شنبه ۱۴ مرداد ۱۳۹۶ - ۱۰:۰۰
روزی که شاه قاجار با مشروطه‌خواهان هم‌داستان شد

مظفرالدین‌شاه قاجار در 14 مرداد 1285 شمسی فرمان مشروطیت را امضا کرد و از این طریق با مشارکت مردم در امر حکومت موافقت کرد. به همین مناسبت نگاهی به بازتاب صدور این فرمان در منابع تاریخی خواهیم داشت.

خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)- انقلاب مشروطیت یکی از مهمترین وقایع تاریخ معاصر ایران است که سرفصل جدیدی در تاریخ ایران گشود. انقلابی که ریشه آن را باید در رفتار مستبدانه و بی‌کفایتی حکومت قاجار و همچنین تحولات اجتماعی ایران جست. جنبش مشروطه ایران فراز و فرودهای بسیاری را به خود دید تا اینکه مظفرالدین‌شاه  در 14 مرداد 1285 شمسی طی فرمانی ضمن عزل عین‌الدوله، دولت را مأمور برگزاری انتخابات و تشكیل مجلس شورا کرد. بدین ترتیب با مجاهدت روشنفکران، علما و مردم یكی از مهمترین وقایع تاریخ ایران یعنی انقلاب مشروطیت رقم خورد،
 
اصلاحاتی برای سعادت و خوشبختی ایران
 
زنده‌یاد علی‌اصغر شمیم، مؤلف کتاب «ایران در دوره سلطنت قاجار» درباره امضای فرمان مشروطه به دست مظفرالدین شاه قاجار چنین می‌نویسد: «روز چهاردهم جمادی الثانی سال 1324 قمری مطابق با 13 یا 14 مرداد ماه سال 1285 شمسی فرمان مشروطیت را صادر کرد و اینک عین فرمان که اصل آن به خط قوام (قوام السلطنه) و ممهور به مهر مظفرالدین شاه است، در اینجا نقل می‌شود:
 
«جناب اشرف صدراعظم- از آنجا که حضرت باریتعالی جل شانه، سررشته ترقی و سعادتممالک محروسه ایران را به کف کفایت ما سپرده و شخص همایون ما را حافظ حقوق قاطبه اهالی و رعایای صدیق خودمان قرار داده، لهذا در این موقع که اراده همایون ما بر این تعلق گرفت که برای رفاهیت و امنیت قاطبه اهالی ایران تشدید و تایید مبانی دولت اصلاحات مقننه به مرور در دو اثر دولتی و مملکتی به موقع اجرا گذارده شود، چنان مصمم شدیم که مجلس شورای ملی از منتخبین  شاهزادگان قاجاریه و علما و اعیان و اشراف و ملاکین و تجار و اصناف به انتخاب طبقات مرقومه در دارالخلافه تهران تشکیل و تنظیم شود که در مهام امور دولتی و مملکتی و مصالح عامه مشاوره و مداقه لازمه را به عمل آورده به هیئت وزرای دولت خواه ما در اصلاحاتی که برای سعادت و خوشبختی ایران خواهد شد، اعانت و کمک لازم را بنماید و در کمال امنیت و اطمینان عقاید خود را در خیر دولت و ملت و مصالح عامه و احتیاجات قاطبه اهالی مملکت به توسط شخص اول دولت به عرض برساند که به صحه همایونی موشح و به موقع اجراء گذارده شود.

بدیهی است که به موجب این دست خط مبارک، نظامنامه و ترتیبات این مجلس و اسباب و لوازم تشکیل آن را موافق تصویب و امضای منتخبین از این تاریخ معین و مهیا خواهد نمود که به صحه ملوکانه رسیده و بعون الله تعالی مجلس شورای ملی مرقوم که نگهبان عدل است، افتتاح و به اصلاحات لازمه امور مملکت و اجراء قوانین شرع مقدس شروع نماید و نیز مقرر می‌داریم که سواد دست خط مبارک  را اعلان و منتشر نمایند تا قاطبه اهالی از نیات حسنه ما که تماما راجع به ترقی دولت و ملت ایران است کما ینبغی مطلع و مرفه الحال مشغول دعاگویی دوام این دولت و این مجلس بی زوال باشند_ در قصر صاحبقرانیه، به تاریخ چهاردهم 14 جمادی الثانی 1324 هجری در سال یازدهم سلطنت ما.»
 



تقارن صدور فرمان مشروطه با روز تولد شاه قاجار
 
او می‌نویسد: «تاریخ صدور فرمان مشروطه مقارن با روز تولد مظفرالدین شاه بود و پناهندگان سفارت به عنوان سپاسگزاری از شاه در جشن روز تولد شرکت کردند و سر در سفارت انگلیس با پرچم‌های سه رنگ ایران تزئین و چراغانی مفصل در شهر برپا شد و جمعی از زنان نیز در تهیه و تدارک جشن‌ها شرکت  نمودند. اما چون در فرمان مشروطه فقط به طبقات معین از جامعه اشاره شده و نامی از توده و اکثریت مردم به ویژه طبقه کشاورزان و کارگران  یعنی ملت به میان نیامده بود، زعمای پناهندگان شب هفدهم جمادی الثانی در خانه مشیرالدوله جلسه‌ای تشکیل دادند و از صدارت اعظم خواستند که فرمان دیگری در تکمیل فرمان مشروطه از طرف شاه صادر شود. در نتیجه این گفتگوها فرمان زیر صادر گردید:

«جناب اشرف صدراعظم- در تکمیل دست خط سابق خودمان مورخه چهاردهم جمادی الثانی 1324  که امر و فرمان صریحا در تاسیس مجلس منتخبین ملت فرموده بودیم، مجددا برای آنکه  عموم اهالی و افراد ملت از توجهات کامله  ما واقف باشند امر و مقرر می‌داریم که مجلس مزبور  را به شرح دست خط سابق سریعا دائر نموده بعد از انتخابات اجزاء مجلس فصول و شرایط نظام مجلس شورای اسلامی را مطابق تصویب و امضای منتخبین به طوری که شایسته  مملکت و ملت و قوانین شرع مقدس باشد مرتب بنمائید که به شرف عرض و امضای همایونی ما موشح  و مطابق نظامنامه  مزبور این مقصود  مقدس صورت و انجام پذیرد.»
 
