حسن زندیه از کتاب «استشهادنامههای ایران دوره اسلامی» میگوید
اسناد مهمترین و دستاولترین منابع تاریخی هستند/ استشهادنامهها، حقوق نهفته در تاریخ است
حسن زندیه میگوید: اسناد از مهمترین و دستاولترین منابع تاریخی هستند. در این میان استشهادنامهها به عنوان بخشی از اسناد شرعی که جایگاه مهمی در حقوق اسلامی دارند، مغفولترین بخش اسناد بودهاند که با توجه به ارزش فقهی حقوقی خود مورد توجه قرار گرفتهاند.
حسن زندیه، دکترای ایران دوره اسلامی دارد و استاد دانشگاه است. از دیگر آثار او میتوان به تحول نظام قضایی ایران در دوره پهلوی، و ترجمه «نظام قضایی عصر صفوی» و «نظام قضایی عصر قاجار و پهلوی» اثر ویلم فلور اشاره کرد. مریم بلندی نویسنده دیگر این اثر، دانشجوی دکترای تاریخ ایران اسلامی است. وی پژوهشگری ست که تا کنون چندین مقاله و مدخل در برخی از منابع به چاپ رسانده است.
«استشهادنامههای ایران دوره اسلامی» در ابتدا با اندیشه خلق یک پایاننامه به دنیای پژوهش پا میگذارد و با گذشت زمان و سپری شدن چند سال به صورت دو جلد در جهان کتاب متولد میشود. تولد این کتاب در زمستان امسال و همچنین تحول و سرگذشت آن از پایاننامه به کتابی دوجلدی بهانه انجام گفتوگویی با نویسنده این اثر شده است. در ادامه گزارش این گفتوگو را میخوانید.
دکتر زندیه چهقدر زمان صرف نوشتن این کتاب دو جلدی شد؟
نگارش اثر حدوداً ۸ سال طول کشید. میتوان گفت از سال ۱۳۹۱ تا 1۳۹۹، گردآوری استشهادنامههای تاریخی از مراکز مهم اسنادی مانند آستان قدس رضوی، وزارت امور خارجه، آرشیو ملی، مخزن بخش اسلامی موزه ملی، کتابخانه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی و ... و نیز خوانش، تجزیه و تدوین این اسناد به طول انجامید.
دلیل نگارش کتابی با این موضوع چه بود؟
خوانش، بررسی و غور در اسناد، از محورهای مهم جامانده از بررسیهای تاریخی هستند. نویسندگان با توجه به حوزه تخصصی تاریخ ایران اسلامی، متوجه مهمترین کاستی در میان منابع تاریخی شدهاند. اسناد از مهمترین و دستاولترین منابع تاریخی هستند. در این میان استشهادنامهها به عنوان بخشی از اسناد شرعی که جایگاه مهمی در حقوق اسلامی دارند، مغفولترین بخش اسناد بودهاند که با توجه به ارزش فقهی حقوقی خود مورد توجه قرار گرفتهاند. موضوع دیگری که مورد توجه نویسندگان قرار گرفته، شباهت لغوی شهادتنامه و استشهادنامه و اشتباه برخی از فهرستنویسان اسناد در مراکز اسنادی در ثبت عنوان این دو دسته سند است.
در پرانتز بگویم که این موضوع به هیچ عنوان به صورت مجزا مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار نگرفته بوده و در حقیقت فاقد پیشینه تاریخی بوده است. از آن گذشته استشهادنامهها به همراه بسیاری از عقود شرعی دیگر، مورد بیتوجهی قرار گرفته و تاکنون هیچ کتاب یا مقالهای در راستای بررسی این نوع سند نوشته نشده و نویسندگان به دور از هیچ سابقه و پیشینهای کتاب را تألیف کردهاند. بنابراین، میتوان کتاب حاضر را به عنوان نخستین تحقیق اختصاصی در رابطه با ساختار سندشناسی استشهاد نامه قلمداد کرد.
در ارتباط با چیدمان مطالب و تنظیم مباحث مختصری توضیح دهید.
اين کتاب، مشتمل بر مجموعهای از اسناد و مدارك استشهادی است که در دورههای مختلف اسلامی در ایران تولید شدهاند و در این راستا، تکیه اصلی نویسندگان بر دوره معاصر است. در حد امکان سعی شده در جلد نخست از نظرات محققین و اندیشمندان اعم از قدما و متأخرین که در خصوص موضوع شهادت به صورت استنباطی و استدلالی بحث کردهاند استفاده شود و از طرفی شمّهای از پیشینه تاریخی شهادت و شهادت نامه و شیوه نگارش ذکر کنیم. در جلد دوم نیز، ساختار محتوایی و بیرونی استشهادنامهها به همراه درج تصاویری از اسناد گزینش و یا بازنویسی آنها و همچنین با مراجعه به مراکز مربوطه مورد بررسی قرار گرفته است. روشى نیز كه در ترتيب مجموعه اسناد به كار بردیم، مبتنى بر نظم منطقى از لحاظ قدمت تاريخى استشهادنامهها بود.
