گفتوگو با فریبا افکاری به مناسبت زادروز دانشپژوه
دانشپژوه تنها کسی است که در جهان بیشترین نسخههای خطی را دیده است
فریبا افکاری میگوید: ایرج افشار معتقد بود که دانشپژوه تنها کسی است که در جهان بیشترین نسخههای خطی را دیده است. شاید به گواه فهرستهایی که منتشر کرده و مقالاتی که نوشته است، وی بیش از صد هزار نسخه خطی را دیده و بررسی کرده است.
به مناسبت زادروز این نسخهپژوه پیشکسوت با فریبا افکاری، رئیس کتابخانه دانشکده مطالعات جهان، عضو هیات علمی انجمن ایرانی مطالعات جهان، عضو گروه نسخهشناسی فرهنگستان هنر و مدرس گروه نسخ خطی دانشگاه شهید بهشتی(بنیاد ایرانشناسی) و دانشگاه الزهرا گفتوگو کردهایم. وی دانشآموخته رشته آشنایی با نسخ خطی و آثار کمیاب است و کارشناسی ارشد کتابداری و اطلاعرسانی و دکترای علم اطلاعات و دانششناسی را از دانشگاه تهران دریافت کرده است. پایاننامه وی با عنوان «روششناسی فهرستنگاری نسخ خطی ایرانی اسلامی» برنده دومین جایزه گنجینه پژوهشی ایرج افشار شده است.
کارنامه پر برگ و بار دانشپژوه بیانگر فعالیتهای چند جانبه این نسخهپژوه پیشکسوت در شناسایی نسخههای خطی است. در ابتدا بگویید مرحوم دانشپژوه چه نوع فعالیتهایی را در حوزه نسخهشناسی انجام داده است؟
باید بگویم که واقعا آثار ایشان تنوع بسیار زیادی داشت. با نگاهی به سالشمار زندگی استاد درخواهید یافت که در حیطههای مختلفی صاحبنظر بوده و فعالیت بیشماری داشت. از معاونت کتابخانه دانشکده حقوق دانشگاه تهران گرفته تا عضویت در انواع سمینارها و همکاری با انواع کمیتههای کتاب در کشور. همچنین از تدوین و انتشار کتابهای فهرستهای نسخههای خطی گرفته تا انتشار تصحیح متون نسخ خطی و تدریس و دانشیاری در دانشکده الهیات و دانشکده تاریخ دانشگاه تهران در کارنامه وی دیده میشود. دانشپژوه سفرهای بسیار زیادی به کشورهای مختلف برای دیدن نسخههای خطی و فهرستنویسی داشته است. شرکت در سمینارهای مختلف و کارهای اجرایی حیطه بسیار وسیعی را شامل میشود که کمتر فهرستنویسی را میتوانیم در این حد و اندازه از همعصران ایشان در چنین کسوتی یافت.
اما فعالیت اصلی استاد دانشپژوه فعالیت فهرستنویسی نسخ خطی ایشان بوده چرا که بیشتر بر روی شناسایی و ساماندهی فهرستنویسی نسخههای مختلف خطی جهان متمرکز بود از جمله در فهرست دانشگاه تهران ایشان برای نخستین بار بعد از اهداء مجموعه سید محمد مشکات به دانشگاه تهران فهرست نسخههای خطی اهدایی ایشان را تهیه و منتشر کرد. دانشپژوه به فهرستنویسی کتابهای مجموعه دانشکده حقوق که تا آن زمان معرفی نشده بود همت گماشت و سپس به فهرستنویسی کتابهای خطی دانشکده ادبیات دانشگاه تهران اقدام نمود. در مورد فهرست دانشگاه تهران دو جلد اول توسط استاد علینقی منزوی و مجلدات بعدی تا جلد ۱۸ توسط استاد دانش پژوه فهرست شد. آنگونه که در گفتگوها و در مقالههای خود میگوید عاشقِ فهرستنویسی بود و به شناسایی نسخههای خطی ناشناخته در هر کجای جهان عشق میورزید.
دانشپژوه فهرستنگاری را از چه کسانی آموخت که اینگونه عاشق نسخههای خطی شد؟
دانشپژوه میگفت ابن یوسف در کتابخانه مجلس نخستین کسی است که فهرستنویسی تحلیلی را در ایران بنا نهاد. پیش از وی مرحوم اکتایی در مشهد نخستین فهرست نسخ خطی را منتشر کرد. دانشپژوه وامدار ابن یوسف در روش فهرستنگاری است و آثار نسخههای خطی سید محمد مشکات در کتابخانه مرکزی را هم با همین روش فهرست کرد. استاد خود در گفتگویی درباره چگونگی شروع به کار در کتابخانه مرکزی میگفت که سه نفر را برای فهرستنویسی کتابهای اهدایی مشکات نامزد کردند. سید جلال محدث ارموی، علینقی منزوی و استاد دانشپژوه. آقای محدث نیامد اما استاد منزوی و دانشپژوه شروع به همکاری کردند. فهرست کتب مربوط به قرآن و علوم قرآنی و ادبیات را در دو جلد استاد منزوی نگاشت و بقیه مجلدات را استاد دانشپژوه در ۱۸ جلد تکمیل کرد و در دانشگاه تهران به چاپ رسید.