شمیم با بیان اینکه از مطالعه دقیق و مقایسه دو فرمان مظفرالدین شاه  درباره استقرار رژیم پارلمانی دو نکته به نظر می‌آید، می‌نویسد:
 
«در نخستین فرمان از طبقات معین و مشخصی نام برده شده و به هیچ وجه نامی از طبقه کشاورز و کارگر یعنی اکثریت ملت به میان نیامده است و در فرمان دوم کلمه ملت جانشین طبقات گردیده و بدین ترتیب گروه‌های انبوه  دهقان و کارگر را شامل شده است.  در فرمان دوم، مجلس شورای ایلامی، جای مجلس شورای ملی مندرج فرمان اول را گرفته و به دنبال آن تاکید شده است که در تنظیم و تدوین نظامنامه و قوانین و نظامات، قوانین شرع مقدس اسلام منظور گردد و چنین به نظر می‌آید که  عنوان کردن مجلس شورای اسلامی و اصرار و تاکید در توجه به قوانین شرعی در فرمان دوم از یک طرف برای جلب رضای خاطر طبقه روحانی و از سوی دیگر بدین منظور بوده است که اکثریت ملت ایران را که، بنابر آنچه پیشتر گفته شد به مذهب و دیانت سخن پایبند بودند، با رژیم جدید موافق و هماهنگ سازند.»
 
جشن پیروزی مشروطه
 
نویسنده «ایران در دوره سلطنت قاجار» می‌نویسد: «صدور فرمان مشروطه و تغییر رژیم سیاسی ایران که طی یک نهضت و انقلاب آرام صورت پذیرفت، شور و هیجان فوق‌العاده  در میان آزادی‌خواهان و ملیون ومشروطه طلبان به وجود آورد. پناهندگان سفارت انگلیس از آنجا خارج و پراکنده شدند و روحانیون و علما در میان استقبال پرشور مردم از قم به تهران بازگشتند  و دو شبانه روز سراسر تهران غرق در جشن و سرور و شادمانی بود.»
 
خاموش گردانیدن آزادی‌خواهان، کار آسان نبودی
 
احمد کسروی نیز در «تاریخ مشروطه ایران» درباره روز صدور فرمان مشروطه می‌نویسد: «پیدا است که این نتیجه ایستادگی عین‌الدوله و هم‌دستان او می‌بوده که هنوز اندیشه رام شدن نمی‌داشته‌اند و شاه را آزاد نمی‌گزارده‌اند، و هنوز امید به پیروزی خود می‌داشته‌اند.
 
ولی کار بزرگ‌تر از آن می‌بود که آنان می‌فهمیدند. مردمی که در راه آزادی‌طلبی تا به اینجا آمده بودند خاموش گردیدن آنان کارآسان نبودی. ولی درباریان این را در نمی‌یافتند و هر زمان به نیرنگ دیگری دست می‌یازیدند. همان روز عین الدوله  از صدراعظمی کناره جویی نمود و شاه جای او را به مشیرالدوله سپرد، و برای رفتن به قم عضدالملک رییس ایل قاجار و حاجی نظام الدوله را برگزید. باز اندیشه آن بود که به همین اندازه بس کنند و خود را به دیگر درخواست‌ها آشنا نگردانند. با آنکه عین الدوله  رفته بود دربار در نگهداشتن خودکامگی پافشاری نشان می‌داد. پیداست که کناره جویی عین الدوله هم جز رویه کاری نمی‌بود.
 
ولی مردم دست برنداشتند و به این دو کار بس ننمودند، و چون می‌ترسیدند علماء سخن فرستندگان را پذیرفته به تهران بازگردند با تلگراف به ایشان آگهی دادند و از شادروان بهبهانی پاسخ گرفتند.»
 
هم‌داستانی مظفرالدین‌شاه با مشروطه‌خواهان
 
کسروی می‌نویسد: «چون روز به روز شورش بزرگتر می‌گردید و این زمان شماره بستیان بیش از چهارده هزار شده بود، دولت انگلیس به میانجی‌گری برخاسته، از راه رسمی، از دولت ایران خواستار گردید که هرچه زودتر به درخواست‌ها پاسخ دهد و شورش را به پایان رساند، و در پارلمان نیز گفتگو در این باره به میان آمد.
 
می‌توان گفت که تا این هنگام شاه از پیش آمدها آگاهی درستی نمی‌داشت. چون در صاحبقرانیه در بیرون شهر می‌نشست و درباریان گردش را گرفته و به کس دیگری راه نمی‌دادند از چگونگی کشور به یکبار ناآگاه می‌بود، ولی این زمان که پیش آمد را نیک دانست از در هم‌داستانی درآمد، و روز یکشنبه سیزدهم مرداد فرمانی را که امروز سر دیباچه قانون‌ها است بیرون داد.»

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها