جمعه ۱۴ بهمن ۱۴۰۱ - ۱۴:۵۴
شاعری که اولین منتقد خودش است

قادر طهماسبی متخلص به «فرید» شاعری نکته‌سنج و هوشیار است؛ آنقدر که برخی، اشعارش را متناسب با نیاز جامعه می‌دانند و انگار آهسته و پیوسته نیازهای روحی سرزمینش را می‌سنجد تا کلماتش بر آنها مرهمی شود. شاعری که همه ما دست‌کم این مصرع ماندگار «کربلا در کربلا می‌ماند اگر زینب نبود» را از او در خاطر داریم. در این گزارش دقایقی همراه زندگی و تفکر این شاعر می‌شویم.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)؛ شنیده‌اید که می‌گویند وقتی فردی از خانه و خانواده‌اش قهر می‌کند خواننده می‌شود؟ امروز باید این را هم اضافه کنید که گزینه دیگری به نام «شاعری» هم پیش روی این قهرکنندگان است. در هر شبکه اجتماعی‌ای که بگردیم نام کسی به عنوان شاعر هشتگ خورده است. آیا شاعری چنین ساده است؟ اما در این هیاهوی شاعرشوندگی قهرکنندگان عالم، شاعرانی هم هستند که نام‌شان پای هر مطلبی نیست که بلاگرها و خواستاران دنبال‌کننده بیشتر از خود منتشر می‌کنند. شاعرانی که سخت‌پسند هستند هم برای سرودن و هم برای خواندن. یکی از این شخصیت‌ها، قادر طهماسبی متخلص به «فرید» است که کلمات شاعرانه‌اش مشهورتر از نامش شده‌اند. شاید رسم درست شاعری هم همین است.

کریمان گر چه ستارالعیوب‌اند
گدایانی که محجوب‌اند خوب‌اند

کمی درباره این شاعر...
قادر طهماسبی در ۹ شهریورماه سال ۱۳۳۱ در شهرستان میانه به دنیا آمده است و در همان حوالی نوجوانی بود که به علت شغل پدر، از این شهر به آن شهر می‌رفت و تجربه می‌اندوخت. او بالاخره دوسال پیش از پیروزی انقلاب اسلامی در اصفهان ساکن شد و فعالیت‌هایش را با تمرکز بیشتری ادامه داد؛ اما ساواک نگذاشت؛ چون او شاعر بود و کار شاعر راستین مگر این نیست که استخوان شود در گلوی ظلم و ستم؟
طهماسبی پس از انقلاب اسلامی در مراکزی مانند کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، هنرستان هنرهای زیبا، امور تربیتی آموزش و پرورش، ستاد تبلیغات جنگ، انجمن‌های ادبی، بنیاد شهید، ارشاد اسلامی، جهادسازندگی، جهاد دانشگاهی و دانشگاه‌ها فعالیت کرده است.
به طور کل، اشعار او بیشتر در مضامینِ مذهبی، انقلابی و عارفانه سروده شده‌اند. شعر «مرکب بی‌سوار» و «خم سر بسته» در اوایل جنگ ایران و عراق، شعر «کربلا در کربلا می‌ماند اگر زینب نبود» با حال‌وهوای آیینی و آثاری همچون «عشق بی‌غروب» «روزی به رنگ خون»، «شکوفه‌های فریاد»، «پری ستاره‌ها»، «پری‌شدگان»، «ترینه»، «پری بهانه‌ها» و رمان «تلاوت» از دیگر آثار این شاعر هستند.

نظرات متعددی از سوی اهالی ادب و فرهنگ درباره کیفیت شعر قادر طهماسبی گفته شده است که مهم‌ترین آنها را می‌توان نظر رهبر انقلاب دانست که در جلسه شعرخوانی شاعران به وی گفتند: «شعر شما درست پاسخ به نیاز روز است.»
از میان شاعران، علی انسانی درباره طهماسبی گفته: «شعر فرید هم غنای ادبی دارد و هم در زندگی مردم راه پیدا کرده است.»، یوسفعلی‎ میرشکاک بیان کرده: «اگر اولین کسی که در نثر به شأن و منزلت حضرت زینب پرداخت، شریعتی بود، اولین شاعری که حق حضرت زینب را ادا کرد "فرید" است.» و علیرضا قزوه نیز درباره او اظهار کرده است: «"فرید" یک خط‌شکن در شعر متعهد، انقلاب و آیینی و دفاع مقدس است و وی از جمله شاعرانی است که بنده شعرهایش را از حفظ هستم. هیچ‌کدام از ما به "فرید" نمی‌رسیم.».
این نگاه‌هایی بوده است که از بیرون به طهماسبیِ شاعر شده است و ما هنوز از درونیات وی چیزی نمی‌دانیم. پس در ادامه بر اساس گفته‌های خودش به خودش رجوع می‌کنیم تا او را بهتر بشناسیم.

