دانایی درباره این اثر گفت: بعد از استقبالی که از کتاب «دو برادر» صورت گرفت، به سراغ زندگی و خاطرات پدر و پدربزرگم، یعنی مرحومان حاج شیخ روحالله و حاج شیخ حسن دانایی رفتم تا ناگفتههایی از تاریخ معاصر ایران را در خلال روایت زندگی این دو روحانی که در دوران اتفاقات مهم و سرنوشتسازی همچون انقلاب مشروطه، انتقال سلطنت و فرار رضاشاه از ایران میزیستهاند، به رشته تحریر درآورم.
وی درباره نکات برجستهای که در طول پژوهشهایش برای تدوین این کتاب به دست آورده است، افزود: در بررسی وضعیت روحانیت در تاریخ ایران، دو نکته بسیار برجسته دیده میشود، نکته اول این است که روحانیت، دیرپاترین و اثرگذارترین نهاد اجتماعی در ایران بوده و آثار غیرقابل انکاری در لحظه لحظه و در جای جای تاریخ اجتماعی- سیاسی ایران داشته است. نکته دوم، ویژگیهای شخصیتی روحانیونی است که در تاریخ معاصر ایران نقشآفرینی کردهاند.
دانایی ادامه داد: بررسی رویدادهای تاریخی معاصر از این زاویه نشان میدهد که در حلقه روحانیت ایران تیپهای شخصیتی متفاوتی حضور داشتهاند که با توجه به ویژگیهای روانشناختی خود، به گونههای مختلف و متفاوتی در صحنههای اجتماعی- سیاسی ایران حضور یافتهاند و نقش آفرینی کردهاند و در نتیجه، طیف گستردهای از رفتارهای سیاسی متفاوت در محیط روحانیت ایران قابل مشاهده است؛ اعم از برخوردها و موضع گیریهای بسیار تندروانه، جدی و قاطع در برابر رویدادهای سیاسی و عملکردهای سیاسیون، تا برخوردهای سرد، انفعالی، بیطرفانه و حتی بی اعتنایی نسبت به حوزه سیاست و رویدادهای آن و محدودکردن قلمرو فعالیتهای روحانیون به امور اعتقادی و مسایل شریعتی و دیانتی مردم.
این مولف ادامه داد: کتاب «دو شرح حال» روحانیت ایران طی ۱۰۰ سال گذشته چهار بحران جدی را پشت سر گذاشته و پس از رویارویی با مسایل پیچیده و گذر از مسیرهای دشوار، سرانجام توانسته است بحرانهای مزبور را مدیریت کند و در دهه ۵۰ به عنوان قویترین کنشگر اجتماعی در صحنه سیاسی کشور حضور یابد و انقلاب اسلامی ایران را در سال ۱۳۵۷ به پیروزی برساند.
دانایی اظهار کرد: نخستین بحرانی که روحانیت در این دوره اخیر پشت سر گذاشت، مسأله مشروطیت بود؛ موضوعی که آبشخورش در تحلیل نهایی تمدن و فرهنگ غربی بود و استقرار کامل معیارها و موازین آن، با برچیده شدن یا حداقل با تغییرات اساسی در بسیاری از ساختارهای فرهنگی و تمدنی بومی ملازمه داشت و به طور خاص و مشخص، نظام اعتقادی ایرانیان و جایگاه روحانیت در جامعه ایران را دستخوش تغییر و تحول عمیق میکرد.
این پژوهشگر هجومهای گسترده به روحانیت در دوره استبداد رضاخانی را بحران دومی دانست که روحانیت توانست با تحمل مرارت و با صبر قابل وصف در مقابلش بایستد و آن را پشت سر بگذارد. سپس افزود: مدیریت مدبرانه مرحوم آیتالله العظمی حاج شیخ عبد الکریم حائری در تأسیس و گسترش حوزه علمیه قم در این رابطه غیر قابل انکار است.
دانایی بیان کرد: بحران سوم علیه موجودیت روحانیت ایجاد و گسترش جریانهای چپ با گرایشهای ماتریالیستی ضددینی بود که در دهههای بیست، سی و چهل شمسی بر فضای فرهنگی ایران سلطه داشتند و افکار روشنفکران و تحصیل کردههای ایرانی را به شدت به سوی خود جذب کرده بودند و میتوانستند به تدریج نهاد دین و دیانت را از صحنه زندگی حذف کنند و آن را به حاشیه برانند.
این پژوهشگر تاریخ معاصر آخرین و چهارمین بحرانی را که روحانیت طی صد سال اخیر پشت سر گذاشته، جریان مدرنیته و نوگرایی در دوره سلطنت محمدرضا پهلوی دانست و افزود: در این دوران، جامعه ایران به سمت نظام ارزشی غربی جذب شده بود و یکی از این جذابیتها هم که مورد توجه دستگاههای تبلیغی نظام سلطنتی بود، بحث سکولاریزم و لائیسیته بود که در صورت موفقیت، به کمرنگ شدن نهاد دین و روحانیت میانجامید، اما روحانیت توانست این بحران را هم پشت سر بگذارد و حضور اجتماعی مؤثر خود را با پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۳۵۷ به اثبات برساند.
کتاب «دو شرح حال» در ۴۱۰ صفحه و از سوی انتشارات موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران به زودی به بازار نشر عرضه خواهد شد.
نظر شما