پنجشنبه ۲۱ دی ۱۳۹۶ - ۰۹:۰۰
اگر سواد بالایی دارید «هانری پوانکاره» را بخوانید

عبدالله انوار کتاب «هانری پوانکاره» نوشته توبیاس دانتسیگ با ترجمه عباس گرمان را برای مطالعه ایام پایانی هفته پیشنهاد کرد.

عبدالله انوار در گفت‌وگو با خبرگزاری کتاب‌ ایران (ایبنا) کتاب «هانری پوانکاره» نوشته توبیاس دانتسیگ با ترجمه عباس گرمان را برای مطالعه ایام پایانی هفته پیشنهاد کرد و گفت: البته مطالعه این کتاب برای مخاطبانی مفید است که دارای سطح سواد عالی باشند چرا که این اثر حاوی اطلاعات پیشرفته‌ای در حوزه فیزیک است. همان‌طور که می‌دانید پوانکاره ریاضیدان و فیلسوف فرانسوی است که در این حوزه فعال بوده است.

وی ادامه داد: این کتاب فیزیک نو و فضا و مکان را برای مخاطبان شرح می‌دهد و به تازگی به زبان فارسی منتشر شده و نگاه کاملی به افکار و آثار هانری پوانکاره داشته است.

این نسخه‌شناس پیشکسوت همچنین از چاپ کتاب درباره شفا بوعلی سینا خبر داد و افزود: این کتاب نیز به زودی منتشر خواهد شد.


درباره هانری پوانکاره
هانری پوانکاره در سال ۱۸۵۴ از خانواده‌ای به‌نام و سرشناس در شهر نانسی فرانسه به جهان آمد. پدر او لئون پوانکاره (۱۸۹۲–۱۸۲۸) استاد داروسازی در دانشگاه نانسی بود. خواهر کوچک‌تر او آلین، با فیلسوف روحانی امیل بوترو ازدواج کرد. دیگر فرد مهم این خانواده، رِمون پوانکاره بود که در فاصله سال‌های ۱۹۱۳ تا ۱۹۲۰ رئیس‌جمهور فرانسه و نیز یکی از اعضای آکادمی فرانسه بود. هانری پوانکاره با آموزه‌های کاتولیک پرورش پیدا کرد، اما سپس لاادری شد و به انتقاد از دگماتیسم حاکم بر مذهب پرداخت، به‌ویژه در زمینهٔ ارتباط خداشناسی و علم.

از همان دوران کودکی، فکرش سریع‌تر از کلمات کار می‌کرد. در پنج‌سالگی به دیفتری مبتلا شد و در طی ۹ ماه حنجره‌اش از کار افتاد و همین مسئله باعث گوشه‌گیری او شد، به‌طوری‌که در بازی با دیگر بچه‌ها نمی‌توانست شرکت کند. همین موضوع باعث شد تا افکارش را متمرکز کند. او از حافظه بسیار خوبی برخوردار بود. از شانزده‌سالگی شوق ریاضیات در پوانکاره به‌وجود آمد. او کارهای ریاضی را در ذهنش انجام می‌داد بدون اینکه آنها را یادداشت کند.

پوانکاره مهم‌ترین چهره در نظریه معادلات دیفرانسیل و ریاضیدانی است که بعد از نیوتن مهم‌ترین کار را در مکانیک اجرام آسمانی انجام داده است. در سال ۱۸۷۳، در رأس هم‌دوره‌ای‌های خود وارد مدرسه پلی‌تکنیک شد. استادش در نانسی به وی به‌عنوان «غول ریاضی» اشاره کرده‌ بود. پس از دانش‌آموختگی، دوره‌های مهندسی را در مدرسه معادن ادامه داد و مدتی کوتاه به‌عنوان مهندس کار کرد و این کار برابر با زمانی بود که مشغول تهیه پایان‌نامه دکتری خود در ریاضیات بود. او این درجه را در سال ۱۸۷۹ گرفت. طولی نکشید که به تدریس در دانشگاه کان مشغول شد و در سال ۱۸۸۱ استاد دانشگاه پاریس شد و در آنجا تا زمان مرگ خود تدریس کرد. در اوایل ۳۳ سالگی به عضویت فرهنگستان علوم و در ۱۹۰۸ به عضویت فرهنگستان فرانسه انتخاب شد. او همچنین به دریافت تمجیدها و افتخارهایی از فرانسه و کشورهای دیگر نائل آمد.

