گوستاو فلوبر، رماننویس فرانسوی نخستینبار رمان مشهور خود «مادام بوواری» را در یک مجله فرانسوی چاپ کرد. پس از تهدیدهای بسیاری که مجله به دلیل محتوای غیراخلاقی رمان دریافت کرد از انتشار آن سرباز زد و فلوبر آن را در قالب یک رمان دوجلدی به چاپ رساند.اما نکاتی درباره این رمان وجود دارد که شاید کمتر کسی درباره آن شنیده باشد...
فلوبر بعد از نوشتن اثری به نام «وسوسه سن آنتوان» از دوستان خود خواست درباره این داستان نظر بدهند که آنها این داستان را ضعیف ارزیابی کردند و او بعد از مشورت با آنها داستان «مادام بوواری» را بر اساس شخصیتهای واقعی نوشت.
سایت منتال فلوس ده نکته شگفت انگیز درباره مادام بوواری نوشته است تا شاید کمتر درباره آن شنیده باشید:
1. در داستان «مادام بوواری» مسائلی غیرمعمولی در مورد ازدواج مطرح شده که جامعه سنتی فرانسه را در آن زمان شوک زده کرد.
در «مادام بوواری» داستان ازدواج اما، شخصیت اصلی داستان با چارلز بوواری، پزشکی پیر روایت میشود که پس از ازدواج روابط غیر اخلاقیاش را در سایه امنیت و رفاه ایجاد شده توسط شوهرش ادامه میداد. مجله فرانسوی «لاریوو» که این داستان را چاپ میکرد در ابتدا تهدید به تعطیلی شد و در نهایت مجله از چاپ این داستان خودداری کرد و فلوبر آن را دو سال بعد، یعنی در سال 1857 در دو جلد منتشر کرد.
2. داستان زندگی اما بوواری، بر اساس داستان زندگی یکی از نزدیکان فلوبر نوشته شده و بیشتر ماجراهای نقل شده واقعیت است. او در یک فصل، مهمانی اشرافی را به تصویر میکشد که مادام بوواری در آن حضور دارد. فلوبر خود در 14 سالگی همراه با والدینش در مهمانی مشابهی شرکت کرده بود.
3. داستان «مادام بوواری» در حقیقت از نامههای عاشقانه فلوبر الهام گرفته شده است. مدتی پیش از انتشار داستان، فلوبر رابطه عاشقانهای با یک شاعره به نام لوئیس کولت برقرار میکند. او نخستین بار کولت را در سال 1846 ملاقات کرد و در طول این سالها نامههای زیادی بین این دو مبادله شد که در حقیقت داستان «مادام بوواری» پس از این نامهها شکل گرفت. او اکثر جملات و نوشتههای عاشقانه موجود در رمان را با الهام از این نامهها خلق کرده است.
4. رمان «مادام بوواری» از یک خبر در روزنامههای فرانسه شروع شد.
یک خبر در روزنامههای سراسر فرانسه درباره رسوایی اخلاقی زنی به نام دلفین دلامیر منتشر شد که به مسئله روز دیگر روزنامهها نیز تبدیل شد. دلامیر، یک زن 17 ساله روستایی بود که شوهرش را ترک کرده و با یک پزشک پیر ازدواج کرده بود. همین پایه گذار رمان «مادام بوواری» شد. فلوبر تمام داستانهای این زن را در روزنامهها دنبال کرده بود و رمانش را با الهام از زندگی این زن روستایی نوشت.
5. شخصیت اما بوواری شاید برای نویسنده کمی شخصیتر باشد.
هرچند گوستاو فلوبر نخستین رمانش را بر اساس خبرهای شنیده شده از روزنامهها نوشت، ولی هرکسی که از فلوبر درباره انگیزه خلق شخصیت مادام بوواری سوال میکرد او جواب میداد: «مادام بوواری خود من هستم.» بسیاری از منتقدان بعد از این اظهارات فلوبر اعتقاد دارند که او شخصیت اول قصه را بر اساس عشق دوران جوانیاش یعنی کولت نوشته است.
6. داستان «مادام بوواری» پنج سال طول کشید.
نگارش «مادام بوواری» از سپتامبر 1851 تا آوریل 1856 طول کشید. در این مدت هرچند فلوبر روزانه 12 ساعت برای نوشتن وقت میگذاشت اما روزی چند خط بیشتر نمینوشت و مرتب مشغول ویرایش نوشتههای پیشین خود بود. او هر آنچه را که روی کاغذ میآورد با صدای بلند برای خود میخواند.
7. در مطلع داستان «مادام بوواری»، فلوبر از وکیل خود تقدیر میکند.
فلوبر در شروع رمان «مادام بوواری» مقدمهای نوشته و رمان را به دوستانش تقدیم کرده است. یکی از این دوستان ماری آنتونی جولز، وکیل فلوبر در جریان یک دادگاه در سال 1857 بود. در این مقدمه نوشته شده است:« تقدیم به دوستان عزیزم و به خصوص بهترین آنها که در دادگاه تمام حمایتش را متوجه من کرد.»
8. نخستین مترجم انگلیسی رمان «مادام بوواری» غریبه نبود.
نخستین بار مدیر مدرسه دختر برادر فلوبر رمان «مادام بوواری» را به انگلیسی ترجمه کرد. جولیت هربرت، مدیر مدرسه کارولین، دختر برادر فلوبر بود که این رمان را بین سالهای 1856 تا 1857 به انگلیسی ترجمه کرد. اطلاعات زیادی در تاریخ از این زن ثبت نشده است. در اسناد معدودی حدس زده میشود که فلوبر و هربرت رابطه دوستی داشتند.
9. دختر کارل مارکس در سال 1886 یک نسخه انگلیسی از رمان منتشر کرد.
در سال 1885 هنری ویزتلی، یک ناشر اهل لندن النور مارکس، دختر کارل مارکس نظریه پرداز مشهور انگلیسی را استخدام کرد که رمان «مادام بوواری» را به انگلیسی ترجمه کند. کارل مارکس بعد از ترجمه رمان توسط دخترش مینویسد: «هرچند شخصیتهای داستان دچار فساد اخلاقی هستند، ولی این مسئله اجتناب ناپذیر است چون آنها کاری را میکنند که در تناقض با علایق شخصی باید انجام دهند.»
10. «مادام بوواری» الهام بخش بسیاری از نویسندهها و هنرمندان امروزی است.
بسیاری از نویسندهها و هنرمندان مشهور معاصر از کلمات و جملات این رمان در نوشتههای خود استفاده کردند. لینا دونهام، در کتاب خود با نام «این یک دختر نیست»، به دفعات از جملات «مادام بوواری» استفاده میکند. دیگر هنرمندان و تصویرگران معاصر نیز از این رمان در آثار خود استفاده کردند. پوسی سیمونز، تصویرگر انگلیسی در رمان مصور خود با عنوان «جیما بوواری» صحنههای بسیاری از این رمان را به تصویر کشیده است.
نظرات