جمعه ۲۲ مهر ۱۴۰۱ - ۱۱:۳۶
نیازمند بازخوانی فتوای شیخ شلتوت برای امروز جهان اسلام هستیم

مجتبی طالبی، نویسنده و پژوهشگر گلستانی، گفت: شیخ شلتوت از مسلمانان خواست از تعصب ناحق و ناروایی که نسبت به مکتب معینی دارند دوری گزینند؛ زیرا دین خدا و شریعت او تابع مکتبی نبوده و در احتکار و انحصار مکتب معینی نخواهد بود.

خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) در گلستان، با تأسی از سیره عملی و نظری پیامبر وحدت‌آفرین دین مبین اسلام، حضرت محمد مصطفی‌(ص) و ولادت باسعادتش، حدفاصل تاریخ 12 تا 17 ربیع‌الاول در تقویم رسمی کشورمان «هفته وحدت» نام‌گذاری شده است.

به همین مناسب و با محوریت اندیشه و فتوا و با استناد به آراء و آثار علامه فقید شیخ محمود شلتوت(1310-1383 ق) عالم برجسته، روحانی اهل سنت، محقق و مفسر، فقیه اصولی، ادیب لغوی مصری و از روسای دانشگاه الازهر و از موسسان دارالتقریب بین‌المذاهب با مجتبی طالبی، نویسنده و پژوهشگر و مدرس جامعه المصطفی العالمیه  و دانشگاه فرهنگیان استان گلستان به گفت‌وگو نشستیم.
 
علامه شیخ شلتوت بیشتر از آن‌که به‌عنوان یک متفکر و متکلم برجسته شناخته شود؛ به‌عنوان یک فقیه و مصلح در راستای تقریب بین مذاهب اسلامی و به عبارت دیگر طلایه‌دار وحدت بین مذاهب اسلامی شناخته می‌شود؛ هفته وحدت است و  فرصتی ارزشمند برای تبیین مساله وحدت و معرفی چهره‌های تأثیرگذارش؛ شیخ شلتوت که بود و چه کرد؟
علامه شیخ محمود شلتوت(ره)  فقیهی هوشمند و نام‌آور و مفسری توانا، اندیشمندی زمان‌شناس و پیشوایی صادق و  از منادیان بزرگ وحدت مسلمانان به شمار می‌رود. در سال 1378 هـجری قمری در هفدهم ربیع‌الاول، روز میلاد امام همام جعفربن محمد الصادق‌(ع) بنیان‌گذار مکتب شیعه جعفری، در حضور نمایندگان مذهب شیعه امامی و شیعه زیدی و مذاهب شافعی، حنبلی، مالکی، حنفی،  شیخ شلتوت فتوای مهمی را صادر کرد و نشان داد که در دعوت امت اسلامی به وحدت و تقریب مذاهب، پیشرو و صادق است.

یکی از دغدغه‌های مهم شیخ شلتوت بحث «تقریب مذاهب» بود و در این راه تلاش کرد هم با مذاهب و فرق اسلامی در ارتباط باشد و هم در تفسیر قرآن – تلاش کرد که به‌تقریب مذاهب توجه نشان دهد و از تفرقه بپرهیزد.

شیخ شلتوت باور داشت؛ اگر خداوند با ما عهد بسته که دین خدا را برای مردم بیان کنیم ، به ما نیز فرمان داده گفت وگو و دعوتمان به بهترین وجه ( بِالَّتي هِيَ أَحسَنُ ۚ ) باشد و جمع‌کننده بوده و نه تفرقه‌انگیز، الفت‌دهنده باشد نه تنفرانگیز(الفتاوی ص 223).
 
شما به تفسیری از شیخ شلتوت از قرآن کریم اشاره کردید؛ جا دارد به عبارت دکتر محمد البهی نیز اشاره‌کنیم که در معرفی تفسیر شلتوت گفته است:  «این تفسیر، تفسیری برای همه‌ی مسلمانان است نه مذهبی معین از مذاهب فقهی و نه برای رنگی از رنگ‌های عقیده کلام و نه برای توجیه خاصی از توجیهات اهل ظاهر یا اهل باطن».

اشاره به‌جایی بود؛ این موضوع خودش نمونه و  نشانگر نگاه و روش تقریبی شیخ است و زیبا اینکه او از نگاه به جلوه‌های وحدت اسلامی و تقریب مذاهب لذت می‌برد و وجد می‌آمد.