در سال ۱۸۸۰ در سن ۲۶ سالگی، پوانکاره درخشان‌ترین اکتشاف خود را کرد و شهرت جهانی یافت و آن به سبب کشف دوران‌ساز «نگاشت‌های خودریخت (automorph)» از یک متغیر مختلط بود (خود وی آن‌ها را تابع‌های فوکسی و کلاینی نیز می‌نامید) «نظریه عمومی توابع هم‌ریخت دارای یک متغیر مختلط» یکی از معدود شاخه‌های ریاضی است که وی در آن تقریباً کاری برای پسینیان خود نگذاشت. اما نظریه توابع فوکس فقط یکی از خدمات متعددی است که او به نظریه توابع تحلیلی کرده است. او در مقاله کوتاهی که در سال ۱۸۸۳ تنظیم کرد، اولین کسی بود که به پژوهش در پیوندهای میان نوعی تابع کامل (که به‌وسیله خواص تجزیه وایرشتراسی خود به عامل‌های اول معین می‌شود) و ضرایب بسط تیلور آن یا نرخ رشد مقدار مطلق تابع، پرداخت و از طریق تابع‌های مطلق به نظریه وسیع و کامل تابع‌های مرومورفی رسید که هنوز بعد از ۸۰ سال به‌نحو کامل فیصله نیافته‌ است.

مهم‌ترین سهم پوانکاره در هندسه جبری، مقاله‌های ۱۹۱۰ تا ۱۹۱۱ او بود درباره منحنی‌های جبری محتوی در یک سطح جبری F(x،y،z)=۰. پوانکاره یکی از شاگردان ارمیت بود و بعضی از کارهای آغازینش مربوط می‌شود به روش ارمیت درباره «تحویل مداوم» در نظریه حسابی صورت‌ها به‌ویژه قضیه متناهی‌بودن برای طبقه‌های این‌گونه صورت‌ها که قبلاً ژوردان آن را اثبات کرده‌ بود.

بررسی‌های پوانکاره درباره پیدایش جهان، آنالیز، نور و الکتریسیته و همچنین جبر و احتمالات بسیار مهم و دقیق است. وی در فلسفه و علوم نظری صاحب‌نظر و محقق بود.

پوانکاره به کشف و حل مسائل بسیاری در زمینه‌های گوناگون علمی نوشته که برجسته‌ترین آنها در ریاضیات و فلسفه عبارت‌اند از علم و فرض، علم و روشنی، مفروضات تکوینی، روش‌های نوین در مکانیک آسمانی و ارزش علم. تعداد کتاب‌های پوانکاره سی جلد و صاحب پانصد مقاله است که مربوط به مسائل کاملاً مختلف است.

با کشف توابع فوکس که پوانکاره به دنیای دانش تقدیم کرد برای حل معادلات دیفرانسیل که قبلاً ریاضیدان آلمانی لازار فوکس کشفیات زیبایی در مورد آن‌ها کرده بود کلید جدیدی به کاربرد و به کمک آن نه تنها مشکل معادلات دیفرانسیل را حل کرد بلکه معماری توابع بیضوی را نیز روشن ساخت. اکتشافات وی در مبحثی از ریاضی که سابقاً آن را «تحلیل تواضع» می‌نامیدند و امروزه موسوم به توپولوژی جبری و از بزرگ‌ترین و مشکل‌ترین مباحث ریاضی جدید است ارزش قاطع دارد. همگی نظریه توابع فوکس از آغاز با اندیشه انتگرال‌گیری خطی معادله‌های دیفرانسیل با ضرایب جبری هدایت می‌شد اما رغبت بیشتر پوانکاره به نظریه‌های نور و موجهای برق مغناطیسی بود.

نکته‌ای که وی درباره امکان ارتباط میان پرتوهای مجهول و پدیده شبتابی گفت آغازگر آزمایش‌های هانری بکرل بود که وی را به کشف پرتوزایی (رادیواکتیویته) کشانید. از سوی دیگر پوانکاره از سال ۱۸۹۹ به بعد در بحث‌های مربوط به نظریه الکترونی لورنتس بسیار فعال بود. پوانکاره اولین کسی بود که دریافت تبدیل‌های لورنتس تشکیل گروهی می‌دهند که با گروهی که صورت درجه دوم را نامتغیر می‌گذارد هم‌ریخت است. بسیاری از فیزیکدانان بر این عقیده‌اند که در ابداع نظریه نسبیت خاص، پوانکاره با لورنتس و اینشتین شریک است.

دیدگاه وی درباره «وابستگی حساس روی شرایط اولیه» مبنای نظریه آشوب قرار گرفت. هانری پوانکاره در بهار ۱۹۱۲ بیمار شد و در نهم ژوئیه همان سال تحت عمل جراحی پروستات قرار گرفت و در پی آن در هفدهم ژوئیه سال ۱۹۱۲ به دلیل آمبولی در سن ۵۸ سالگی در پاریس درگذشت.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها