- ضرورت پژوهش و بالأخص پژوهش درباره موضوعات دفاع مقدس چیست؟
وقتیکه جریان پژوهش، بهصورت نظامیافته به سراغ موضوعات مختلف میرود برای آن است که آنها را بکاود و تجربه زیسته انسانی را بهعنوان سرمایههای علمی احصا کند و برای نسلهای دیگر دستیافتنی نماید و در نتیجه به فرهنگ و زندگی بشر رنگ و بوی تازگی و طراوت ببخشد.
به خاطر همین باور به کارکرد فرهنگی و اجتماعی پژوهش، معتقدم تحقیق و پژوهش، بالذاته اعتبار مستقلی ندارد. یعنی اگر کسی با نگاه دکارتی بگوید: چون پژوهش میکنم، پس هستم! نارواست. پژوهش برای پژوهش، نامفهوم است. گرچه، پژوهشها به دو دسته کاربردی و بنیادی تقسیمشدهاند، اما بهزعم من، همه پژوهشها کاربردی هستند، یا شأن وجودی آنها بهگونهای است که مابهازای کارکرد آنها در خارج از حیطه پژوهش، با مسما میشوند.
معتقدم پژوهشها برای سلامت زیست طبیعی و فرهنگی بشر است. پژوهشها انجام میشوند تا زندگی بشر (زیست فرهنگی اجتماعی بشر) سالمتر و رو به رشد باقی بماند و بشر آگاهانه روش زندگی خود را تغییر دهد و تصحیح کند. با این نگاه، پژوهش لازمه زندگی بهتر و سالمتر است.
پژوهشهای گوناگون پیرامون جنگها از این قاعده مستثنی نیستند. معتقدم اینکه گفتهشده «جنگ یک گنج است» در ابعاد پژوهشی آن معنای دقیقتری مییابد. جنگها معدنی غنی برای انواع کاوشها و پژوهشها محسوب میشوند. این گفته ویل دورانت را فراموش نکنیم که «جنگها منبع لایزال اندیشهها، اختراعات، نهادسازیها و دولتها هستند». مضاف بر اینکه جنگ تحمیلی عراق علیه ایران به جهت اهمیت وجه فرهنگی اجتماعی آن، که منبعث از ذات دفاعی آن است، اعتبار رویکرد پژوهشی را دوچندان میکند.
- با توجه به فعالیتتان، آماری در خصوص نسبت کتابهای پژوهشی دفاع مقدس به سایر موضوعات دفاع مقدس که تاکنون نوشته و منتشر شده است، ارائه میدهید؟
- دوره اول 1359 تا 1367 (9 ساله) با متوسط سالانه نشر کتاب حدود 105 عنوان؛
- دوره دوم 1368 تا 1374 (7 ساله) با متوسط سالانه نشر کتاب حدود 175 عنوان؛
_ دوره سوم 1375 تا 1382 (8 ساله) با متوسط سالانه نشر کتاب حدود 380 عنوان؛
- دوره چهارم 1383 تا 1387 (5 ساله) با متوسط سالانه نشر کتاب حدود 630 عنوان؛
- دوره پنجم 1388 تا 1399 (12 ساله) با متوسط سالانه نشر کتاب حدود 950 عنوان.
اگر بخواهیم در میان این آثار، برای منابع تحقیقی، آمار جداگانهای بدهیم میتوان گفت حدود 3500 عنوان آنها، یعنی حدود 18 درصد، آثار پژوهشی هستند. که بهصورت تقریبی بدین ترتیب دستهبندیشدهاند:
پژوهشهای تاریخی (عمومی، سیاسی، نظامی و محلی) 1200 عنوان/ پژوهشهای فرهنگی اجتماعی 650 عنوان/ مرجعنامهها 480 عنوان/ پژوهشهای علوم پزشکی و مهندسی 85 عنوان/ علوم نظامی 55 عنوان/ پژوهشهای هنری 112 عنوان/ ادبی 310 عنوان/ پژوهشهای پیرامون مستندنگاریها 45 عنوان و سایر پژوهشها اندکی بیش از 560 عنوان را شامل میشوند.
البته این را باید در نظر داشته باشیم که در اطلاق اثر پژوهشی به یک کتاب، سهل گرفتهایم تا چیزی در این آمارگیری زمین نماند. چراکه اگر سختگیری میکردیم بسیاری از کتابها، در هیچ قالبی نمیگنجیدند. بههرحال از ناچاریهای نوعشناسی کتابخانهای است که باید برای استقرار هر کتاب، ردهای و سلسله مراتبی و قفسهای اختصاص پیدا کند.
در واقع مسامحتاً میتوان گفت که آثار دو دسته هستند؛ دسته اول، نگارشی خلاقانه یا مستند دارند، همچون آثار ادبی، هنری و مستندنگاریها. دسته دوم آثار تألیفی هستند که در اینجا، ناچار معادل آثار تحقیقی و پژوهشی فرض شدهاند. همچون پژوهشهای علمی، انواع تألیفات، گردآوریها و یادداشتهای علمی و نظایر اینها. مشکل اینجاست، که وقتی فارغ از مصادیق صحبت میکنیم کار آسان است و زمانی که سراغ مصادیق میرویم، میمانیم که بسیاری از آنها را در چه دستهای بگذاریم. از سختیهای کار کتابخانهداری است.