دانشپژوه برای فهرستنگاری نسخههای خطی سفرهای بسیاری به خارج از کشور داشت، چرا آشنایی با روشهای فهرستهاینگاری خارجی برای وی مهم بود؟
استاد دانشپژوه در کنار فهرستنویسی نسخ خطی به تصحیح رسالات و نسخه خطی هم خیلی علاقهمند بودند بهویژه به موضوع منطق و کتابهای تاریخی علاقه بسیار داشت و نیز شیفته آن بود تا روشهای فهرستنگاران خارجی را هم مطالعه کند اگر شما مقدمه مجلدات نخستین فهرستهای نسخههای خطی دانشگاه تهران را ببینید متوجه خواهید شد که این مقدمهها واقعاً جزو دستورالعمل و دستور کار فهرستنگاری برای محققانی است که میخواهند وارد این حوزه شوند. ایشان به خوبی و با دقت بسیار به بررسی روش کار فهرستنگاری پرداخت و نکات مهمی را که باید یک فهرستنگار به آن توجه کند اشاره کرد که در نوع خود و در آن زمان بینظیر بوده و جزو نخستین تلاشهایی است که برای معرفی روشهای فهرستنویسی نسخ خطی به شمار میرفته به نظر من بسیار با ارزش و در نوع خود بی نظیر است.
استاد دانشپژوه زندگی خود را در این کار میدید و واقعا غیر از حضور در کتابخانه، شناسایی و فهرستنویسی و تصحیح متون و نسخ خطی هر کار دیگری را در راستای همین کار میدید بنابراین تمام زندگی و سفرها و کارهای دیگر ایشان در همین هدف خلاصه میشد. اگر نگاهی به کارنامه علمی دانشپژوه بیندازید درخواهید یافت که تمامی سفرهای وی به کشورهای مختلف از شرق تا غرب از آمریکا تا شوروی آن زمان از سفر به کشورهای همسایه تا مناطق دوردست متوجه خواهید شد که هدفی جز دیدن کتابخانهها و نسخههای خطی فهرست نشده و ناشناخته مانده و آشنایی با فهرستنگاران و ایرانشناسان نسخهپژوهان نداشته است. وی لحظهای از شناسایی این کار دست بر نداشت کتابخانه؛ نه فقط محل کار بلکه بخشی از زندگیاش بود و در تمام مدت در آنجا مشغول به کار بود و فکر میکرد که چه کاری مهمتر است و چه روشی مناسبتر.
دانشپژوه در فهرستنگاری کتابهای خطی چه تعریف نو و تخصصی ارائه کرد؟ و یا بهتر بگویم درباره فهرستنگاری کتابهای خطی و کتابداری ایران چه تلاش ویژهای انجام داد؟
باید بگویم که کوشش اساسی و جهانی دانشپژوه معرفی نسخههای خطی اسلامی (فارسی، عربی، ترکی و...) به همه جهانیان بود هر جایی در هر نقطه از جهان اگر اسمی از فهرستنویسی نسخ خطی بود، دانشپژوه حاضر بود یا دعوت میشد و یا با هزینه شخصی هزینه میکرد و میکوشید مجموعههای نسخ خطی را از نزدیک ببیند و با کتابداران و گنجوران آنها از نزدیک آشنا شود. آنها را به زبانهای مختلف معرفی کند. بسیاری از این نسخهها علاوه بر زبان فارسی به زبان عربی ترکی و زبانهای دیگر هم بود برخی ناشناخته و برخی ناقص و نامعلوم بود اما دانشپژوه در فرصت کوتاهی که در این سفرها حضور داشت سعی میکرد آنها را سریع فهرست کرده و منتشر کند تا همگان از وجود آنها مطلع شوند. دانشپژوه در معرفی مجموعههای شخصی و خصوصی ایران که در نشریه نسخه خطی منتشر شد و یکی از بینظیرترین فعالیتهای ایشان است تلاش بسیار کرد. او به شهرهای مختلف ایران سفر میکرد و از نزدیک با مجموعهداران آنها صحبت میکرد و آشنا میشد و مجموعههای خصوصی راکه در شهرهای مختلف بود در نشریه نسخ خطی معرفی میکرد که به همین دلیل یکی از گنجینههای بسیار با ارزش است.