کتابهای دیگر و همینطور برخی کتب عربی مانند کتاب فقهی المنجد فی اللغه و الاعلام را نیز مورد مطالعه قرار دادیم.
با توجه به تحقیقاتی که داشتهاید، چه نتایجی به دست آوردید؟ اگر امکان دارد چند جملهای از این نتیجه و چکیده را برای ما بگویید.
این اسناد، با وجودی که گاهی پس از تولید، ارزش بالفعل خود را از دست داده، با گذشت زمان اهمیت قابل توجهی پیدا کردهاند. با بررسی و دقت در این اسناد میتوان به بسیاری از مسائل تاریخی پی برد که به علت شخصی بودن در تاریخ ثبت نمیشدهاند. بسیاری از حقایق و یا داوریهای ناروای شایعهنویسان را میتوان از طریق این یافتها روشن کرد. جالب اینکه از این نوشته با اسامی شهادتنامه، استعلامنامه، استشهادیه، استشهاد نامچه و ورقه استشهاد نام برده میشده است. به عنوان مثال یکی از این استشهادنامهها برای همیشه به دعوای ملیت سیدجمال الدین اسدآبادی خاتمه میدهد و شهود شهادت میدهند که ایرانی و اهل اسدآباد همدان است.
شرایط فعلی حقوقی کشور را در رابطه با این موضوع چگونه میبینید؟ پیشنهادی در این باره میتوانید ارائه دهید؟
بر اساس تحقیقات صورت گرفته در تاریخ ایران، شهادت امری مقدس بوده و هر فردی حائز شرایط شهادت دادن نبوده است؛ لیکن امروزه با وجود اهمیت بالقوه آن، بصورت بالفعل، در شهادتنامه و استشهادنامهها، شهادت دادن دست کم گرفته شده است. شهادت کذب امری عادی شده است. افرادی هستند که با دریافت پول، شهادت دروغ داده و حاضر به قسم خوردن هستند.
از طرفی با توجه به اهمیت زیاد سلامت اخلاقی و روانی و کثرت مشکلات روحی جوامع امروزی استناد به استشهادنامه کاری دشوار شده است.
با توجه به شرایط چاپ در کشور از نحوه چاپ این کتاب راضی بودهاید؟
خوشبختانه فرایند چاپ این کتاب، مورد رضایت بنده و همکار نویسندهام بود.
در نگارش از مصاحبه با صاحبنظران این حوزه هم بهره بردهاید؟
بله با استادان سرشناس تاریخ در حوزه اسناد مانند محسن روستایی، عمادالدین شیخ الحکمایی، امید رضایی مصاحبه داشته و از راهنمایی ایشان استفاده کردهایم.
از منابع غیرفارسی نیز استفاده کردهاید؟
بله از کتابهای لاتین مانند کتاب جنبههای ظاهری مبایعهنامههای قاجاری اثر کریستف ورنر که بیشترین کاربرد را برای این اثر داشت و برخی سفرنامهها همچون سفرنامه شاردن استفاده کردیم.
اگر بخواهید بخشی از کتاب را برای آشنایی بیشتر به مخاطبان معرفی کنید، کدام بخش را انتخاب میکنید؟
معرفی و توصیف اختصاری سند شماره 22 / سند ذیل، رونوشت (سواد) استشهادی است از آقایان اهالی اسدآباد همدان، مبنی بر تولد سیدجمال الدین اسدآبادی در منطقه اسدآباد، که در نهم صفر سال 1314 ق. در اسدآباد همدان به زبان فارسی و خط شکسته نستعلیق نگارش یافته و ثبت شده است.
