جمعه ۸ فروردین ۱۳۹۹ - ۰۸:۰۰
چرا قفسه‌های شعر در کتاب‌فروشی‌ها آب می‌روند؟!

در سال‌های اخیر سهم کتاب‌های شعر در فضای کتابفروشی‌ها در حال کاهش بوده است. این اتفاق از نگاه کارشناسان ریشه در عوامل مختلفی همچون نگاه غیرتخصصی در نشر، فعالیت ناشران کاسب‌کار و البته صرفه اقتصادی پایین کتاب‌های شعر دارد.

خبرگزاری کتاب ایران‌(ایبنا)، سالانه نزدیک به دو هزارعنوان کتاب شعر در کشور منتشر می‌شود؛ در‌حالی‌که بررسی کتاب‌فروشی‌ها؛ حتی کتاب‌فروشی‌های بزرگ نشان می‌دهد قفسه‌های کتاب شعر مهجور‌ند. این میزان تولید چرا دیده نمی‌شود؟ به اعتقاد کارشناسان حاضر در میزگرد «بررسی جایگاه قفسه‌های شعر در کتاب‌فروشی‌ها» علاوه بر کارکرد ضعیف همه حلقه‌های نشر، بی‌توجهی رسانه‌ها و همچنین فضای مجازی، در آب رفتن تدریجی قفسه‌های کتاب شعر در کتاب‌فروشی‌ها تاثیر داشته و دارد.

با حضور مجید تیموری، مدیر کتابفروشی‌های زنجیره‌ای چشمه، بهزاد عبدی، مسئول کتاب‌فروش داروگ، شهاب لواسانی مسئول کتاب‌فروشی فرهنگان شعبه قریب و سجاد بهار‌لو، مدیر کتاب‌فروشی هوپا که همگی شاعرند به جست‌وجوی پاسخ این سوال و بررسی وضعیت بازار کتاب شعر پرداختیم که بخش اول پاسخ‌ها را در ادامه می‌خوانید.   
 
 آمار تولید کتاب شعر در ایران قابل توجه است و به نظر می‌رسد این میزان تولید با آنچه در کتاب‌فروشی‌ها عرضه می‌شود، تناسب ندارد. گشت‌وگذاری کوتاهی در فروشگاه‌های کتاب موید این موضوع است که قفسه‌های کتاب شعر  به اصطلاح در حال آب رفتن هستند. چرا؟  

تیموری: ابتدا باید بدانیم چه عواملی بر تقویت بازار کتاب شعر و دیده شدن آن در کتاب‌فروشی‌ها تاثیر‌گذارند. برای پاسخ به این پرسش، نخست باید به ارزیابی فرآیند تولید کتاب شعر و فعالیت ناشران، دوم؛ جایگاه جامعه ادبی و میزان تاثیر‌گذاری شاعران و سوم؛ نقش شاعران در این زمینه بپردازیم. همین‌ ابتدا می‌گویم که معمولا حواشی فعالیت برخی شاعران یا عناصر موثر بر شاعرانگی آن‌ها، چربیده است. مولفه آخر «کتاب‌فروشی‌ها» هستند که منظور از آن، شناسایی باید‌‌ها و نباید‌هایی موثر بر فروش کتاب شعر است.  

مولفه مشتری در این بحث چه جایگاهی دارد؟

تیموری: مشتری مولفه بسیار مهمی است. این مولفه را زیرمجموعه جامعه ادبی قرار ندادم؛ چراکه معتقدم در این سازوکار، عنصر بسیار فعالی است که باید به‌طور مستقل دیده شود که در ادامه درباره این مولفه بیشتر خواهم گفت.  

نخستین مولفه یعنی ناشران چگونه بر بازار و جریان عرضه کتاب شعر تاثیر‌گذار هستند؟

تیموری: ناشران تخصصی در حوزه شعر، بسیار اندک‌اند و انتشار کتاب‌ شعر عمدتا از سوی ناشران غیر‌حرفه‌ای انجام می‌شود. فعالیت ناشر غیر‌حرفه‌ای در این حوزه یعنی، نبود نظارت بر محتوا که نتیجه آن شکل‌گیری جریان ضعیف تولید کتاب شعر است. البته ناشران بزرگ نیز تولید کتاب شعر را فعالیت حاشیه‌ای تلقی می‌کنند و هدفشان فقط به‌اصطلاح؛ جوری جنس است. به نظر می‌ر‌سد اگر این حساسیت و تاکید وجود نداشته باشد، اصلا کتاب شعر چاپ نکنند. علاوه‌براین بسیاری از ناشران فعال در حوزه شعر از وجود هیات تحریریه متخصص برای شناسایی آثار برتر و کیفی، بی‌بهره هستند.
 