دانشپژوه میکوشید تا در کمیتههای مختلف ملی منطقهای و جهانی در حوزه کتابداری و نسخ خطی، کتابشناسی، ایرانشناسی فعالیت داشته باشد و مقالات تخصصی فراوانی در این کنگرهها عرضه کند. سفرهای متعدد و طولانی مدت عمده استاد چه در داخل و خارج از کشور به شوق زیارت نسخهها به تعبیر خود انجام میگرفت. دیدن و یافتن نسخهها و تهیه میکروفیلمها و عکس از نسخهها در جانش شوری بی حد میافکند. او رنج سفر و خستگی بسیار را به جان میخرید تا چند نسخه تازهیاب و ناشناخته را شناسایی کند و بیدرنگ آنها را به چاپ برساند و در نشریه نسخه خطی و سایر مقالات عرضه کند. به همین دلیل است که استاد افشار معتقد است که دانشپژوه تنها کسی است که در جهان بیشترین نسخه خطی دیده است. شاید به گواه فهرستهایی که منتشر کرده و مقالاتی که نوشته و کنگرههایی که شرکت کرده است، ایشان بیش از صد هزار نسخه خطی را دیده و بررسی کرده و به دقت خوانده به همین دلیل نام استاد دانشپژوه با نام نسخه خطی در جهان عجین شده است.
نیم قرن دوستی و همکاری دانشپژوه با استاد ایرج افشار به گسترش و همواری راه در نسخههای خطی کمک بسیاری کرده است. چرا زندهیاد افشار دانشپژوه را روشمند و مبتکر فهرستنگاری تحقیقی و تحلیلی و تفصیلی دارای مقام جهانی خواند؟
باید گفت شیوهای که دانشپژوه برای فهرستنویسی نسخ خطی برگزید و تلاشی که برای طبقهبندی و موضوعبندی این نسخهها داشت و نیز روشمند بودن فهرستهایش باعث شد که در بین فهرستنگاران معاصر زمان خودش و نیز جهان نمونه باشد. به این دلیل که فهرستهایش مورد استناد فهرستنگاران داخلی و خارجی بسیاری قرار گرفت. او آگاهانه و یا بر اساس روش و سلیقه شخصی استانداردهای بسیاری را که مورد تاکید کتابخانه کنگره و علوم کتابداری روز آن زمان بود در فهرستهای خود به کار میگرفت. دقت و نظم و یکدستی در روش، استفاده از ارجاعات و منابع و توجه به نکات و ظرائف نسخهشناسی که کمتر در فهرستهای دیگر دیده میشد از ویژگیهای فهرستهای او به شمار میرفت. حتی در مورد تصحیح نسخ خطی هم ایشان روش خاص خودش را داشت. با نگاه اجمالی به متنهایی که چاپ کرده میتوان گفت که متون بسیار مهمی را منتشر کرده و به جامعه بشری معرفی کرد. متونی در علم منطق، ریاضی، نجوم موسیقی، تاریخ، ادبیات، پزشکی حاکی از تنوع مطالعات و حیطه دانش او دارد. او به خصوص در حوزه تقسیم علوم تلاشهای فراوانی کرد. در کلام و فقه و معارف اسلامی هم همینطور ترجمههای آثار بسیاری را منتشر کرد که در نوع خود مرجع بهشمار میرود. او در زمینه فلسفه و منطق دلبستهتر از دانشهای دیگر بود بنابراین اشراف احاطه بسیاری در خواندن متون قدیم در این حوزه داشت و تلاش بسیاری درباره معرفی آنها کرد.
در زمینه اخلاق و سیاست هم همین طور آثار بسیار مهمی چون ترجمه جاودان خرد و آثار دیگری را منتشر کرد. در زمینه عرفان و تصوف و متون تاریخی اسماعیلی و باطنی اسناد و مدارک و کتابهای مهمی به چاپ رساند. ایشان با انتشار حدود ۵۰ کتاب و مقالات بسیار و فرصتهای بسیار تنوع پژوهشی بسیار را به نام خود ثبت کرد اما تمرکز اصلی او بر فهرستنگاری نسخه خطی یک کتابخانه به یک مکان مشخص خلاصه نمیشد. او بهدنبال نسخه در هر جایی بود. چندین حوزه اجرایی و پژوهشی همزمان را هدایت میکرد به این معنا که هم در دانشگاه تهران ریاست کتابخانه را برعهده داشت و هم تدریس میکرد، به فهرستنگاری میپرداخت و تصحیح نسخه و مقالات هم در کارنامه کاری وی وجود داشت. وی هم در کنگرهها شرکت میکرد، هم سفر میرفت و بهشدت چند حوزهای بود و از همه اینها یک هدف داشت و آن شناسایی نسخههای خطی بود.
