هدایتالله فلسفی در گفتوگو با ایبنا مطرح کرد
روششناسی به حقوقدانان ایرانی کمک میکند که بدون دلیل و مدرک سخن نگویند!
هدایتالله فلسفی، مؤلف کتاب «سیر عقل در منظومۀ حقوق بینالملل» میگوید: کاربرد روششناسی در نظام حقوقی چنانچه متداول شود آنگاه دیپلماتها و حقوقدانهای ما بی دلیل سخن نمیگویند و میآموزند که چگونه در جایگاههای مختلف از روشهای مناسب استفاده کنند.
از این رو، غرض از روششناسی حقوقی، تأیید یا تصدیق وجود «قاعدۀ حقوقی» یا حتی آشکار ساختن معنا و مفهوم دقیق آن نیست، بلکه به دست آوردن ابزارهایی برای اثبات یا تفسیر «قاعدۀ حقوقی» یا به طور کلی دریافت «حقیقت حقوقی» آن است. به عبارت دیگر غرض از روششناسی حقوقی نشان دادن راههای درست استدلال حقوقی است...»
این جملات بخشهایی از کتاب «سیر عقل در منظومۀ حقوق بینالملل»، با عنوان فرعی اصول اساسی روششناسی حقوق بینالملل اثر جدید هدایتالله فلسفی است که بهتازگی از سوی نشر نو روانۀ بازار نشر شده است. به همین بهانه با وی درباره این کتاب گفتوگویی تلفنی داشتهایم که در ادامه میخوانید:
اساساً چه ضرورتی برای پرداختن به موضوع سیر عقل در منظومۀ حقوق بینالملل احساس کردید؟
حقوق بینالملل از سلسله مقرراتی تشکیل شده که هر یک از آنها دارای محتوای معینی است. حقوق بینالملل که حاکم بر روابط دولتهاست یا حاصل ارادۀ صِرف دولتها و یا حاصل خرد جمعی آنها است که در جامعۀ بینالمللی استقرار یافته و یا از مجرای سازمانهای بینالمللی نهادینه شده است. بنابراین در حقوق بینالمللی که حاصل روابط دولتهاست باید ماهیت قواعد را شناسایی تا در نهایت بتوان آنها را بررسی کرد. البته من در کتابی که در سال 1390 در همین باره تألیف کردهام: صلح جاویدان و حکومت قانون، مفصلاً از ماهیت قواعد و مقررات بینالمللی سخن به میان آورده و نشان دادهام که چگونه جامعۀ نیمهسازمانیافتۀ بینالمللی بر مبنای اندیشههای کانت و هگل نظم و نسق یافته است.
بنابراین همانگونه که پیشتر هم بیان کردم حقوق بینالملل در مجموع حاصل ارادۀ دولتها و یا حاصل ارزشهای مشترک بینالمللی است. پس از تألیف کتابی که در آن به ماهیت قواعد حقوقی پرداخته بودم به این نتیجه رسیدم که به شکل تنظیم مقررات نیز بپردازم و این موضوع را بررسی کنم که اساساً مقرراتی که حاصل ارزشهای حاکم بر جامعۀ بینالمللی است به چه «صورت» است و آنها را با چه روشی میتوان شناخت. در پاسخ به این سؤال دریافتم که روش فلسفهورزی بهترین روش برای شناخت ارزشهای حاکم بر قواعد بینالمللی است.
به همین سبب اگر کسی بخواهد ریشۀ قواعد را بشناسد باید از روش فلسفی استفاده کند. اما سلسله مقرراتی که در هر جامعۀ بینالمللی اعمال میشود خود دارای روشی است که ربطی به روش فلسفی ندارد. البته ممکن است این ادعا مطرح شود که چرا فلان قاعدۀ بینالمللی کهنه شده است. در اینجا باید از روش جامعهشناسی برای حل موضوع استفاده کرد و این موضوعی است که من در کتاب به آن پرداختهام.
نظام بینالمللی دارای سیستمی است و از این رو قواعدی که در آن گردش میکنند باید شناسایی شوند. البته این موضوع در کلاسهای درسی و رسانههای ما هیچگاه مورد توجه قرار نگرفته است و به طور مثال وقتی افراد در مباحث حقوقی با یکدیگر مباحثه میکنند میبینیم که از روشهای مختلفی چون جامعهشناسی، دگماتیک، فلسفی و ... استفاده میکنند و همه میخواهند با مخلوط کردن این روشها به یک نتیجۀ واحد برسند. حتی ما مصداق گستردهتری از این موضوع را در حقوق بینالمللی و به طور مثال در مذاکراتی که در مقابل تحریمهای شورای امنیت اعمال میشد مشاهده کردیم. به گونهای که دیپلماتهای ما اغلب از روشهای فلسفی در مذاکرات خود استفاده میکردند. در حالی که سیستم حقوق بینالمللی در چنین جایگاهی روش تحلیل علمی را طلب میکند. یکی دیگر از مباحثی که در این کتاب به آن پرداخته شده این است که از لحاظ پدیدارشناسی وجود قواعد بینالمللی به چه معناست و دیگر آنکه اگر بخواهیم ارتباط مفاهیم را درک کنیم چرا از روش منطقی استفاده میکنیم.
