گفتوگوی ایبنا با نویسنده رمان «اربعین طوبی»؛
به تعداد آدمهای که در مراسم اربعین شرکت میکنند داستان وجود دارد
محسن امامیان معتقد است چون همه برای شرکت در راهپیمایی اربعین اهداف و نیتهای متفاوتی دارند و از طرفی هر کدام از این آدمها موانعی بر سر راهشان قرا میگیرد و با فراز و فرودهایی مواجه میشوند، به تعداد آدمهای که در این مراسم شرکت میکنند، داستان وجود دارد.
ابتدا از خودتان و سابقه نویسندگی بگویید؟ ظاهراً قبلا فیلمنامهنویس بودهاید؟
بله. من کارم را با فیلمنامهنویسی مدرسه اسلامی هنر آغاز کردم. سالها در حوزه فیلمنامهی انیمیشن فعالیت داشتم و چند کار انیمیشن تولید کردم. در بعضی از سریالها نویسنده کمکی یا مشاور بودم. طرحها و فیلمنامههایی را به بعضی مراکز عرضه کردم که به دلایلی تولید نشد. در این مسیر اساتیدی داشتم که پایه کارشان خیلی به داستان مربوط میشد. تمرینهایی که مینوشتم داستانی بود. همراه دوستان علاوه بر فعالیت در رشته فیلمنامه داستانهای کوتاه مینوشتم یا طرحهایی که مینوشتم داستان واره بود. مجبور بودم رمان، حکایت و روایتها را بخوانم و همین ارتباط باعث شد که با فضای داستاننویسی مانوس شوم. از طرفی چون عرصه داستان را راه مناسبتر و سریعتری به مخاطب تشخیص دادم، پا در ساحت داستان نویسی گذاشتم.
نوشتن در زمینه موضوعات مذهبی چقدر برایتان دغدغه است؟
بالاخره این مساله برمیگردد به زیست، کسوت و محیطی که ما در آن زندگی میکنیم. فردی که زیست مذهبی دارد، باورهایش در آثارش مشهود میشود. بهشخصه چون در این زمینه احساس خلأ میکنم، برای خودم تکلیف میدانم که کارم تم مذهبی داشته باشد. ممکن است روزی برسد و کارهایی هم داشته باشم که رگههای مذهبی در آنها پررنگ نباشد، اما گریزی نیست چراکه هر کسی بنا به زیستی که دارد، لاجرم باورها، اعتقادات و تفکرش بین خطوط، کلمات و جملههایش بروز میکند.
از میان وقایع متعدد مذهبی چرا مسئله پیادهروی اربعین را انتخاب کردید؟ داغ بودن سوژه باعث این تصمیم نشد؟ یا از جایی سفارش گرفتید؟
واقعاً ربطی به داغ بودن بازار ندارد چون اصولاً در این زمینه، بازاری داغ نیست. اگر هم داغی وجود دارد، بیشتر در زمینه مستندسازی است. این کار را برای طرح یک سریال نوشته بودم، اما به خاطر شرایطی تولید نشد و دوستان، مستندی از شخصیت واقعی آن تهیه کردند. زمانی که بر اساس آن شخصیت رمان نگارش شد، دیدم که جانِ مطلب بیان نشده و زندگی و منش شخصیت رمان ابعاد دیگری دارد که لازم است به آن پرداخته شود.
کار سفارشی نبود. بنده به عنوان کارشناس ادبی در نشر جمکران مشغول بودم. زمانی که آنجا بودم طرح را بیان نکردم، از آنجا که آمدم بیرون، طرح را ارائه کردم و مورد استقبال قرار گرفت. از آنجا که سالها به این موضوع فکر کرده بودم و یادداشتبرداریها انجام شده بود، در مدت کوتاهی آن را نوشتم و رمان به چاپ رسید.
به نظر شما پیادهروی اربعین چقدر ظرفیت برای خلق ادبی دارد؟
من فکر میکنم به تعداد آدمهای که در مراسم اربعین شرکت میکنند داستان وجود دارد چون همه برای شرکت در این راهپیمایی اهداف و نیتهای متفاوتی دارند. هر کدام از این آدمها موانعی بر سر راهشان قرا میگیرد. فراز و فرودهایی را طی میکنند که همه اینها باعث شکلگیری داستان میشود.
سرزمین عراق داستانآفرین است. برخورد فرهنگهای متفاوت در این سرزمین و رنگهای مختلف داستان ایجاد میکند. اگر تاریخ ادیان را بررسی کنیم، میبینیم سرزمین بین النهرین جایگاه ویژهای دارد، بسیاری از پیامبران ظهور و بروز کردهاند؛ و از طرفی حکام جور از نمرود تا صدام باعث تلاطمهایی در این سرزمین شدهاند. همه خفقانها و محدودیتها داستان ایجاد میکند. اربعین هم فرصتی است برای کشف این داستانها.
ایده «اربعین طوبی» چگونه در ذهن شما شکل گرفت؟
ما میهمان خانوادهای ایرانی-عراقی بودیم که صاحب خانه خانمی متولد تهران بود. از دوران نوجوانی ازدواج میکنند و در عراق ساکن میشوند. در مورد این خانم تحقیقاتی کردم و ابعاد مختلفی از زندگی این خانم کشف شد. دیدم الگوی مناسبی برای روایت تاریخ مشترک این دو ملت میتواند باشد.