ظهور ناشران کاسب‌کار و سقوط بازار کتاب شعر

در سال‌های اخیر با گسترش موج تولید کتاب شعر مواجه بودیم و به تعبیر بسیاری از فعالان حوزه نشر، کتاب شعر به «کارت ویزیت شاعران» تبدیل شد. از سوی دیگر مقوله انتشار مشارکتی پدید آمد که در نتیجه، ذائقه مخاطب به شدت نزول کرد، بازار کتاب شعر اشباع شد. به نظر می‌رسد اعتبار بازار کتاب شعر از بین رفت و مشتری به ویترین و قفسه و کتاب‌فروش این حوزه بی‌اعتماد شد. ناشران در این جریان چه تاثیری داشتند؟   

تیموری: پدیده «ناشران کاسب‌کار» نیز به بازار کتاب شعر آسیب‌وارد کرد. این ناشران که در چند سال اخیر، رشد قابل‌توجهی داشتند، با دریافت پول به چاپ کتاب‌ شاعران جوان اقدام کردند و در نتیجه؛ تولید و عرضه کتاب‌ شعر سالانه به نزدیک 2000 عنوان رسید. این میزان تولید، جامعه ادبی را شوکه کرد و از سوی دیگر موجب شد کتاب‌فروش‌‌‌ها در شناسایی کتاب شعر با کیفیت دچار مشکل شوند. یکی دیگر از نتایج فعالیت ناشران کاسب‌‌کار و غیر‌متخصص، بی‌توجهی به ابعاد زیبایی‌شناختی در چاپ کتاب بود. کتاب‌ها اغلب بسیار نازک و بدون عطف چاپ شدند؛ درصورتی‌که کتاب‌‌فروش علاقه‌ای برای عرضه این کتاب‌ها ندارند و نوعی دافعه در فعالان این حلقه ایجاد شد. همه این عوامل موجب نابودی فضای بازار شعر شدند.
 
 
در این میان نباید فراموش کنیم که ناشران، موفق نشدند ارتباط موثری با موزعان و ویزیتور‌ها برای معرفی کتاب برقرار کنند. بخش عمده‌ای از سفارش‌دهندگان کتاب از سراسر ایران با شعر امروز آشنایی ندارند؛ بنابراین کتاب‌‌ شعر بسیاری از شاعران که گفتیم در فضای غیر‌حرفه‌ای منتشر شده بود، به کارت ویزیت شاعران تبدیل شد. شاعر خود به عرضه کتاب اقدام کرد و کتاب‌فروش سهمی در این جریان نداشت. عمده ناشران غیر‌متخصص موفق به مجاب کردن موزعان نشدند، کتاب‌ها به شاعران برگردانده و متاسفانه وضعیت به‌هم ریخته‌ای در بازار برای کتاب‌های شعر ایجاد شد.

در این بررسی نباید از مواجهه غیر‌تخصصی ناشران شهرستانی غافل شویم. جریان تولید کتاب شعر در برخی از شهرستان‌های عمدتا کوچک از سوی ناشران کاسب‌کار که حتی توانایی تشخیص اشکال وزنی کتاب را نداشتند هم در یک‌سال به بیش از 150 تا 200 عنوان رسید. با توجه به مجموع شرایط، قیمت کتاب‌ شعر بسیار پایین تعیین می‌شود؛ بنابراین ناشر برای تبلیغ، چندان تمایل نشان نمی‌‌دهد و یا اصلا توجهی به آن ندارد. 