[بسم الله الرحمن الرحیم] / استشهاد و استعلام و استخبار و استطلاع میرود؛ / از جنابان مستطابان، آقایان اسدآباد – سلمه الله تعالی - / و خوانین و حاجیان و ریش سفیدان اسدآباد، که سید جمال الدین پسر سید صفدر اسدآبادی میباشد / و تولد سید جمال الدین در اسدآباد شده، قوم و قبیله او تماماً اسدآبادی میباشند و الان در اسدآباد مسکون هستند. از صد سال متجاوز، سید صفدر و پدر ایشان پشت به پشت اسدآبادی بوده و اسدآباد مسکون هستند، اطلاع خودشان را در حاشیه نوشته، مزیّن فرموده، مهر نمایند؛ / نه شهر صفر المظفر 1314. / [سجلات شهودی] / 1. سید جمال الدین، پسر سیدصفدر خود و پدرش تولدشان در اسدآباد شده، سه پشت بلکه چهار پشت او [را] میشناسم. اهل اسدآباد هستند، قبرستان آنها هم در اسدآباد است. (محل مهر: مرتضی)، (سجل سواد نویس: از علماء است). / 2. نعم؛ سیدجمال الدین، پسر مرحوم آقا سیدصفدر پدر و اجداد آن اسدآبادی و مسقط الرأس سید جمال الدین در اسدآباد شده و اقربای آن در اسدآباد، به رعیتی و به دعای – دوام ظلّ ظلّ الله ارواح العالمین لهُ الفداء – مشغولند. (محل مهر: حسن الحسینی)، (سجل سوادنویس: مجتهد). 3. بلی؛ آقا سید جمال الدین، پسر آقا سید صفدر اسدآبادی است و قبیله و عشیره ایشان تمام اسدآبادی و بالفعل حاضرند و خانه پدرشان در اسدآباد موجود است. تولدشان هم در اسدآباد شده است. (محل مهر: علی)، (سجل نویس: از علماء است.)/ 4 . سید جمال الدین، پسر سید صفدر اسدآبادی است، تولد او در اسدآباد شده؛ قوم [و] قبیله او تماماً در اسدآباد الان حاضرند. صاحب باغ و خانه و علاقه میباشند. باغ و خانه سید صفدر هم موجود است؛ یک برادر سید جمال الدین داشت و دو خواهر. برادرش با یک خواهر فوت کرده، یک خواهر او حیات دارد، اسدآباد است، آباً عن جداً اسدآبادی بودهاند. شک [و] شبهه در اسدآبادی بودن سیدجمال الدین نیست؛ شهر صفر المظفر 1314. (محل مهر: صاحب اختیار). و.....
خانم بلندی بفرمایید مخاطبان اصلی این کتاب بیشتر چه کسانی هستند؟ نثر و محتوای مطالب به گونهای هست که برای همگان کاربرد داشته باشد؟
مخاطبان اصلی این کتاب، دانشجویان و طلاب رشته تاریخ بهویژه گرایش اسناد و مدارک آرشیوی و نسخههای خطی و همینطور رشته حقوق، فقه و مبانی حقوق اسلامی و قضات و وکلا هستند. تلاشمان بر این بود که زبان و نثر کتاب در نهایت سادگی و روانی باشد، لیکن تصورم این است که با توجه به کاربرد اصطلاحات حقوقی و سندشناسی، درک بخشهایی از آن برای مخاطبان غیر متخصص کمی دشوار باشد.
چه شد که به فکر نوشتن این کتاب با دو نویسنده افتادید؟
کتاب استشهادنامههای تاریخی اثری است که قبلاً پیرامون آن پژوهشی صورت نگرفته بود و فیالواقع فاقد پیشینه پژوهش بود. حوزه کار حوزهای وسیع با مقطع تاریخ طولانی از قرون اولیه اسلامی تا قرن حاضر بود. اسناد گستردگی مکانی داشتند و از طرفی در مراکز اسنادی مختلفی پراکندگی داشتند. از آستان قدس گرفته تا آرشیو ملی ایران و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی و وزارت خارجه و ... که گردآوری آن کار زمانبر و دشواری بود. همه اینها اشتیاق کار مشترک را در طرفین زیاد کرد. همکاری و مشارکت در امر نوشتن این کتاب جز با اساتیدی چون دکتر زندیه که فردی علاقهمند به پژوهش هستند کاری دشوار است. بنابراین از ابتدا با ایشان طی همفکری تصمیم گرفتیم این کار را بصورت مشترک آغاز کنیم. طی چند سال کار پژوهشی به مزایای بسیار کار مشترک پی بردم.
دکتر حسن زندیه، عضو هیئت علمی گروه تاریخ دانشگاه تهران، استاد و راهنمای بنده در مقطع کارشناسی ارشد این دانشگاه بودند، و با شناختی که داشتم بهترین شخص برای همکاری بودند.
پیشتر دو مدخل در دایره المعارف اسناد آرشیو ملی و دو مقاله در خصوص رویکردهای تاریخی و محتوایی محضرنویسی و متون استشهادی و نیز راهکارهای شناخت استشهادنامه در فصل نامه های علمی-پژوهشیِ پژوهش نامه تاریخ اسلام و مطالعات تاریخی جهان اسلام از اینجانب به چاپ رسیده است که از همکاری و راهنمایی دکتر زندیه در آنها استفاده کردهام.
کتاب «استشهادنامههای ایران دوره اسلامی» که دربارهاش گفتوگو میکنیم در ابتدا پایاننامه دوره کارشناسی ارشد شما بوده است. چنین تحولی برای یک پایاننامه و تبدیل آن به دو جلد کتاب مستقل چگونه تجربهای برای شما بود؟
همانطور که اشاره کردم این موضوع گستردگی زیادی دارد و از سوی دیگر همکاری که راهنمای قابل اعتمادی باشد میتواند این انگیزه را به هر علاقهمندی بدهد که کار را به نحو شایستهتری ارائه کند. شاید همین عوامل باعث شد تا موضوع را ادامه دهم تا جایی که به دو جلد کتاب برسد.
با تجربهای که از همکاری با آقای دکتر داشتم احساس کردم این موضوع را میتوان به نحو مناسبی ادامه داد برای همین تصمیم گرفتم با ایشان این کار پژوهشی را که تنها به اواخر دوره قاجاریه (ابتدای دوره ناصری تا پایان قاجاریه) اختصاص داشت، ادامه دهم و اثری بزرگتر، کاملتر و قویتر با گستره زمانی بیشتر ارائه دهم.
به این ترتیب به فکر تالیف جلد سوم هم هستید؟
فعلا برنامهای در اینباره ندارم.
اشاره کردید که در طی این سالها به مزایای کار تیمی پی بردهاید؟ آیا نوشتن کتاب به صورت تیمی میتواند اثری قویتری نیز ارائه کند؟
قطعا کار جمعی، به لحاظ علمی و پژوهشی میتواند اثری پختهتر و غنیتر ارائه کند. همانطور که همواره در هر امری سفارش به مشورت و استفاده از چند فکر میشود، نوشتن یک اثر و پژوهش در یک حوزه نیز با همکاری، نتیجه بهتری خواهد داشت. به خاطر دارم در دوران تحصیل استادان از ما تحقیق جمعی میخواستند تا ماحصل بهتری به وجود بیاید.
اگر بخواهید بخشی از کتاب را به عنوان نمونه معرفی کنید تا مخاطبان آشنایی بیشتری با این اثر دو جلدی پیدا کنند، کدام قسمت را معرفی میکنید؟
بخشی از صفحه 38 تا 39/ محتوای اسناد موضوع قابل توجهی برای محققان شاخههای مختلف از قبیل اقتصاد، حقوق، مردمشناسی، زبانشناسی و جامعهشناسی است که به گفته جهانگیر قائممقامی در کتاب مقدمهای بر شناخت اسناد تاریخی، اگر به روش اصولی و علمی جمعآوری و بررسی شوند، از بررسی ساختار و چارچوب آنها، مسائل و نکات بسیاری معلوم و تبیین میگردد؛ مانند: اوضاع اقتصادی و مالی کشور و مردم، ترتیب قبالهنویسی و نحوه تهیه اسناد قضایی و مالی در ادوار گذشته، مسائل گوناگون اجتماعی و رتبهبندی طبقات اجتماع، نکات اقلیمشناسی و تحولی که در نامهای جغرافیایی آنان حاصل شده است، خلقیات و آداب و رسوم و چگونگی تغییرات فکری مردم، تطور و تکامل خط فارسی، تحول و تطور فن نویسندگی و انشاء در دو زبان فارسی و عربی و... وی در کتاب اسناد و نامههای تاریخی نیز پیرامون این مبحث اذعان کرده است که از طریق مطالعه اسناد، میتوان از روشها و رسوم دفترداری، مقررات مکاتبات مستوفیان و منشیان، ترتیب و نظم فرمان نویسی، شکل و سبک نوشتن عنوانها، مقررات ثبت و ضبطی اقسام و اشکال مهرهای خاتمهای طغراها، توقیعها و نحوه صدور و توشیح فرمانها، روش محاسبات مالی و اداری و بالاخره سیر تحول خط، که آگاهی از همه آنها در تاریخ اجتماعی یک قوم واجب است، آگاه شد.
به این ترتیب، سندخوانی، وقایعشناسی، رجالشناسی، منصبشناسی، القابشناسی، اصطلاحشناسی، اقلیمشناسی، مهرشناسی، طغراشناسی، خطشناسی، تذهیبشناسی، کاغذشناسی و به طور کلی ساختارشناسی اسناد و بررسی سیر تحول تمام این مؤلفهها در طول تاریخ، طبیعتاً از جمله اجزای اصلی دانش سندشناسی به شمار میآیند. بررسی و مطالعه استشهادنامهها نیز فارغ از کمکهایی که به علم تاریخ و حقوق و قضا و سیاست و... کمک میکند؛ حاوی اطلاعاتی است پیرامون ادبیات و زبانشناسی، القاب و عناوین، اوزان و مقادیر، جغرافیای تاریخی، مسائل سیاسی و... که مورد استفاده سایر علوم و دانشها قرار میگیرد.
نظر شما