
وینی دابولکار نویسنده کتاب «ذهنآگاهی» با تکیه بر پیوند انسان با خود واقعی، در فصلهای متعددی به موضوع تفکر و ذهن اشاره میکند و بزرگترین چالشهایی که در مواجهه با افکار مخرب پدید میآیند را مورد بررسی و تحلیل قرار میدهد.
او تحت تاثیر از نویسندگان بزرگی همچون جیدو کریشنامورتی، دیوید بوهم، دانیل کانمن و اکهارت تولی؛ بحثهای تازهای در حوزه فرآیندهای ذهن و تفکر را مورد بررسی قرار میدهد. او با اشاره به گفته کریشنامورتی درباره حقیقت، که حقیقت یک سرزمین بیجاده است؛ زندگی را پیچیدهتر از این حرفها معرفی میکند و میگوید ما با سوگیریهای بیشماری روبهرو هستیم که حتی خودمان هم از بعضی از آنها خبر نداریم.
دابولکار قدم اول در ذهنآگاهی را جایی میداند که ما متوجه خارج شدن از تعادل میشویم. او میگوید ذهنآگاهی در مورد کسب دانشهای جدید نیست بلکه به معنای کسب ادراک است. این نویسنده بازه این تحلیل را حتی در کتاب خود میبیند و باور دارد هرآنچه در کتابش آمده، غیرقطعی است و فقط در حد یک فرضیه اعتبار دارد و خواننده، خود باید نوشتهها را مورد آزمون قرار دهد تا به قطعی یا غیرقطعی بودن آن پی ببرد.
در بخشی از کتاب، به پیشوایان روحانی اشاره میشود که برای انسان هزاران مقصد قائل هستند و این در حالیست که فرآیند ذهنآگاهی همچون مسیر است، نه یک مقصد. دابولکار تصور رسیدن به مقصد را مانعی برای یادگیری آزاد فرد قلمداد میکند. برای این تحلیلش نیز نگاهی جدی به یافتههای کریشنامورتی دارد که به عقیده او، فرآیند به جایی رسیدن (به مقصد نزدیک شدن) میتواند ریشه عذاب انسان باشد.
در کتاب به چالشهای متعددی در حوزه تفکر و ذهن اشاره میشود، از جمله میشود به سوگیریها و خطاهای سیستماتیکی اشاره کرد که ذهن در قضاوتهایش به آن مبتلا میشود و اگر فرد تمرین درستی برای کنترل افکارش نداشته باشد، احتمالا تا مدتها درگیر خطاهای ذهنی خواهد بود. دابوالکار خودشناسی و تامل و مراقبه را تمرینهای مفیدی برای ذهن در گذر از خطاهایش میداند.
دابولکار در طول مراحل تحقیقش به کتابها و فیلمهای زیادی رجوع کرده که از جمله میتوان به کتاب «کلیت و نظم دربرگیرنده» اثر دیوید بوهم؛ کتابهای «رهایی از شناختهها» و «پایان زمان» اثر جیدو کریشنامورتی؛ و کتاب «تفکر، سریع و کند» اثر دانیل کانمن اشاره کرد. دابولکار در صدد پاسخ به این پرسش که چگونه میتوان ماهیت واقعی خویشتن را از طریق آزمایش تجربه کرد؛ به آزمایشهای مختلفی که در حوزه تفکر و ذهن وجود دارد اشاره میکند و به اختصار هرکدام را مورد بررسی قرار میدهد.
در بخشی از کتاب آمده است: «لحظهای که به نادرست بودن یک باور پی میبریم، لحظهای است که دنیا در نظرمان دگرگون میشود، مثل کودکی که برای اولین بار میفهمد بابانوئل واقعی نیست. ذهنآگاهی یعنی بیاموزیم که باورهای سفت و سخت را به چالش بکشیم. ذهنآگاهی کاری نیست که یک یا دو نوبت در روز انجامش دهید. هوشیاری باید در تمام طول روز همراه شما باشد، این یک فرآیند مداوم، همانند رژیم غذایی است.»
کتاب «ذهنآگاهی» نوشته وینی دابولکار، توسط شاهین غفاری ترجمه شده و موسسه انتشاراتی فلسفه آن را در 164 صفحه منتشر ساخته است.
نظر شما