ناشران حرفه‌ای هم با جریان‌های شعر جدید آشنایی ندارند

عبدی: وجود فاصله بین حلقه‌های صنعت نشر، مساله و معضل اصلی بازار کتاب شعر است. در این وضعیت، نقش اصلی را شانس بازی می‌کند. شاعران جوان با میان‌بُر زدن جریان‌‌های منطقی، مثل تجربه شاگر‌داستادی، در فضای خالی از نظارت متخصصان، توزیع، تبلیغ و عرضه صحیح، یک‌شبه، یک‌ماهه و یا یک‌ساله به شاعر مورد توجه مخاطب و بازار تبدیل می‌‌شوند. در این وانفسا، شاهد چاپ تعداد قابل‌توجهی کتاب شعر هستیم که شناخت حتی 10 شاعر حرفه‌ای را هم بسیار دشوار می‌کند. آثار مخرب این وضعیت، زوایای مختلفی دارد که کم‌رنگ شدن فعالیت شاعران حرفه‌ای از مهم‌‌ترین آن‌هاست.
 
بسیاری از ناشران، حتی ناشران حرفه‌ای، با جریان‌های شعر جدید، آشنایی ندارند و شاعران جوان را نمی‌شناسند. در عرصه کتاب‌فروشی هم این وضعیت مشاهده می‌شود. کتاب‌فروشان انگشت‌شماری، توانایی معرفی کتاب شعر خوب به مشتری خود را دارد.

اینکه بازار نشر، عرصه حضور شاعران جوانِ بی‌تجربه و ناپخته شده و شناخت شاعران خبره را دشوار کرده نشانه چیست؟

عبدی: مساله اصلی، فقدان داوری و نقد است. جای تعجب دارد که حتی استادان به‌نام، به جای توجه به نقد و اظهارنظر درباره شعر شاعران جوان در محافل رسمی ادبی، همچنان به حضور در جشنواره‌‌ها توجه دارند. علاوه‌براین؛ استادان بزرگی مانند استاد شفیعی‌کدکنی شعر سپید را به رسمیت نمی‌شناسند و درباره آن نظر نمی‌دهند؛ در‌حالی‌که زمانی می‌توانیم بازار شعر را داغ کنیم که از وجود منتقد بهره‌مند باشیم. حتی نقد منفی که می‌دانیم بر افزایش فروش موثر است، یا روش‌های دیگر رسانه‌ای که در بسیاری شاخه‌‌های هنری از‌جمله سینما رواج دارد و البته غیر‌واقعی هستند و هدفشان جذب مخاطب است. حالا درباره کتاب شعر همه ابزار‌‌های گرم شدن بازار حذف می‌شود و همه بار در ایجاد بازار موفق به دوش کتاب‌فروش نحیف گذاشته می‌شود؛ در‌حالی‌که این حرفه چندان جدی گرفته نمی‌شود.    
     
بدون نقد، ادبیات زرد جانشین ادبیات واقعی می‌شود

تیموری: نبود جریان داوری و نقد، به معنای جانشینی ادبیات زرد به جای ادبیات واقعی است. اینکه همه دنبال شاعر شدن هستند و کمتر کسی به منتقد بودن تمایل دارد هم معضل بزرگی است. براساس چه سازوکاری می‌توان برای منتقد ادبی ارزش ویژه قائل شد؟ آیا منتقد ادبی قابل استناد در این کسب وکار وجود خارجی دارد؟ بعید می‌دانم. نبود جریان نقد ادبی به شدت در رفتار و سلیقه مشتری تاثیر‌گذار است.
 

شمارگان کتاب‌ شعر در اروپا هم بیشتر از 500 نسخه نیست

لواسانی: در نبود منتقد واقعی، این شاعران هستند که منتقد شعر یکدیگر شده‌اند! این مساله در محافل ادبی بسیار مشاهده می‌شود. اما در آغاز بحث، از تعداد قابل‌توجه چاپ کتاب شعر صحبت شد. فکر می‌کنم این تبِ تندی که سال‌های 1391 تا 1393 شکل گرفت و حتی بسیاری برای فعالان تخصصی در حوزه شعر پروانه نشر گرفتند، در‌حال حاضر به شدت کاهش پیدا کرده است. علاوه براین کتاب‌هایی که با پول شاعر، منتشر می‌‌شوند، عمدتا به کتاب‌فروشی و بازار نمی‌رسند و دیده نمی‌شوند؛ به‌عبارت دیگر این کتاب‌ها، بین شاعر و ناشر رد‌و‌بدل می‌شود و نمی‌توان گفت بازاری در اختیار دارند.