برای فهرستنویسی نسخ خطی چه کار باید کرد که دیگران نکردهاند؟ یا اینچنین بپرسم که دانشپژوه برای اهداف فهرستنویسی در آینده و تربیت نسل جدید نسخهپژوه چه کرد؟
این پرسش به طور مرتب از ایشان میشد که خوب شما برای تربیت کتابداران جدید نسخهشناس چه کردید؟ و وی در گفتوگویی که در آن جمعی از کتابداران و استاد ایرج افشار نیز حضور داشت پاسخ داد که من از دانشکده حقوق آن زمان دو کتابدار خواستم که در اختیار من قرار دادند تا من بتوانم آنها را آماده و تربیت کنم و خوب این شرایط فراهم نشد و من نیز نتوانستم کاری از پیش ببرم اما او نا امید نشد و سالها بعد در سال ۱۳۶۹ با همکاری ایرج افشار و خانم نوشآفرین انصاری و گروه کتابداری دانشگاه تهران در کتابخانه مرکزی دوره کارشناسی ارشد نخستین دوره آشنایی با نسخ خطی و کتب کمیاب ایجاد شد. استاد بنیانگذار این دوره بود و با کوششهای او این دوره شکل گرفت و ۱۳ تن در آن آموزش دیدند که با وجود برخی کاستیها در نوع خود در ایران بی نظیر بود و این دوره خاص دیگر تکرار نشد و پیش از این در خاورمیانه هم در کشورهای دیگر دوره دانشگاهی و آموزش آکادمیک در حوزه نسخ خطی تاکنون برگزار نشده است. برای نخستین بار این آموزش از حیطه استاد و شاگردی قالب دانشگاهی به خود گرفت و از تجارب ارزشمند استادان فهرستنگار زمانه خودش بهرهمند شد که من توفیق داشتم یکی از این شاگردان وی باشم که در آن دوره پذیرفته شدم و سپس در بخش نسخ خطی کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران مشغول به کار شدم و بسیار خوشحالم که ایشان توانست در زمان حیات خویش ثمره زحمات تاسیس این دوره را که ایجاد بخش نسخ خطی و شروع فهرستنویسی و ساماندهی نسخههای خطی و اسناد مجموعه کتابخانه مرکزی را ببیند.
شما شاگرد استاد دانشپژوه در نسخههای خطی بودید. از این دوران بگویید و درسهایی که در حوزه فهرستنویسی و نسخههای خطی از استاد گرفتید.
دانشپژوه جزو کسانی بود که سختگیری بسیاری در آموزش داشت او در کلاسهای دوره نسخه خطی که خود از بنیانگذاران آن بود در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران حاضر میشد. سرکار خانم نوشآفرین انصاری ایشان را همراهی میکرد و در واقع به کتابخانه مرکزی میآوردند. وی از خانهاش در وزرا به کتابخانه مرکزی میآمد و به این ۱۳ تن دانشجوی نسخهشناسی که در آن کتابخانه منتظر آموختن از ایشان بودند درس آشنایی با روشهای فرصت کاری نسخه خطی در ایران و جهان میآموخت. ایشان در این درس بسیار سختگیر و جدی بود طبیعتاً ما دانشجویان با محدودیت منابع روبهرو بودیم. همواره میگفت باید از خود متون به شناسایی آنها پرداخت بنابراین تاریخ نسخههای خطی را هم باید با استفاده از خود فرصتها و خود نسخه خطی نگاشت و به خصوص به طبقهبندی علوم و تقسیم علوم بسیار اهمیت میداد. اساتید بسیاری را برای تدریس در این دوره دعوت کرد که در نوع خودش بینظیر بود و همه اینها به همت و تلاش اعتبار نام استاد دانشپژوه صورت میگرفت. استاد ایرج افشار چند جلسه در این کلاس حضور یافت. استاد مرحوم عبدالحسین حائری از کتابخانه مجلس حضور داشت. استاد علینقی منزوی و مرحوم احمد منزوی چند جلسه بودند و اساتید دیگری که همت کردند و به خاطر دعوت دانشپژوه در این کلاسها حضور یافتند. استاد دانشپژوه خلاصه فهرستنگاری شرق و غرب بود. آنچه را که خودش بهدست آورده و همت کرده و منتشر کرده بود به ما میآموخت و معتقد بود که فرصتهای غربی را باید خواند و نقد کرد.
نظر شما