بخش وسیعی از رمان به واقعیت تاریخی و جغرافیایی ما برمیگردد. چقدر تخیل در اثر دخالت دارد؟
ساختار کلی اثر برگرفته از واقعیت است اما جزئیات تماماً تخیل شده است. همه حالات و روحیات و خردهداستانها را تخیل کردهام. مسیر بصره تا نجف را خود بنده نرفتهام، آنها را هم تخیل کردم، شاید این مسیر به این شکلی که من نوشتهام نباشد و مسیر دشوارتر از فضای ساخته شده من باشد. فکر میکنم 60 درصد از کل کار زائیده تخیل است.
با وجود پیشینه تاریکی که از سوی حزب بعث عراق در جنگ تحمیلی برای حافظه تاریخی ملت ایران به وجود آمد، در «اربعین طوبی» پیوندی بین دو ملت ایران و عراق نشان داده میشود که حکایت از روابط تاریخی بین دو ملت دارد. چقدر این موضوع برایتان اهمیت داشت؟
جنگ تحمیلی و حزب بعث خیلی خاطره تلخ و تاریکی روی ذهن ایرانیها گذاشته است. به همان اندازه روی ذهن عراقیها خصوصاً شیعیان هم تاثیرگذار بوده است. با این وجود روابط بین دو ملت هیچوقت قطع نشده است. شاید مثالش تلاشهای مردمی برای عدم کمک به صدام بود. شواهدی وجود دارد که افرادی مثل سریال «ارتش سری» تشکیلاتی داشتهاند و به نیروهای ایرانی کمک میکردند. این پیوند گسستنی نیست. این دو ملت زمانی یک سرزمین واحد بودند. خیلی ازدواجها و وصلتها شکل گرفته است. این اعتباریات مرز و جنگ باعثِ فاصلهی کوتاه مدت شد. بنابراین موضوع برای من خیلی مهم و اهمیت داشت.
شما در این رمان تاریخ را از کودتای 28 مرداد 1332 تا امروز روایت کردهاید. وقتی اربعین محور رمان شماست، چه نیازی به استفاده از این بستر زمانی بود؟
اینکه رمان از کودتای 28 مرداد شروع میشود برمیگردد به بحث اقتباس از واقعیت. زندگی قهرمان اثر از همان موقع شروع میشود. پدر او در کودتای 28 مرداد به تیر غیب گرفتار شد. در داستان هم آمده است که همیشه تیر غیب به آدمهای بد نمیخورد. از همان موقع زندگی آنها دچار نوسان شد و داستان شکل گرفت.
اینکه چه لزومی داشت این بستر و طول تاریخی مورد توجه قرار گیرد، فکر میکنم کنگره عظیم اربعین به همین راحتیها شکل نگرفته است. از زمان جابر ابن عبدالله انصاری که اولین زائر اربعین محسوب میشود تا به امروز مسائل متعدد و افراد بسیاری تاثیر گذار بودهاند تا زمینه حضور این خیل عظیم شکل گیرد. من اتفاقهای تاریخی بین دو کشور ایران و عراق را در این موضوع موثر میدانم.
یکی از مشخصههای کتاب نثر روان و عدم پیچیدگیهای فرمی آن است. این استراتژی به علاقه ی خودتان بر میگردد یا رعایت حال خواننده را کرده اید؟
انتخاب بود. خود بنده خیلی به تاریخنویسی، و یا حتی ادبینویسی علاقه دارم و بعضی از نوشتههام این فرمی است. در این اثر خیلی دقت کردم کار ساده باشد، چون مخاطب نوجوان را هم هدف قرار دادم تا برای آنها و عامه مفید باشد.
در زمینه ادبیات داستانی با رخدادهایی از قبیل اربعین در ابتدای راه قرار داریم. دورنمای این مسیر را چگونه ارزیابی میکنید؟
همین طور است که میگویید. شانس بنده بود که اولین رمان را با این موضوع نوشتم و از بعضی تصویرهای ناب یا غیر ناب مثل چایی غلیظ و فلافل عراقی استفاده کنم. از این به بعد دوستان باید به ابعاد دیگری نگاه کنند. خیلی موضوعات زمین مانده است. مثلا زائرانی که از مناطق دور میآیند، مثل زائران پاکستانی، اینها باید تبدیل به داستان شود. در مورد ادبیات اربعین حرکت کُند است. نیاز به آثار مکتوب بیشتری هستیم. همان طور که عرض کردم سرزمین عراق ظرفیتهای زیادی برای مکتوب شدن دارد.
این روزها مشغول کار جدیدی هستید؟
بعد از رمان «اربعین طوبی»، رمان دیگری نوشتم که آماده چاپ است، ولی هنوز نشرش را متوقف کردهام تا در موعد مناسب منتشر کنم. یک کار نصفه و نیمه دارم که آن هم یک مقدار احتیاج به تحقیق و پژوهش دارد، به همین دلیل یک جورهایی متوقف است.
نظر شما