چهرۀ سرخ حقیقت بعد از آن طوفان رنگ
پشت ابرى از ریا، مى‌‏ماند اگر زینب نبود

من شاعری سخت‌پسند هستم
تیتر این بخش را که بخوانید احتمالا نیمی از راه شناخت این شاعر را رفته‌اید؛ یعنی می‌فهمید که طهماسبی سخت‌پسند است ولی کاملا نمی‌دانید در چه‌چیزی. او این گفته خودش درباره خودش را در انواع و اقسام شکل‌ها بروز داده است؛ از کیفیت شعرهایی که سروده و می‌سراید تا مصاحبه‌هایی که در آنها نظرش را درباره مسائل مختلف ارائه کرده است. قادر طهماسبی متخلص به «فرید» دغدغه‌های آیینی و انقلابی دارد و مهم‌ترین عنصری که در زندگی دوست دارد خودش و بقیه شاعران بر آن متکی باشند «بصیرت» است. بصیرت از نگاه وی می‌تواند عمقی به جان کلمات بدهد که ماندگار شوند. به نظر می‌رسد «فرید» همیشه به دنبال کیفیت بوده و تلاش کرده است که به هیچ بهایی، آن را به کمیت نفروشد. کیفیت اشعار برای شاعران از راه‌های مختلفی به دست می‌آید که طهماسبی در صحبت‌های خود با شاعری جوان از انتشارات شهرستان ادب به چند نمونه از آنها اشاره کرده است؛ از جمله به صبوری و مطالعه.
 

 
وی این موارد را به طور ضمنی در کلماتش گنجانده بود و می‌شد آن را از توجه ویژه‌اش به وضعیت اشعار آیینی و عاشورایی پی برد. طهماسبی نگاه تخصصی به شاعران گذشته دارد و مطالعات بسیاری در این زمینه داشته است. مطالعاتی که می‌توان از قید تکرار «بارها» برای آن استفاده کرد؛ زیرا وی تلاش می‌کند در دوره‌های زمانی مختلف دوباره به شاعران تاریخ ایران رجوع کند و بر اساس شاخصه‌های ویژه شعری، اشعارشان را بررسی کند. این بررسی و سنجش را بویژه بر شعرها و شاعرانی دارد که فضای مذهبی بر تفکرشان سایه انداخته بود؛ مانند حافظ. او در مطالعاتش به دنبال این بوده است که پی ببرد شعر شاعرانی مانند حافظ چقدر می‌تواند پشتوانه خوبی برای شعرهای آیینی امروز ما باشد که البته نتیجه بررسی‌هایش آنچنان هم مطلوب نبود و به این مسئله رسید که «بزرگان شعر زیربنای خوبی برای ما نگذاشتند که شعر آیینی و عاشورایی بگوییم. ضعف از گذشتگان به ما رسیده.».

در نگاه «فرید» شعر آیینی و عاشورایی‌ای خوب است که در صحنه باشد؛ یعنی بتواند به دل ماجراهای زندگی مردم برود و دیروز را به امروز وصل کند. او شعر محتشم کاشانی درباره محرم را یک نمونه از شعر خوب آیینی می‌داند که از آن ویژگی برخوردار است. همچنین بر اساس گفته وی «مردم می‌خواهند حرف تازه و پیام تازه بشنوند. دیدگاهی که شهید مطهری در تألیفات عاشورا دارد، شعرای ما را خیلی بیدار کرده و شاید زیربنای شعر معاصر بر این اساس گذاشته شده است.». طهماسبی گله دارد از اینکه شاعران آیینی هر طور دل‌شان می‌خواهد درباره مضامین عاشورایی شعر می‌گویند. او به این عریان‌گویی نقد دارد و می‌گوید: «مداح جای خود را دارد و شاعری هم که مدح اهل بیت عصمت و طهارت را می‌کند، جایگاه خود را. مداح گاه ممکن است از خودش یک شعر بسازد یا شعری هم نداشته باشد و بگوید «یا حسین(ع)». اگر دوستان می‌بینند مدتی است من اثری بیرون نداده‌ام، به این دلیل است که یک تعصبی به عاشورا دارم که می‌گویم هنوز کربلا و عاشورای ما شناخته نشده و روزی که ما بتوانیم به‌قول شهید مطهری، چهره نورانی کربلا را رو کنیم، دنیا را عاشق خواهیم کرد. ما می‌دانیم که بالاخره این حرکت تا قیامت خواهد ماند و اگر حضرت سیدالشهدا نبود، دین نبود و امروز ما فقط یک دین به معنای تاریخی داشیم؛ مثل مسیحیت.».