شیخ شلتوت نمونه‌ای از این تجلی وحدت و تقریب را در نماز جماعتی دید که در کنفرانس اسلامی فلسطین برگزار شد. او در کتاب تفسیرالقرآن الکریمش اظهار کرد: چه زیباست سیمای مسلمانان که نمایندگان آنان در کنفرانس اسلامی فلسطین در مسجدالاقصی جمع شدند و با یکی از بزرگان مجتهدین شیعه امامی استاد بافضیلت شیخ محمدحسین آل کاشف الغطاء نماز جماعت خواندند. بی‌آنکه غرقی باشد میان کسی که خود را سنی می‌نامد و یا کسی که خود را شیعه می‌خواند و همگی صفوف واحدی را پشت سر یک امام تشکیل دادند که پروردگار واحدی را می‌خوانند و به‌سوی یک قبله روی دارند ... ».
 
به شیعه‌ی امامی اشاره کردید و قرار است گفت‌وگوی بر محور تقریب مذاهب باشد؛ درباره  فتوای تاریخی شیخ شلتوت بگویید.
شیخ شلتوت در مقدمه‌اش بر تفسیر مجمع‌البیان شیخ طبرسی، عنوان کرد؛  مسلمانان صاحبان ادیان مختلف و انجیل‌های متعدد نیستند بلکه آن‌ها صاحبان یک دین و کتاب و اصول یگانه هستند. اگر اختلاف داشته باشند جز اختلافی جزئی یک رأی بارأی دیگر و روایتی با روایت دیگر و روشی با روش دیگر نیست و همه‌ی آن‌ها دانش‌آموزان حقیقی هستند که از کتاب خدا و سنت رسول خدا نشات می‌گیرد و این دانش است که گم‌شده  آن‌ها است و هرکدام از زاویه‌ای آن را می‌جویند.

وی برای این مساله مثالی می‌آورد که طرق نقل حدیث ثقلین متعدد است و در بعضی از آن‌ها آمده «کتاب خدا و عترتم» و بدون شک سنت همان چیزی است که پیامبر و عترت طاهرینش بر آن بوده‌اند.

بنابراین با نگاهی به اندیشه شیخ شلتوت نخستین چیزی که بر مسلمانان به‌طور عموم تکلیف است و بر رهبران و علمای دین وجوب بیشتری دارد، آن است که باهم به تبادل فرهنگ و معرفت بپردازند و گمان بد و دشنام و دوری همراه با سرزنش و دشنام را از میان خود برکنند. حق را پیشاهنگ و انصاف را رهبر خود قرار دهند و از هر چیز ،  نیکویش را برگیرند که «فَبَشِّرْ عِبادِ الَّذينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولئِكَ الَّذينَ هَداهُمُ اللَّهُ وَ أُولئِكَ هُمْ أُولُوا الْأَلْبابِ» (مقدمه‌ی شیخ شلتوت بر تفسیر مجمع‌البیان شیخ طبرسی ).
 
سیره‌ی علمی و عملی شیخ شلتوت نشان داده که این نگرش تقریبی و وحدت‌آفرین در تمام زندگی‌اش جاری بوده و اوج این سیره فتوای تاریخی‌اش شاهدیم. انگیزه شیخ از این فتوای تاریخی چه بود؟
این سؤال شما را بارها و بارها از او پرسیدند  و حتی بودند کسانی که در دل از این فتوای تاریخی از او خرده گرفته و دلخور شدند.  شیخ درجایی عنوان کرده که به یاد دارد که روزی شیخ محمدجواد مغنیه در سفری که به مصر آمده بود، چنین سؤالی را مطرح کرد و او در پاسخ به مغنیه گفت: خدا می‌داند در مورد این فتوا انگیزه‌های سیاسی و اجتماعی و غیره نداشتم.

من در مقام استنباط احکام فقهی وقتی بعضی از دلایل فقه شیعه را مورد دقت و نظر عمیق قراردادم مشاهده کردم که دلایل این فقه از قوت و متانت و ظرافت خاصی برخوردار است و این امر باعث شد که فتوایی بر جواز پیروی از مذهب شیعه را صادر نمایم و من خود در بعضی مسائل فقهی براساس فقه مذهب جعفری فتوا داده‌ام.

شیخ شلتوت همچنین در همان جلسه رو به حاضران کرد و گفت: بر شماست که کتاب‌های شیعه را با دقت مطالعه کنید.
 
فتوای تاریخی شیخ شلتوت مورد توجه بزرگانی چون آیت‌الله بروجردی، علامه محمدتقی قمی،  آیت‌الله‌العظمی میلانی،  میرزا خلیل کمره‌ای، امام خمینی(ره)، علامه طباطبایی و بسیاری از بزرگان و نخبگان جهان اسلام قرار گرفت و تا امروز هم این فتوای تاریخی محل رجوع و عامل وحدت و تقریب مذاهب به شمار می‌آید.