به نظرم برای بررسی وضعیت بازار کتاب شعر یک پرسش مهم وجود دارد: اینکه چرا اصلا باید توقع داشته باشیم مردم، مخاطب کتاب شعر باشند؟ همچنین باید پرسید وضعیت بازار این کتاب‌ها در دنیا چگونه است؟ می‌دانم شمارگان کتاب‌ شعر در اروپا هم بیشتر از 500 نسخه نیست و دغدغه فروش و تجدید چاپ در این کشور‌ها هم وجود دارد. همه می‌‌دانیم قفسه کتاب شعرِ بیشتر کتاب‌‌فروشی‌ها از سایر قفسه‌ها، محدود‌تر و کم‌فروش‌تر است. مقصر این وضعیت ممکن است ناشر، مخاطب و یا شاعر باشد. اما دوباره می‌پرسم؛ چرا باید توقع داشته باشیم مردم، شعر بخوانند؟ من با نظر آقای عبدی درباره عوامل موثر بر بازار کتاب شعر موافقم. در این چرخه، شاعر به‌عنوان مهم‌‌ترین حلقه، ناشر، کتاب‌فروش و حتی مخاطب هیچ‌کدام شناخت جامعی درباره شعر ندارند.

یکی از پدیده‌های دیگری که در این‌ سال‌ها شاهد آن بوده‌ایم و به‌تایید بسیاری از کارشناسان بر حوزه‌های مختلف کسب‌وکار تاثیرگذار بوده، توسعه فضای مجازی است. فضای مجازی بر بازار کتاب شعر چه تاثیراتی گذاشته است؟

تیموری: فضای مجازی بیشترین تاثیر را بر بازار کتاب شعر گذاشته است؛ به‌طوری که مشتری کتابی را که بیشتر در این فضا دیده‌است، انتخاب می‌کند. از طرف دیگر دسترسی آسان مشتری به کتاب‌های شعر از طریق فضای مجازی، یعنی احساس بی‌نیازی به خرید کتاب فیزیکی که برای بازار کتاب، سم است. علاوه‌براین؛ برخی جریان‌ها در فضای مجازی وجود دارد که اذهان را به سمت یک کتاب خاص، هدایت می‌کند. البته به نظر می‌رسد این جریان‌ها بیشتر بر افرادی که مخاطب جدی شعر نیستند، موثر است.

تاسیس کتاب‌فروشی تخصصی شعر اشتباه بزرگی است

در‌حالی‌که از آسیب‌های جدی فضای مجازی بر بازار کتاب شعر بحث می‌شود، تلاش برای ایجاد کتاب‌فروشی تخصصی شعر می‌تواند موثر باشد؟   


لواسانی: پیش از اینکه به عرصه کتاب‌فروشی وارد شوم، به‌عنوان یک شاعر فکر می‌کردم کتاب‌های شعر خوبی که بین مابقی کتاب‌ها گم می‌شوند و دیده نمی‌شوند، باید روی میز چیده شوند تا فروش بروند. شاید بسیاری از همکاران به این موضوع توجه کرده‌اند اما با توجه به جریان نابسامان تولید کتاب شعر، این آرزو آرمانی و تحقق آن بعید است. در ادامه سوال قبلی‌ام می‌پرسم؛ چرا باید کتاب‌فروشی تخصصی شعر داشته باشیم؟

بهار‌لو: تاسیس کتاب‌فروشی تخصصی شعر بزرگترین اشتباه اقتصادی است.

چرا یک اشتباه اقتصادی است؟

بهار‌لو: چرخه نشر کتاب شعر معیوب است. مگر آنچه به مخاطب شعر امروز -نه مشتری وفادار کتاب‌فروشی- ارائه می‌شود، چند درصد از ظرفیت شعر امروز است؟ ما با یک فرآیند مواجه هستیم. فضای مجازی افراد را در لحظه و به‌سادگی و البته به‌ظاهر، به شاعر تبدیل می‌کند. نشریات و سایر رسانه‌ها نیز همین‌طور و باید پرسید چند درصد از شعری که از این طریق منتشر می‌شود، از سوی جامعه واقعی شاعران پذیرفته شده است؟

همان‌طور که گفته شد، امروزه از کسب تجربه و یا فراگرفتن مهارت از استاد، خبری نیست. کافی است، کمتر از 6 ماه در چند جلسه شب شعر دیده شوید، مدتی هم در شبکه‌های مجازی مخاطب جذب کنید. آن‌وقت به‌راحتی به‌عنوان شاعر شناخته خواهید شد. در این جریان باید به اهداف هم توجه کنیم، هدف از این شاعر شدن‌ها چیست؟ تولید یک اثر با مفاهیم درخور یا جذب مخاطب، مخاطبی که با‌توجه به وضعیت نشر حوزه شعر که قبلا گفتم، سلیقه نازلی پیدا کرده‌است؟

ناشران با چاپ کتاب سلیبریتی‌ها و کتاب‌فروشان با توجه به تنزل سلیقه مخاطب، برای تامین هزینه‌ها به فروش آثار بازاری توجه دارند. با توجه به مجموع این آسیب‌ها است که می‌گویم تاسیس کتاب‌فروشی تخصصی شعر بزرگترین اشتباه اقتصادی است. ابتدا باید سطح سلیقه افراد ارتقاء پیدا کند.

عبدی: وضعیت نامطلوب بازار کتاب شعر ریشه‌ای است. هیچ کتاب‌فروشی حاضر نیست 10 قفسه فروشگاه را به کتاب شعر اختصاص دهد؛ چراکه بعد از چند سال این تعداد به یک قفسه کاهش پیدا می‌کند.  کتاب شعر شاید نهایتا بتواند 10 درصد قفسه‌های یک کتاب‌فروشی را اشغال کند؛ زیرا میزان مخاطب در میزان عرضه کتاب و نوع آن در کتاب‌فروشی نقش مهمی دارد. این مراجعه مشتریان است که به کتاب‌فروش برای اینکه چه کتابی عرضه کند، خط می‌دهد. البته این را هم در نظر بگیرید که معمولا فروش یک عنوان کتاب‌ گران قیمت مثلا در حوزه روان‌شناسی، رمان فارسی یا تاریخ با فروش 10 عنوان کتاب شعر برابری می‌کند و البته اقتصادی‌تر است.

در این میان؛ آیا بهره‌مندی از کتاب‌فروشان آشنا با قواعد فروش کتاب شعر و متخصص در این حوزه، نمی‌توانند به حفظ و حتی تقویت بازار کتاب شعر کمک کنند؟

تیموری: صاحبان سرمایه در صنعت نشر، معمولا ارزشی برای شعر قائل نیستند؛ چراکه بعضا تصور می‌کنند ارزش سرمایه مادی از بُعد فرهنگی کارشان بیشتر است؛ بنابراین تعداد قفسه‌های کتاب شعر در کتاب‌فروشی‌ها اندک است. فیزیک نحیف کتاب‌های شعر بر عرضه آن‌ها موثر است و سرمایه‌گذاری برای این کتاب‌ها چندان مطلوب نیست؛ در نتیجه کتاب‌فروش ترجیح می‌دهد به جای عرضه 15 کتاب شعرِ مثلا 7000 تومانی، به‌عنوان مثال؛ یک کتاب ادبیات داستانی ملودرام 90 هزار تومانی از ناشر صاحب نام را بفروشد؛ بنابراین صاحبان سرمایه برای حفظ سرمایه حتی به کتاب‌فروش متخصص حوزه شعر نیز مجال عرضه کتاب‌های شعر بیش از چند قفسه محدود را نمی‌دهند.  

پایان بخش نخست...

