همایش ملی «شیخ شهید فقیه تهران دیدهبان ایران» به همت پژوهشکده تاریخ معاصر پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، مرکز مدیریت حوزه علمیه تهران، حوزه علمیه خواهران و هیئت یاران عاشورایی شهرستان نور در مجموعه فرهنگی شهدای انقلاب اسلامی برگزار خواهد شد.
برنامه نخست سهشنبه ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ ساعت ۹ تا ۱۸ در تهران، میدان بهارستان، نرسیده به چهارراه سرچشمه، انتهای کوچه شهید صیرفیپور، یادمان شهدای هفتم تیر، مجموعه فرهنگی شهدای انقلاب اسلامی برگزار خواهد شد.
برنامه دوم: چهارشنبه ۱۱ مرداد ۱۴۰۲ ساعت ۱۶ تا ۱۹:۳۰
مکان: #قم، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، تالار استاد موسویان
برنامه سوم:
زمان: پنجشنبه ۱۲ مرداد ۱۴۰۲ ساعت ۹ تا ۱۲
مکان: #مازندران، ابتدای جاده نور به چمستان، دانشگاه آزاد اسلامی واحد نور
🔗 لینک پخش زنده
http://aparat.com/TVTARIKH/LIVE
درباره شیخ فضلالله
شیخ فضلالله نوری فرزند ملا عباس کجوری، در سال ۱۲۵۹ ق. در روستای «لاشک» مازندران دیده به جهان گشود. او پس از گذراندن دوران کودکی، به تحصیل علوم اسلامی روی آورد و پس از اتمام دروس سطح، نزد اساتید بزرگ حوزه نجف، چون ميرزا حبيباللّه رشتى و شيخ راضى به تکمیل تحصیلات خود پرداخت و پس از مدتى در درس ميرزا محمدحسن شيرازى شركت کرد.
او که از بهترین شاگردان درس میرزای رشتی و میرزای شیرازی بود، در سال ۱۳۰۳ ق. بهسبب موقعیت حساس سیاسی اجتماعی ایران، به توصیه میرزای شیرازی و برای سر و سامان دادن به اوضاع ایران، روانه تهران شد.
پس از فتح تهران و خلع محمدعلی شاه از سلطنت اقدام کنندگان علیه مشروطه دستگیر و در دادگاه عالی انقلابی محاکمه شدند و سرانجام شیخ فضلالله نوری نیز با این اتهام واهی در ۱۲ مرداد ۱۲۸۸ خورشیدی به وسیله یپرمخان ارمنی رییس نظمیه تهران به دار آویخته شد تا بنابه گفته آیتالله سیدمحمود طالقانی لکه ننگی در تاریخ مشروطیت نهاده شود بعد از شهادت شیخ فضلالله نوری استعمارگران بیش از همه خوشحال شدند.
سرجورج بارکلی در تلگرافی که به وزیر امورخارجه انگلیس می فرستد در این باره می نویسد: «شیخ فضل الله برای ملکت خودخطر بزرگی بود. خوب شد که ایران او را از میان برداشت. در واقع اعدام شیخ فضل الله نوری یکی از فرازهای مهم و تلخ تاریخ معاصر ایران به شمار میرود. واقعهای تلخ که در پشت پرده آن، توطئه بیگانگان و همچنین قدرت طلبی برخی از مشروطه خواهان مشهود بود که استبدادستیزی و استعمارستیزی این مبارز انقلابی آنها را به ستوه آورده بود. جلال آلاحمد در کتاب «خدمت و خیانت روشنفکران» مینویسد: من نعش آن بزرگوار را بر سردار همچون پرچمی میدانم که به علامت استیلای غربزدگی پس از ۲۰۰ سال کشمکش بر بام سرای این مملکت افراشته شد.
نظر شما