شعر منتخبی که اصغر معاذی برای پرونده عاشورایی ایبنا انتخاب کرده است.
زمان خلقت تو اول جهان بودهست
شروع نور تو آغاز آسمان بودهست
خدا شبی که تو را آفرید عاشق شد
طلوع نام تو و عشق هم زمان بودهست
دل غروب، به دنیا که آمدی خون بود
زمان گریهی تو لحظهی اذان بودهست
شب تولد تو جبرئیل، تلخ گریست
گلی که روی سرت ریخت خیزران بودهست
جهان به داغ تو آبی نریخت غیر از اشک
همان که گفت و فدایت نکرد جان بودهست
کدام بوده!؟ شکوه تو یا حقارت ما
که هرچه ساخت بشر از تو نردبان بودهست
به قدر جرعهی آبی که خورد یاد کرد
غمی به نامت اگر خورده قدر نان بودهست
اگر به بام بلند تو بال ما نرسید
فقط به خاطر یک مشت آب و دان بودهست
گرسنهایم و نمک ناشناس سفرهی تو
تویی که دست تو تا بوده مهربان بودهست...!
نظر شما