به مناسبت دهم اردیبهشت، روز ملی خلیج فارس
منابع و اسناد تاریخی بر قدمت و اصالت خلیج تا ابد فارس گواهی میدهند/ کتاب «آریانوس» و نام «پرسیکون کیت» برای خلیجفارس
خلیج زیبا و جاودان فارس بهعنوان یکی از بزرگترین پایگاههای بازرگانی - دریایی در ایران پیش از اسلام و دوران اسلامی، در اسناد جهانگردان و یادداشتهای بازرگانان چینی، هندی، عربی و سریانی و منابع مورخان و جغرافیدانان بارها مورد تایید و تاکید قرار گرفته است. در این گزارش مروری کوتاه بر این آثار خواهیم داشت.
یونانیان، رومیان و بابلیها از خلیج فارس میگویند
یونانیها نخستین مردمانی بودند که در منابع خود از خلیج فارس نام بردهاند. آنها خلیج فارس را «پرسیکوس سینوس» یا «سینوس پرسیکوس» نامیدهاند. استرابن، جغرافی دان معروف یونانی که در نیمه آخر یک قرن قبل و یک قرن بعد از میلاد میزیست بارها همین نام را در جغرافیای خود در مورد خلیج فارس بهکار برده است و مینویسد که عربها بین دریای سرخ (بحر احمر) و خلیج فارس جای دارند. وی محل سکونت اعراب را بین دریای سرخ و خلیج فارس عنوان میکند. همچنین فلاریوس آریانوس، مورخ دیگر یونانی، نیز در کتاب «تاریخ سفرهای جنگی اسکندر» از این خلیج به نام «پرسیکون کیت» که چیزی جز خلیج فارس نیست، نام میبرد.
افزون بر این منابع، نقشهها و اسناد بسیاری نیز تا قرن هشتم توسط دانشمندان و پژوهشگران جغرافیایی همچون هکاتوس، هرودوت، هیپارک، کلادیوس بطلمیوس، کراتز مالو و فیثاغورث وجود دارند که برای این منطقه جغرافیای، عنوانی غیر از «خلیج فارس» به کار نبردهاند. رومیان و بابلیها نیز در منابع و اسناد خود به خلیج فارس اشاراتی کردهاند. برای نمونه پلینوس، مورخ رومی سده نخستین میلادی که شخصا از خلیج فارس دیدن کرده است در کتاب خود با عنوان «تاریخ طبیعی» از خلیج به نام دریای پارس نام برده است.
بابلیها نیز در آثاری که از دو هزار و پانصد سال پیش برجای نهادهاند، زمین را صفحه مسطحی فرض کردند، محاط در رودخانه آب شور (خلیج فارس) که آشوریان آن را نارمرتو مینامیدند. دلیل چنین تصوری، محدودیت اطلاعات جغرافیایی بود، جهان را سرزمینهای واقع در اطراف بابل و بین رود نیل و شط دجله میدانستند و از دریاها، فقط خلیج فارس را میشناختند که در مجاورت آن سرزمین واقع بود.
خلیج فارس در منابع مورخان عرب
بحرفارس، البحر الفارسي، الخليج الفارس و خليج فارس عبارات و واژههایی است که مورخان عرب مسلمان در معرفی و اشاره به خلیج تا ابد فارس از آن بهره بردهاند. در آثار مربوط به دوره اسلامی و آثار نویسندگان عربی میتوان بیش از 30 کتاب جغرافیایی، تاریخی، ادبی یا کتابهای تفسیر اصول اخلاقی و حقوقی، از دانشمندان مسلمان و عرب زبان مورد شناسایی قرار داد، که از خلیج فارس نام بردهاند.
ابن حوقل، ابن خردادبه و استخری، سه تن از جغرافیدانان صاحبنام عرب مسلمان در آثار خود خلیج فارس را در زمره مبادی مهم بازرگانی در مشرق زمین و به ویژه در صدر اسلام دانستهاند. در حقیقت مورخان عرب، ایرانی، مسلمان و غیر مسلمان اتفاق نظر دارند که دریای پارس یکی از معابر آبی کهن ایرانیان است. ابن بلخی، مورخ عرب و ایرانی الاصل که از نجبای باختر است در «فارسنامه» خود تنها خلیج فارس را میشناسد و راههای خلیج فارس را به مناطق مختلف ایران و سرزمینهای دور و نزدیک دیگر با ذکر فواصل آنها را نام برده است.