او در فقه مقارن به فقه شیعه توجه نشان داد و با استنباط از فقه شیعه فتوایی را صادر کرد که یکی از آن فتاوی امروز به‌عنوان قانون در مصر اجرا می‌شود. در قانون مصر نیز در ماده سه شماره ۲۵ سال ۱۹۲۹ میلادی، سه طلاق یک طلاق محسوب شده و او نیز همین رأی را پذیرفته؛ همان رأیی است که در فقه شیعه نیز وجود دارد.
 
فتوای قابل‌بحثی است؛ شیخ شلتوت در این فتوا چه چیز را باور داشت و نوشت؟
بله، او  در فتوای خود گفت و نوشت که آیین اسلام هیچ‌یک از پیروان خود را ملزم به پیروی از مکتب معینی ننموده، بلکه هر مسلمانی می‌تواند از هر مکتبی که به‌طور صحیح نقل‌شده و احکام آن در کتب مخصوص به خود مدون گشته پیروی نماید و کسی که مقلد یکی از این مکتب‌های چهارگانه باشد می‌تواند به مکتب دیگری (هر مکتبی که باشد ) منتقل شود.

مکتب جعفری، معروف به مذهب امامی اثنی عشری، مکتبی است که شرعاً پیروی از آن مانند پیروی از مکتب‌های اهل سنت جایز است؛ بنابراین سزاوار بوده که مسلمانان این حقیقت را دریابند و از تعصب ناحق و ناروایی که نسبت به مکتب معینی دارند دوری گزینند، زیرا دین خدا و شریعت او تابع مکتبی نبوده و در احتکار و انحصار مکتب معینی نخواهد بود.

وی باور داشت همه صاحب مذهبان، مجتهد بوده و اجتهادشان موردقبول درگاه باری‌تعالی است و کسانی که اهل نظر و اجتهاد نیستند، می‌توانند از هر مکتبی که موردنظرشان است تقلید کرده و از احکام فقه آن پیروی کنند و در این مورد فرقی میان عبادات و معاملات نیست.
 
این فتوای تاریخی واکنش منفی هم داشت ؟
بله، برخی افراد متعصب و کوته‌فکر که همچنان در انحطاط فکری و اختلافات طایفه‌ای و نزاع سیاسی به سر می‌برند درباره این فتوا به القاء شبهه و تصورات بیهوده پرداختند. البته شیخ شلتوت از همان زمان که فتوا صادر شد به شبهات و انتقادها پاسخ داد.
 
پاسخ شیخ شلتوت به شبهات و انتقادها چه بود؟
از همان زمان که فتوا صادر شد، پرسش‌ها و جدال‌ها درباره‌ی آن شروع شد و او که به‌درستی این فتوا ایمان داشت با عزمی راسخ هرگاه برای کسانی که درباره آن توضیح می‌خواستند، نامه می‌فرستاد و آن را تائید می‌کرد و به اشکالات معترضین هم جواب می‌داد.

همچنین در مقالاتی که منتشر می‌شد و در سخنرانی‌ها آن را تائید می‌کرد تا اینکه به یاری خداوند این فتوا در میان مسلمانان در شمار اصول مسلم و به‌صورت یک حقیقت پابرجا درآمد.
 
 
شیخ شلتوت دغدغه‌ی وحدت اسلامی و تقریب مذاهب  داشت و در جان کلامش بی‌شک مواردی و نکاتی به چشم می‌خورد که می‌تواند ما را در شرایط امروز جهان اسلام راهنما و راهگشا باشد؛ موردی هست که بتوان به آن اشاره کرد؟
بله وجود دارد، به‌عنوان نمونه درجایی در پاسخ به پرسش‌های «ابوالوفا کردستانی» عنوان کرده می‌توانیم مقرر کنیم، دانستنی‌هایی که از طریق قطعی وارد نشده یا از طریق قطعی واردشده اما توأم با احتمال در دلالت است و علما در آن اختلاف کرده‌اند از عقایدی نیست که دین به آن مکلف کرده و به‌عنوان مرز میان ایمان و کفر محسوب شود.

به تعبیری اختلاف میان مسلمانان در کبری نیست و تنها اختلاف در صغری است؛ بنابراین هر آیین الهی که شرایع آن تابع و در حصار مذهبی باشد، صاحبان آن مجتهد و اجتهادشان در پیشگاه خدا مورد قبول خواهد بود و هرکس که اهل نظر و اجتهاد نباشد می‌تواند از احکامی که در فقهشان مقرر است، تقلید کنند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها