کتاب «خیابان گاندی؛ ساعت پنج عصر» نوشته مهراوه فردوسی، نویسنده و روزنامهنگار شامل چهار جستار درباره پرونده جنایت سمیه و شاهرخ است.
فردوسی در مقدمه این کتاب آورده است: «متوجه شدم مواجهه و خوانش ما از ماجرای سمیه و شاهرخ تا حد زیادی در تعاملی معنادار با گفتمانها، نمادها و نیروهای اجتماعی مختلفی بوده که از لابهلای سطور روزنامهها، مجلات و یادداشتهای آن دوران میتوان فهمشان کرد: ساسله اتفاقات، رویدادها و نیروهای تاریخی- اجتماعیای که باعث شد این جنایت تا این اندازه بر سر زبان ها بیفتد و دهه هفتاد را دچار شوک کند. این نیروها را تلاقیهای بنیادین نامیدهام و کتاب پیش رو پر است از تلاقیهایی که خواستهناخواسته سوار بر موج جنایت شدند و خوانشهای متعددی به وجود آوردند.»
نویسنده بر اساس سنت جرمشناسی روایی روایتهای جرم را از طریق گفت وگو، مطالعه زمینههای موجود و کشف مارپیچ روایتها صدادار کند و همه همنسلانش خودش و حتی سمیه و شاهرخ را از لابهلای گردوغبار تاریخ بیرون بکشد و به دیگران نشانشان دهد و نتیجه همین کتاب شده است.
«خیابان گاندی؛ ساعت پنج عصر» یک ماجرای دنبالهدار جنایی است در پنج پرده و چهار جستار مستقل در باب این جنایت. در این جستارها سعی شده از تلاقیهای بنیادین گفتمانهای آن دوره نوشته شود.
این کتاب در قالب چندین پرده تنظیم شده که پرده اول، «بازخوانی پرونده: آن چند روز اول و جستار اول: مانور تجمل در خانه اشرافی»، پرده دوم، «بازخوانی پرونده: وقتی کشتم میخواستم برقصم و جستار دوم: گوزنی در حال انقراض در مردمک چشمهای باکره فلزی»، پرده سوم «بازخوانی پرونده: کسی دنبال قاتل من نبود و جستار سوم: سوغات فرنگیها؛ از خونهای آلوده تا تهاجم فرهنگی»، پرده چهارم «بازخوانی پرونده: پدرم شبیه اختاپوس است و جستار چهارم: از خردرمانی تا شیاطین شهر»، پرده آخر و 25 سال بعد در آغاز قرن جدید را شامل میشود.
در بخشی از پرده آخر میخوانیم: «شاهرخ را همان موقع شناختم. اسمش را قبلا شنیده بودم. سر ماجرای جنایت خیابان گاندی که خیلی آن سالها معروف شده بود. باورم نمیشد درست روبهروی من نشسته. عکسش را فقط در روزنامهها دیده بودم.»
نشر چشمه اخیرا کتاب « خیابان گاندی؛ ساعت پنج عصر» را در 192 صفحه و قیمت 160 هزار تومان عرضه کرده است.
نظر شما