- ضرورت برگزاری دوسالانه ارزیابی و انتخاب آثار پژوهشی دفاع مقدس و مقاومت را چگونه میبینید؟
البته منظور از حمایت ملی این نیست که یک مراسمی برپا شود و عدهای جایزه بگیرند و تمام. درواقع اینگونه ورود به مسئله، اتلاف بیتالمال است. معتقدم شکلگیری سیاستگذاری ملی باید بهگونهای باشد که آثار پژوهشی که دارای شاخصهای قابل قبولی هستند و نیز در حوزه موضوعی خود تأثیرگذار هستند شناسایی، حمایت و تقویت شوند و به انگیزههای آثار ضعیف نیز بها داده شود تا دستگیری شوند و خود را ارتقا دهند. برآوردن چنین دغدغهای راهکارهای مختلفی دارد که یکی از آنها، ارزیابی دورهای و داوری آثار، ذیل جوایز ملی است، مثل همین دوسالانه، که اکنون در حال برگزاری است.
- برگزاری چنین دوسالانهای چه تأثیری بر روند پژوهش در حوزه دفاع مقدس خواهد داشت؟
اکنون جوایز به یک فعالیت تشریفاتی تبدیل شدهاند و جایگاه جدی در فرهنگ و پژوهش ندارند. از یکسو آنکه برگزار میکند، در مدت برگزاری، که شاید به یک سال و دو سال هم برسد، توان جریان سازی ندارد و از سوی دیگر محصول کار، کمکی به حرکت و رشد موضوع نمیکند. امیدوارم این جایزه از تجربیات ناکارآمد جوایز قبلی درس گرفته باشد و در این مسیر کمبهره نیفتد.
بنابراین اگر این جایزه مسیر علمی درست خود را طی کند، باید بتواند جریان ایجاد کند، نظرهای صاحبنظران را به خود جلب کند. اعتماد پژوهشگران را به دادههای خود ایجاد کند. زیرساختهای حمایتی را بشناسد و آنقدر اعتبار داشته باشد که بتواند با قدرت از آثار منتخب خود حمایت کند. همه اینها سازوکارهای عملیاتی دارند. ابعاد و مؤلفههای گوناگون دارند. گفتن و نوشتن درباره آنها، خود بحث مستوفایی است.
- آیا این دوسالانه میتواند به فراهمسازی نظام جامع موضوعات پژوهشی در حوزه نظامی و غیرنظامی دفاع مقدس بیانجامد؟
نیز باید بتواند همچون کتابخانههای تخصصی، آنها را گونه شناسی کند، به تکتک منابع منتشره توجه کند، دورهشناسی کند و مفاهیم را بازتعریف نماید، مصادیق آنها را بشناسد. تنها در کتابخانه است که مصادیق هر مفهوم گویا میشود. از بزرگوارانی که به تعریف مفاهیم این حوزه موضوعی علاقهمند هستند بپرسیم چند مصداق برای برخی از این مفاهیم نام ببرید، بعضاً عاجز از آن هستند. نگاهشان دقیق نیست، جامعیت ندارد.
این را نیز بگویم، از بس اهمیت کتابخانه را، بهعنوان یک پایانه علمی، در روند رشد نگارش و پژوهش ملی یادآور شدهام، که برخی مواقع عدهای فکر میکنند دارم بیجهت به کار خود بها میدهم. با تجربه سیساله خود در کتابداری و تجربه 20 ساله در کتابخانهداری تخصصی جنگ خدمتتان عرض میکنم که کتابخانههای دانشمحور، نقطه ارتباط هر تفکری با امروز و آینده هستند و بدون درک درست کارکرد آنها، هیچ فکر نویی یا روند مطالعاتی کارآمدی در فضای پژوهش و فرهنگ استمرار نخواهد داشت.
- تحلیل شما در رابطه با این نسبت در زمان گذشته و تأثیر برگزاری این دوسالانه در تولید آثار پژوهشی در حوزه دفاع مقدس در آینده چیست؟
نباید تمام دغدغههای خود را در مراسم پایانی و چند روز قبل و بعد آن خلاصه کنیم. باید بدانیم خاصیت تشویقی یک جایزه، ماندگار نیست. در حد مسکن فوری عمل میکند. چند روز بعد فراموش میشود. ماندگاری در جای دیگری اتفاق میافتد.
اما در وهله بعد، همچنان به جایگاه بلامنازع کتابخانه در این تأثیرگذاریها معتقدم. بخشی از مشارکت کتابخانه قبل از جایزه است، بخشی در جریان آن و بخشی دیگر پسازآن. پس از جایزه باید کتابخانهها بتوانند از محصول این برنامه، در برآوردن نیازهای کاربران و سایر پژوهشگران استفاده کنند.
همواره یکی از دغدغههای کتابخانه تخصصی جنگ این است که چگونه میتواند اهمیت و جایگاه کتابها را برای کاربران خود یادآوری کند و نشان دهد. یکی از این راهها، اتکا به داوریهای ملی است، اگر این داوریها بهصورت نظامیافته و کاربردی به عرصه اطلاعرسانی ملی و کتابخانهای وارد نشود، باور کنیم که در آینده هیچ امر مبارکی در این زمینه اتفاق نخواهد افتاد.
نظر شما