کاربرد روششناسی در سیر عقل در منظومۀ حقوق بینالملل چیست؟
نام کتاب سیر عقل در منظومۀ حقوق بینالملل است چون عقل همان شکل است و شما اگر بخواهید منطق را تعریف کنید اشکال را بیان میکنید چراکه منطق به ماهیت مفاهیم نمی پردازد. کار روششناسی نیز همین گونه است و در علوم مختلف به دنبال شناسایی روشهاست. به همین جهت است که علم با این شیوه رشد کرده و به جلو حرکت کرده است. آنچه که در کشور ما کمتر به آن پرداخته شده روششناسی است.
در ایران بیشتر روش تحقیق به دانشجویان آموزش داده میشود و اینکه چگونه باید تفکر کنند و نتیجه بگیرند در حالی که روششناسی مجموعهای است از اصول منطق و استدلالات حقوقی. اگر کسی روششناسی را نیاموخته باشد نمیتواند در مباحث علمی راه به جایی ببرد. کاربرد روششناسی در نظام حقوقی چنانچه متداول شود آنگاه دیپلماتها و حقوقدانهای ما بی دلیل سخن نمیگویند و میآموزند که چگونه در جایگاههای مختلف از روشهای مختلف علمی و... استفاده کنند.
روند تبیین مطالب در فصول کتاب چگونه است؟
من در مقدمۀ تحلیلی مفصلی که در کتاب نگاشتهام سیر تاریخیای را دربارۀ همه رشتههای علمی بیان کردهام و به این موضوع پرداختم که روش تحقیق از زمان سقراط تا پوپر چگونه تحول یافته است. از سوی دیگر روشهای دگماتیک فنی و فلسفی، تحلیل علمی، جامعهشناختی، پدیدارشناختی و ... نیز در فصول دیگر کتاب مورد بررسی قرار گرفته است. یکی دیگر از سؤالاتی که در این کتاب به آن پاسخ گفته شده این است که آیا اساساً حقوق علم است یا خیر؟ در پاسخ چارچوبهایی برای علم حقوق تعیین کردهام و از همین منظر وارد قاعدۀ روششناسی منطقی شدهام. در بخشی از این کتاب نشان دادهایم که قاضی بینالمللی چگونه با استفاده از روشهای هرمنوتیکی مدرن از «بایست» و «هست» به ماهیت اجرای حقوق رسیده است.
مخاطبان این اثر چه کسانی هستند؟
مخاطبان این کتاب تمامی افرادی هستند که در حوزۀ علوم اجتماعی تحقیق میکنند، بهویژه دانشجویان رشتههای حقوق داخلی، بینالملل، جزا، فلسفه و جامعهشناسی میتوانند از این کتاب بهره ببرند. به هرحال مبحث کتاب جدید و نو است و کمتر در ایران بدان پرداخته شده است. البته پیش از این ترجمهای از مکاتب امریکایی دربارۀ روششناسی منتشر شده بود، اما اثری بدین شکل در این باره نداشتیم و بنابراین تلاش ما در این کتاب آن بوده است که علاوه بر طرح مباحث نظری مانند ایدئالیسم حقوقی، رئالیسم حقوقی، ارادهگرایی، واقعگرایی و فورمالیسم و مکتب انتقادی به مباحث عملی هم بپردازیم.
از چه منابعی برای تألیف کتاب بهره بردید؟
برای تألیف کتاب از منابع داخلی و خارجی بهویژه از ترجمۀ آثار بیکن و پوپر استفاده کردم که به صورت مبسوطتری در پاورقی کتاب آمده است البته باید بگویم این کتاب مجلداتی دیگر در پی خواهد داشت که با موضوع پارادایم صلح و پارادایم امنیت منتشر خواهد شد. البته منتظر هستم که با انتشار این کتاب فعلاً اصول اساسی این موضوع در ایران متداول شود چرا که کتاب حاضر حاصل 20 سال تدریس و پژوهش من در دورۀ دکترای حقوق بینالملل است.
نظرات