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 4
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • ۱۹:۵۴ - ۱۳۹۹/۰۱/۰۸
    بسیار عالی بود. جای این میزگردهای تخصصی در ایبنا در حوزه شعر خالی بود
  • شاهین ۱۸:۲۰ - ۱۳۹۹/۰۱/۰۹
    درود...به نظر من،مهمترین عاملی که نه تنها افت عرضه و فروش کتاب شعر،بلکه سایر کتب در زمینه های گوناگون را موجب گشته است،رشد هیولاوار و تسلط بی منازع همین فضاهای مجازیست...برای جامعه ی کتابخوان،فضای مجازی،همان نقش ویروس کرونا را دارد.
  • جلال صابری نژاد ۱۰:۴۸ - ۱۳۹۹/۰۱/۱۰
    با سلام و درود در ابتدا بگویم انتخاب همچنین موضوع مهمی برای بحث ، نقد و آسیب شناسی کار بسیار پسندیده ای است چرا که وضعیت شعر و همچنین صنعت نشر در سال گذشته در رکود کامل بوده است اما اگر از مقوله آسیب شناسی به رویکرد و مسیر تولید یک کتاب شعر تا فروش آن بررسی کنیم در می یابیم که 1ـ ظرف 2 دهه گذشته اکثر جوانان بدون تجربه شروع به سرایش شعر چه در قالب کهن و نو کردند که آشنایی اندکی با مولفه های شعری دارند از سوی دیگر معضل ناشر تاجر برای دست یابی به سود حتی دریغ از یک راهنمایی با شاعران جوان فقط در فکر سود بیشتر بوده اند 2- فضای پر التهاب و استرس جامعه بر روی ذهنیت شاعران تاثیر گذاشته و انعکاس آنها در کتابهایشان منجر به سخت گیری بیشتر از سوی وزارت ارشاد شده است متاسفانه اکثر مجموعه شعرهای خوب با ممیزی روبه رو می شوند و به چرخه چاپ نمی رسند و در مرحله قبل از تولید باز می مانند 3ـ کتاب فروشی برای کسب درآمد و هزینه ها و دستمزدها کارکنان مجور به فروش کتاب های دانشگاهی و آموزشی و زرد هستند به همین خاطر کمتر برای شعر سرمایه گذاری می کنند. 4ـ پرورش یک شاعر نیازمند راهنمایی و همکاری است و از همه مهم تر مشاوره قبل از چاپ من معمولا قبل از چاپ یک مجموعه شعر حداقل سه جلسه شعری با شاعر آن می گذارم روی نام کتاب و اجزای آن بحث می کنم و حداقل یک جلسه آموزش برای شاعران جوان در دفتر انتشاراتی خودمان می گذارم چرا که اکثر شاعران جوان پرورش یافته در انجمن های ادبی هستند که خوب پالایش ادبی نمی شوند و با جریان های شعری آشنا نیستند . 5 از همه این ها که بگذریم نوسان خود شعر فراز و فروز آن ظرف چند دهه گذشته و تغییر سلیقه مخاطب هم مزید بر علت شده است. مخاطب همسو با شاعر نیست شاعران در مسیر تجربه گرایی به مسیر های شعر پست مدرن و مدرن رسیده اند در حالی که زیست جامعه ما در برخی نقاط و استانها هنوز سنتی است پس به لحاظ زبانی قابل ارتباط برقرار کردن نیستند 6از همه مهم تر به اعتقاد من ایجاد فضای باز سیاسی به خصوص در این دوره لازمه پیشرفت و توسعه شعر و فروش ان است چرا که با وجود فضای مجازی و آزادی بیان بیشتر شاعران حرفه ای در این فضا حضور دارند 7ـ سیاست گذاری اشتباه فرهنگی و تقسیم جامعه شعری به شعر ارزشی و غیر ارزشی و مافیای بازار سیاه و حمایت برخی سرمایه داران حوزه نشر برای معرفی یک جریان شعری و پروپاگاندای تبلیغاتی یک شاعر هم در طی این سالها مسیر شعر را منحرف کرده است 8 البته باید این مسئله را با ابزارهای دیگری همچون نظر سنجی از سطح جامعه وبررسی نوع دسترسی آسان و پخش و توزیع و برگشت سرمایه نیز مورد تحلیل و بررسی قرار دارد علل بسیاری را باید مورد توجه قرار داد.
  • ۰۰:۱۴ - ۱۳۹۹/۰۱/۱۲
    مشکل عمده همین شاعران کتابفروش هستند که کتاب های شعر خوب از نسل خود معرفی نمی کنند و کتاب های رفقای شان را می فروشند

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها