدم نوشتن داستان درباره معصومین در وهله اول یک انگیزه شخصی میخواهد که بتوان موانع را با همین انگیزه حل کرد. در کشور ما نویسندههایی که حرفهای در این حوزه ورود کرده باشند نداریم. هست کسی که درباره همه چیز نوشته، یک کتاب هم به معصومین اختصاص داده است.
وی بیان کرد: کدام نویسنده در ایران حاضر است پای همه زحمات کار بایستد. کدام نویسنده در ایران چندین ماه تحقیق میکند؟ کدام نویسنده آنقدر به زبان عربی اشراف دارد که بتواند منابع عربی را جستجو کند؟ ما در همه حوزهها این نقص را داریم. اگر بخواهیم درباره معضلات اجتماعی بنویسیم میتوانیم تخیل کنیم اما درباره معصومین اینطور نیست. مثلا درباره حضرت محمد یک روایت تاییدشده از طرف تشیع داریم و باقی نویسندگان از همان یک خط روایی استفاده میکنند و به نوعی آن را تکثیر میکنند. ریشه اصلی بحران همین است که کسی را نداریم.
سلیمی با اشاره به ضرورت تحقیق بیان کرد: تحقیق ضمنی کافی نیست و تطبیق اسناد نیز لازم است. اگر نسخهشناس خوبی نباشیم ممکن است پایههای رمان و داستان اشتباه باشد. یکی از وظایف نویسندهای که میخواهد درباره معصومین بنویسد و بعدا پاسخگوی تاریخ باشد این است که نسخهها را با هم تطبیق دهد.
وی گفت: در دوران پس از انقلاب نویسندههای ما به نوعی آزمون و خطا کردند و به زندگی داستانی پرداختند و تحلیلها را اضافه کردند و بعد رویکرد خصلتمحوری را وارد کردند. به نوعی که طرز فکر معصومین را در شخصیتهای امروز وارد کنند. در سالهای پیش از انقلاب اصلا به این موضوع توجه جدی نشده است. من فکر میکنم نوشتن درباره معصومین امکان وقوع دارد اما از طرفی، منتقدان نیز باید سعه صدر داشته باشند. مخصوص آنها که کارشناس مذهبی هستند. فکر میکنم تلاشهای نویسندگان میتواند ما را به سمت رمانهای جدیدتری هدایت کند.
سلیمی اضافه کرد: الان برخی از نویسندهها به یک جمعبندی رسیدهاند و میگویند قصه، قصه معصومین نباشد ولی یکی از خصلتهای معصومین را سوژه داستان کرده باشد. مثل موضوع گذشت، که در یک جایی از داستان به خصلت و امانتداری پرداخته شود. مثل وفاداری حضرت ابوالفضل یا کظم غیض امام موسی کاظم.
سعید طاووسی مسرور دیگر سخنران این نشست نسبت به خصلتنگاری مخالفت کرد و گفت: اصل پرداختن به خصلت را قبول دارم اما اگر بخواهیم خصلتها را انتقال دهیم اتفاق خوبی نمیافتد. مثل داستاننویسی که در جشنواره خاتم داستانی درباره آهو مینویسد. محبت به حیوان در همه ائمه و پیامبران بوده است و نوشتن از این دوست داشتن ما را تنها یاد رسول خدا نمیاندازد.
وی به شیوه روایتگری در ادبیات غرب اشاره کرد و گفت: در غرب درباره مسیح اینطور مینویسند که مثلا روزی یک لولهکشی وارد خانهای میشود و بعد از تعمیر لولهها، جاهای دیگر خانه را نیز تعمیر میکند و مسائل مختلفی را حل میکند و در آخر داستان، نویسنده میگوید او مسیح بود. این مدل داستان را میشود فهمید اما پرداختن به یک خصلت و گفتن اینکه این خصلت برای رسول خدا بوده است کافی نیست. تأملاتی اینچنین باید صورت بگیرد.
طاووسی مسرور گفت: یکی از مشکلات ما این است که همکاران تاریخی ما ورودی درباره این عرصه ندارند؛ نه فیلم میبینند و نه رمان میخوانند. ما منتقد کم داریم با اینحال به نظرم نوشتن درباره اهل بیت ممکن است.
وی بیان کرد: گاهی وقتها گفته میَشود یک رمان، غربی است. اصلا یعنی چه؟ در فلسفه غرب هم اگر نگاه کنیم میتوانیم سیر دانش بشری را ببینیم که جلو آمده است. داستان هزار و یک شب در غرب بسیار ترجمه شده اما در جهان اسلام اینقدر به آن توجه نشده است. یا شاهنامه و داستان حضرت یوسف و ... که چیزی نیست که از غرب آمده باشد.
طاووسی مسرور اضافه کرد: خود غربی بودن مناقشه دارد. من هیچ تناظری بین غربی بودن و بد بودن نمیبینم. مدام برچسب غربی میزنند. رمان هم میتواند در خدمت اندیشه غربی باشد و هم میتواند درباره اندیشه شرقی باشد.
وی ادامه داد: به نظرم ما ضعف تکنیک داریم حتی در نویسندههای معروف. از نظر ادبی کارها بعضا میلنگند فارغ از هر محتوایی. این که دیگر به اهل بیت(ع) ربط ندارد. بعضا کارهایی که به عنوان الگو نیز معرفی میشوند آنقدر از لحاظ تکنیکی خوب نیستند. ما با ضعف پژوهش نیز روبهرو هستیم. برای اینکه یک محتوای خوب تولید شود باید به مواد و اطلاعات جدید دست پیدا کنیم. اما متأسفانه بسیاری از منتقدان منابع را به خوبی جستجو نمیکنند و تنها چند کتاب دم دستی را میبینند. مشخص است که اثر قدرتمندی تولید نمیشود.
طاووسی مسرور اشاره کرد: کسی که میخواهد درباره معصومین بنویسد باید عربی بداند و متون عربی را بررسی کند. در برخی متون اطلاعات بسیار ریزی از اهل بیت آمده است مثل لباسی که در روز عاشورا بر تن امام حسین(ع) بوده و یا رنگ کردن ریش. با این حال چون طرف بلد نیست نمیتواند از اطلاعات دست اول استفاده کند. همچنین نکتهای که باید توجه کنیم این است که کثرت منابع دلیل بر صدق آنها نیست.
وی گفت: ما ادبیات مکتوب نظری و فلسفی رمان اهل بیت را نداریم و چون این را نداریم نویسندههای جدید نمیدانند که کدام جهت باید حرکت کنند.
نظر شما