نوشتاری به مناسبت برگزاری جشنواره بینالمللی پروین اعتصامی؛
پروین اعتصامی مادر زنانهسرایی فارسی است
سعادسادات موسوی، پژوهشگر ادبیات فارسی نوشتاری را به مناسبت برگزاری جشنواره بینالمللی پروین اعتصامی نوشته و در اختیار ایبنا قرار داده است.
اینگونه تعابیر نه تنها چیزی به ارزشهای ادبی پروین نمیافزاید بلکه از آن میکاهد؛ زیرا اگر زنی تمام تلاش این باشد که خود را مردانه نشان دهد ارزش نیست؛ بلکه ضد ارزش تلقی میشود. به جای کاربرد اینگونه تعبیرات بهتر است پروین را مادر شعر زنانه فارسی بنامیم. این ادعا به این معنی نیست که قبل از او هیچ شاعر زنی نداشتهایم یا هیچ زن شاعری زنانهسرا نبوده است؛ ولی با این استدلال که بیش از صد شاعر پیش از رودکی بودهاند، ولی رودکی را به اعتبار اینکه نخستین شاعری است که حجم زیادی از شعر از او باقی مانده پدر شعر فارسی مینامیم،همچنین دهها شاعر پیش از سنایی داریم که شعر عارفانه سرودهاند ولی سنایی را پدر شعر عرفانی میدانیم؛ پس میتوان این قاعده را تعمیم داد و پروین را هم مادر شعر زنانهسرایی فارسی دانست.
انقلاب مشروطه تمامی ارکان فرهنگی، اجتماعی و اعتقادی ایران را دگرگون کرد. سرعت تحولات به حدی بود که حتی بسیاری از روشنفکران و رهبران انقلاب از آن جا ماندند. مشروطه در حقیقت گذار از سنت به مدرنیسم بود. تعاریف سنتی از مفهوم و جایگاه زن در باورها و فرهنگ ایران نیز با انقلاب دگرگون شد. مفهوم و جایگاه زن شکل جدید و تازهای به خود گرفت. زن دیگر پردهنشین مرد و شهروند درجه دو نبود که دیگران برای او و سرنوشتش تصمیم بگیرند. تمام تلاش پروین در گذار از سنت به مدرنیته که از اتفاق با کشف حجاب و آزادی زنان هم همراه بود این است که نشان دهد هویت جدید زن ایرانی که عبارت از حضور اجتماعی، تحصیل، تصدی مشاغل مهم و نقش تاثیرگذار در جامعه است با ارزشهای اسلامی و ایرانی یا همان ارزشهای سنتی مغایرتی ندارد و زن میتواند با حفظ اصالت اسلامی و ایرانی خود به مؤلفههای زن مدرن هم دست یابد و از قالب کهن و دیرینه خود به درآید.
از مختصات مکتب نوگرایی، خرد کردن قیدوبندهای اجتماعی است و از قِبَل آن زن میتواند در همه صحنههای اجتماعی از جمله شعر و ادب حضور فعالتری داشته باشد. میتواند درباره مناسبات اجتماعی و جایگاه خود در جامعه و نقشی که میتواند در آن ایفا کند اظهار نظر کند و این آزادی بیان هیچ تعارضی با حفظ هویت و اصالت زن ندارد.
یکی از مؤلفههای نوگرایی، تحصیل زنان بود که آنها را از قید معلمِ سرِخانه یا مکتبخانهها به محیط مدرسه و دانشگاه میکشاند. یکی از مضامین تعلیمی و اجتماعی پروین و دیگر نوگرایان عصر مشروطه مثل بهار و نسیم شمال در اشعارشان تحصیل دختران است. از دیدگاه زنی مثل پروین زنان فقط از طریق آموزش و تربیت میتوانند به ایفای نقش اصلی خود در جامعه که تشکیل خانواده و حفظ استحکام و استمرار آن است، کمک کنند.
پروین با بهرهگیری از ویژگیهای سبک زنانه که بعدها از زیرشاخههای علم سبکشناسی قرار گرفت که در آن ساختار زبان زنان و عوامل موثر بر آن را مورد بررسی قرار میدهند، توانست سبک و شیوه و روش نویی در شعر زنانه پایهگذاری کند که تا به امروز همه بانوان شاعر فارسیسرا از آن پیروی میکنند.
در این سبک، شعر زنان با شعر مردان تفاوتهای زبانی و محتوایی دارد، زیرا صورتهای زبانی، دایره واژگان، کاربردهای زبان و الگوهای آن حتی گزینش موضوع، مضمون و محتوا کاملاً موافق با روحیات و خُلق و خوی زنانه است. زنان با نگرش زنانه خویش به زندگی، به جامعه، به انسان، مظاهر اجتماعی و فرهنگی را تفسیر میکنند و احساسات و عواطف خود را به تصویر میکشند.
به عنوان مثال در شعر پروین، شرط ازدواج را که همسانی همسر است، از چشم زنی که خود آسیب دیدۀ کفو نبودن همسربوده و از همین موضوع زخم خورده است، در قالب یک تمثیل میبینیم. در این تمثیل، یک مرغ شکاری از یک مرغ خانگی خواستگاری میکند. طبیعتاً هر دو پرنده هستند، ولی جایگاه اجتماعیشان متفاوت است:
به بام قلعهای باز شکاری نمود از ماکیانی خواستگاری
مرغ خانگی چون آزادی انتخاب داشت پاسخ زیبا و شایستهای به پرنده شکاری داده و میگوید:
نه همخوییم ما با هم نه همراز نه انجام است این ره را نه آغاز
پروین در این تمثیل به خوبی ناسازی دو پرنده را برای ازدواج به تصویر میکشد و با شیوه پند و اندرز غیر مستقیم که به مراتب تأثیرگذارتر از امر و نهی مستقیم و بکن مکنهای مرسوم زمان بود ازدواجهای تحمیلی به دختران را که خودش را نیز شامل میشود به تصویر میکشد.
زبان به دلیل پاسخ به نیازهای جامعه، پویا و تغییرپذیر است. از سویی زبان به حد بسیار زیادی از فرهنگ تاثیر میپذیرد. به همین جهت در انقلاب مشروطه که با یک جهش فرهنگی مواجه بودیم، زبان هم یک جهش داشت و واژگان زیادی از زبان کنار گذاشته شد و کلمات تازهای جایگزین آنها شد. طبیعتاً زبان زنانه هم با شاعران زن رنگ و رونق بیشتری گرفت. به عنوان مثال اگر نگاهی به مناظرات پروین بیندازیم میبینیم که میان نخ و سوزن، نخود و لوبیا، سیر و پیاز و غیره که عناصری زنانه است مناظره برقرار شده است. همچنین در شعر او حیواناتی مثل گنجشک، جوجه، گربه بیشتر از شیر و گرگ و خرس دستمایه مضمونآفرینی قرار گرفته است. بسامد واژگانی مثل گل و گلشن بیش از 400 بار، مرغ و مرغک حدود 120 بار، مادر، اشک و طفل، هر کدام بیش از 50 بار نشان از سبک زنانه پروین در لایه واژگانی است. توجه زیاد به موضوعاتی همچون مادر، دختر، طفل، اشک، فقر، ناتوانی، بینانی را باید در سبک زنانه او البته در لایه محتوایی جستوجو کرد.
میدانیم که زنان نسبت به رفتارهای زبانی خود و دیگران حساستر از مردان هستند و در یک بافت رسمی بسیار بیشتر از مردان به زبان معیار پایبندند. به همین خاطر هنجارگریزیهای مرسوم در شعر مردان بهخصوص در کاربرد زبان در شعر زنان از جمله پروین کمتر دیده میشود.
پروین هرگز تجربه مادری نداشت و فرصت مادری کردن برای او مهیا نشد، ولی بالفطره و با غریزه زنانه با بهرهگیری از سبک شعری که خودش که از آن به زنانهسرایی یا سبک زنانه یاد میکنیم، ویژگی یک مادر را به تصویر میکشد.
در داستان «لطف حق» نگرانی مادرانه را این گونه تبیین کرده است:
مادر موسی چو موسی را به نیل درفکند از گفته ربّ جلیل
خود ز ساحل کرد با حسرت نگاه گفت که فرزند خرد بیگناه
گر فراموشت کند لطف خدای چون رهی زاین کشتی بیناخدای؟
از نکات دیگر پروین در زنانهسرایی این است که او علیرغم زندگی ناموفق مشترک، هرگز زبان به اعتراض یا حتی بدگویی همسر سابق خود نگشود. پروین توصیههای اخلاقی خوبی برای استمرار زندگی زناشویی دارد. از جمله بر این باور است که مرد در ارتباطات کلامی با همسرش نباید زبان خود را به حرف زشت آلوده سازد:
ز بیش و کم، زن دانا نکرد روی ترش به حرف زشت نیالود نیکمرد دهان
وی به همان اندازه که از زن انتظار دارد در روزگار سختی در حفظ بنای زندگی تلاش کند، از مرد نیز در این مهم متوقع است:
سمــند عمر چو آغاز بدعنانی کرد گهیش مرد و زمانیش زن گرفت عنان
نظر شما