قادر طهماسبی با همان جدیتی که به دنبال کیفیت اشعار خودش است، پیگیر اشعار عمیق شاعران دیگر نیز است. او از شاعران آیینی می‌خواهد که با توجه به جامعه ایران که عاشق اهل بیت (ع) هستند، بر عمق شعرهایشان بیفزایند و برای نام و نان، مضامین عاشورایی بکر و پرصلابت را فدا نکنند. وی در این‌باره نیز می‌گوید: «من هیچ‌وقت به خودم اجازه ندادم زبان حال حضرت زینب را بگویم؛ مگر آنکه تکیه به خطبه و فرمایشات آن بزرگوار به صورت مستند داشته باشم و مثلاً باید به گوشم رسیده باشد که چنین حرفی را حضرت سیدالشهدا دربارۀ حضرت علی‌اصغر (ع) و حضرت علی‌اکبر (ع) در میدان جنگ داشته‌اند. من یک شاعر شیعی‌ام و نمی‌توانم طاقت بیاورم. اگر مرا این مدت به‌ظاهر خاموش می‌بینید، خاموش نیستم؛ دارم روی این مسئله تحقیق می‌کنم و می‌بینم ضعف کار کجاست.».
 

 
طهماسبی متخلص به «فرید» که بر اساس نظر رهبر انقلاب، اشعارش متناسب با نیاز روز جامعه است همچنان هم و غم خود را بر کیفیت شعر فارسی گذاشته است و از تعداد بی‌انتهای شاعران و کیفیتی که در این راه نادیده گرفته می‌شود می‌نالد. او معتقد است که نمی‌توان بر همه این متن‌ها نام «شعر» گذاشت و برای رفع این وضعیت هم راه‌حلی دارد. این شاعر از همه شاعران ایرانی می‌خواهد که به گردهمایی‌های شاعران اهمیت دهند و برپا کنند و حضور داشته باشند؛ البته گردهمایی‌های واقعی شاعران نه گردهمایی‌های صوری که به قول او «زیاد» هم است. وی در راستای تفکری که ابعاد مختلفش را پیش از این شرح دادیم نقدی هم بر شاعرانی وارد می‌کند که به داستان‌نویسی شاعران خرده می‌گیرند. او می‌گوید: «من رمانی به نام "تلاوت" نوشتم که فکر نکنم از بین نویسندگان یکی دو نفر آن را خوانده باشند. از بیرون نگاه می‌کنند و می‌گویند تو که شاعر بودی، چطور شد که حالا نویسنده هم شدی. درحالی‌که بالاخره شاعر اگر قلم در دست بگیرد، زمینه‌سازی برای شعرش است. نویسندگی راه‌رفتن است و شاعری مستانه راه‌رفتن. من در رمان "تلاوت" حس شاعرانۀ خودم را هم به کار گرفتم و یک مسئلۀ معرفتی را در نظر داشتم؛ اما جامعه ظاهراً به سمتی کشیده شده که یک نمایشنامه یا داستان باید دنبال این باشد که چه کسی با چه کسی ازدواج کرد یا طلاق گرفت و این‌ها را واقعیت می‌بینند. بین واقعیت و حقیقت یک فاصله‌ای هست؛ اما من در راه خود به طرف حقیقت و آنچه باید وجود داشته باشد، می‌روم.»

قادر طهماسبی شاعری سخت‌پسند است؛ ولی این سخت‌پسندی به کارش کمک کرده است؛ زیرا وقتی به اشعارش نگاهی می‌اندازیم لذت جالبی به مخاطب منتقل می‌کند که تبدیل به «یک لحظه‌ی خوب» می‌شود، لحظه‌ای که مخاطب با خود می‌گوید «چه عجیب!». عمدا این علامت تعجب را در کنار آن واکنش گذاشتم تا بار معنایی و احساسی بیشتری به آن بدهم؛ زیرا آن عجیب بودن معانی مختلف دارد مانند: درست بودن، نکته داشتن، سوال برانگیز بودن یا حتی غلط بودن (برای کسی که تفکری مخالف طهماسبی دارد). اگر بخواهیم بر اساس فعالیت‌های شعری‌ای که این شاعر از گذشته تا کنون داشته است چند جمله‌ای به مرور بگوییم باید بر چند واژه تأکید کنیم: او به دنبال این بوده است که خود و دیگر شاعران در شعر متخصص شوند، بصیرت داشته باشند و بر طبق آن به کلمات و سوژه‌هایشان عمق دهند و اگر کسی می‌خواست «انقلاب» را سرلوحه کار خود کند قبل آن، به ایمانی درباره خود، خداوند و ماهیت انقلاب برسد و سپس به کار شاعری بپردازد. طهماسبی بر این باورها تکیه دارد و در راستای آنها نیز شعر می‌سراید، مانند بیت زیر که «عجیب!» بر دل می‌نشیند:

اهل گِل را دادن جان مشکل است
اهل دِل، جان را ولی آسان دهند

این‌ها را گفتیم تا بگوییم که بدون شک کسانی که امروز برای اختتامیه هفدهمین دوره جشنواره بین‌المللی شعر فجر به مرکز همایش‌های بین‌المللی صدا‌وسیما می‌روند، شاهد مراسم بزرگداشت شاعری هستند که عمرش را برای ادبیات و دغدغه‌هایش گذاشته است.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها