در نقد و بررسی «دشنههای بیدیس در ضیافت زندان» عنوان شد؛
کاری که احمد محمود در «ژانر زندان» کرد بزرگ علوی نکرد
«گودرز ایزدی» نویسنده کتاب «دشنههای بیدیس در ضیافت زندان»، اثری تحقیقی درباره 17 نویسنده معاصر که از ادبیات زندان نوشتهاند، گفت: هر چند بزرگ علوی شروع کننده ژانر ادبیات زندان در ایران است؛ اما کاری که احمد محمود در این ژانر کرد، بزرگ علوی نکرد.
موضوع کتاب «دشنههای بیدیس در ضیافت زندان» که نامش شباهت زیادی به شعری از احمد شاملو دارد، درباره 17 نویسنده معاصر است که در داستانهای خود، از زندان نوشتهاند؛ اثری تحقیقی که سال گذشته از سوی نشر صالحیان چاپ و روانه بازار کتاب شد.
مولف در تعریف کوتاهی که در پیشگفتار کتاب آمده است، ادبیات زندان را ژانر ادبی نوپا، شتابنده و جهانشمولی دانسته که «از گرانیگاه هنر و ادبیات بیرون آمده و در اندک زمانی با دلایل بسیار، جایگاه خود را به عنوان یکی از قویترین انواع ادبی جهان در تمامی ابعاد هنری از جمله ادبیات منثور و به ویژه داستان و رمان تثبیت نموده است.»
گودرز ایزدی، نویسنده و منتقد باغ بهادرانی در ابتدای این نشست گفت: زندان در جهان به عنوان یک ژانر ادبی شناخته میشود. من با درد این کار را نوشتم چون حس میکردم به کسانی که در این باره نوشتهاند بدهکارم. میخواستم حداقل درباره پنج عنوان از کتابهای مهم این ژانر صحبت کنم و کاری کارستان کنم؛ نه کتابی که سرسری نوشته شود.
وی تصریح کرد: من در ابتدا به معرفی این 17 نویسنده به عنوان نمونه پرداختم. سعی کردم نظر واحد خود را وارد نکنم. ناشر کتاب (صالحیان) زیاد معروف نبود و برای همین، کتاب آنطور که باید دیده نشد.
این نویسنده و منتقد ادبی یادآور شد: من از ابتدا به مطالعه درباره داستانهایی درباره زندان و شخصیتهای معروفی که زندانی بوده اند، پرداختم. از حلاج شروع کردم حتی مذهبیها را بررسی کردم و عین القضات و آیتالله مدرس و زندگی آیتالله سعیدی را مطالعه کردم. در واقع از انجوی شیرازی تا دیگران را بررسی کردم تا رسیدم به پهلوی دوم و داستانهای نوشته شده بین سال 1320 تا 1357 را بررسی کردم.
ایزدی با اشاره به اینکه من در این کتاب سعی کردم حتی نظر واحد خود را وارد نکنم، گفت: سعی کردم از نگاه خود نویسنده وارد شوم. به صورت طبقه بندی شده بررسی را شروع کردم. در فصل سوم کتاب نیز بررسی و نتیجهگیری سبکی کار نویسندگان را انجام دادم و ویژگیهای سبکی را بررسی کردم.
وی ادامه داد: از جنبه عرفانی اگر نگاه کنید، حتی گاهی دیوار برای نویسنده مبین زندان نیست. زندان درون خود آدم است. در بین بررسیها متوجه شدم حتی ما گاهی زیباترین داستانها درباره زندان را از معمولیترین نویسندههایمان داریم.
این منتقد ادبی گفت: من با درد این کتاب را نوشتم و فکر میکنم ما به نویسندگانی که آثارشان را میخوانیم ولی گاهی در رختخواب بیاهمیت کلماتشان را میخوانیم، بدهکاریم. پشت تک تک این کلمات فکر هست باید درست بخوانیم و اهمیت بدهیم.
این نویسنده با اشاره به اینکه پیش از بزرگ علوی هم این ژانر ادبی (ژانر زندان) را در ایران داشتیم اما درواقع به طور رسمی با علوی و «چشمهایش» شکل گرفت، گفت: گاهی تنها دیوار مبین زندان نیست. در جاهایی از بررسیها متوجه شدم زیباترین داستانهای ژانر زندان از ساده ترین نویسندگانمان است.
ایزدی یادآور شد: بزرگ علوی با «چشمهایش» کار بزرگی در ادبیات ما کرد اما داستانهایی که احمد محمود درباره زندان دارد، علوی ندارد. من کتاب را با آقای علوی شروع کردم اما در ژانر زندان در ادبیات داستانی به نظر من کاری که احمد محمود کرده، بسیار والاتر از بزرگ علوی است.
وی تصریح کرد: ما نویسندگانی داریم که برای نوشتن درباره این ژانر بسیار کار کردهاند. علیاشرف درویشیان نویسندهای رئالیست است که وقتی از ژانر زندان مینویسد، انگار کاری به ظواهر زندان ندارد. او نگاه صرف به مکان را برمیدارد و بعد مینویسد. از بچگی زندان را زیسته است تا به این بند رسیده و جوری نوشته درباره این ژانر که انگار واقعاً این را درک کرده است و زندانی را جوری توصیف میکند، انگار همه چیز را درک کرده است.
ایزدی در ادامه گفت: احمد محمود نیز نویسندهای است که نوشتههایش با دیگران فرق میکند. او زندان را در داستانهایش شکافته و در این باره در رمانهایش مفصل صحبت کرده است. من برای نوشتن درباره کارهای احمد محمود به گناوه رفتم. او در گناوه 5 سال در یک خانه از زندان مینوشته است؛ آنجا تبعید بوده و فقط مینوشته است. جای دیگری جز اینجا نمیتوانسته برود.
ایزدی با اشاره به اینکه احمد محمود نویسندهای است که دیدی عالی درباره زندان داشته است، افزود: صحنههایی که احمد محمود از زندان آورده واقعاً عالی است و با موشکافی نوشته شده است. زندان سوسیالیستی و کارگری و همه اینها را طوری توضیح میدهد که خواننده کاملاً آن را درک میکند. یکی از افراد دیگری که خیلی خوب درباره زندان نوشته رضا براهنی است. او در جایی میگوید حتی محیط دانشگاه برای من زندان شد. محیط جغرافی زندان برای او معنا نداشت گویا حتی محیط دانشگاه نیز برایش زندان بوده است.
این نویسنده درباره بعد روانی چنین داستانهایی گفت: تنها دیوار مبین زندان نیست گاهی زندان درون خود ماست. یکی از کسانی که در زندان بوده و از زندان نوشته، غلامحسین ساعدی است. برای نمونه، ساعدی مساله روانی زندان را بررسی میکنند که واقعاً اینجور روانشناسی کردن آنها قابل تامل است. ساعدی در زندان درون زندانی را هم بررسی میکند. غلامحسین ساعدی مساله روانی زندان را برسی میکند. توضیح میدهد که درون زندان چه اتفاقی برایش میافتد. میگویند ساعدی از زندان که برگشت، دیگر ساعدی نشد.
وی با اشاره به اینکه گاهی زندان حتی برای نوشتن به کمک نویسنده میآید، تصریح کرد: محمد کلباسی تعبیر جالبی درباره زندان برای نویسنده دارد. میگوید زندان گاهی برای نویسنده، عطر و بو و زیبایی میشود. او یک داستان درباره زندان دارد که داستان بسیار زیبایی است و درباره شخصیتی است که متوجه میشود برادرش ساواکی شده است.
ایزدی در ادامه با اشاره به اینکه ما نویسندههایی داریم که فوقالعاده عالی درباره زندان نوشتهاند، افزود: هوشنگ گلشیری در داستان «عروسک چینی» با چند کلمه یک زندان را برای ما بررسی میکند: من بغل مامان بودم، آن مامور میخواست من را بگردد، کسی را نشان دادند گفتند باباست، گفتم نه دروغ میگویند اما وقتی گفت نبینم «مریم من گریه کند» فهمیدم واقعا باباست. گلشیری با همین چند کلمه ایجاز زندان را شرح میدهد. ادبیات مدرن کارکردش همینجاست. تفکری که همین چند کلمه در خواننده ایجاد میکند، واقعا جذاب است. او با کمال مدرننویسی و ایجاز درباره ادبیات زندان مینویسد.
نظر شما