کتاب حدود عالم من المشرق الی مغرب که قدیمیترین کتاب جغرافیا به زبان فارسی است و در 372 هجری تالیف یافته بیان میکند: «خلیج پارس از حد پارس برگیرد با پهنای اندک تا به حدود سند.»
همچنین محمد بن نجیب بکیران در کتاب «جهان نامه» که نسخه آن در روسیه چاپ شده و از تالیفات فارسی همان قرن است، مینویسد: «بحر کرمان پیوسته است به بحر مکران و جزیره کیش که مروارید از آنجای آورند در این دریاست و چون از بحر کرمان بگذری بحر پارس باشد و طول این دریا از حدود عمان تا نزدیکی سراندیب بکشد و بر جانب جنوب او جمله زنگبار است.»
ابوبکر احمد بن محمدبن اسحاق بن ابراهيم الهمداني مشهور و معروف به ابن الفقيه در اثر جغرافيايي معروف خود«مختصر کتاب البلدان» که در سال 279ق تأليف شده درباره خليج فارس مینویسد: «بدان که درياي پارس و هند از براي پيوستگي به يکديگر هر دو يک دريا هستند.»
ابوعلي احمد بن عمر بن رسته نیز در اثر خود با عنوان «الاعلاق النفيسه» میآورد: «اما درياي هند، از آن خليجي به سوي ناحيت پارس بيرون آيد که خليج فارس نام دارد... و بين اين دو خليج يعني خليج احمر و خليج پارس سرزمين حجاز و يمن و ديگر بلاد عرب واقع است.»
ابوالقاسم عبيدالله بن عبدالله بن احمد بن خرداد به خراساني در کتاب خود «المسالک و الممالک» در اين باره مينويسد: «گروهي از اين رودها به سوي بصره و گروهي به سوي مذار (شهري بين واسط و بصره) روانند و سپس همه آنها به درياي پارس ميريزند.»
یکی دیگر از مورخان عرب که نام خلیج فارس را در اثر خود آورده بزرگ بن شهريار الناخذاه هرمزي (ناوخداي هرمزي) است که در «عجايب الهند» از بحر فارس براي معرفي خليج فارس استفاده کرده است. ابواسحاق ابراهيم بن محمد الفارسي الاصطخري هم نیز در کتاب «مسالک الممالک» از همين عبارت بحر فارس براي معرفي نام خليج فارس استفاده ميکند.
ابوريحان محمد بن احمد البيروني الخوارزمي نيز در آثار خود واژههاي درياي پارس ـ خليج پارس ـ بحر پارس را براي معرفي خليج فارس ذکر کرده است.
ابن حوقل در اثرش « صورﺓ الارض» و بشاري در کتابش احسن التقاسيم في معرفه الاقاليم که به ترتيب در سالهاي 367ق و 375ق تأليف شدهاند، واژه «بحر فارس» را به جاي خليج فارس به کار بردهاند در کتاب «حدودالعالم من المشرق الي المغرب» هم در معرفي خليج فارس از عبارت « خليج فارس» بهره گرفته شده است.
ابن حوقل در «صورة الارض»، محمد بن نجيب بکيران در «جهان نامه»، ابن البلخي در «فارسنامه»، شرفالزمان طاهر مروزي در «طبايع الحيوان»، ابوعبدالله محمد بن عبدالله بن ادريس در کتاب «نزهه المشتاق في اختراق الآفاق»، شهابالدين ابوعبدالله ياقوت بن عبدالله حموي رومي در اثر مشهور خود «معجمالبلدان»، ابوعبدالله زکريا بن محمد بن محمود قزويني در «آثارالباقيه و اخبارالعباد»، ابوالفداء در «تقويمالبلدان» و شمسالدين ابوعبدالله محمد بن ابي طالب الانصاري الدمشقي الصوفي در «نخبةالدهر في عجايب البر و البحر» از واژههای بحر پارس، دریای پارس و بحر فارس برای معرفی خلیج فارس استفاده کردهاند.
گواه سیاحان و خاورشناسان بر قدمت نام خلیج فارس
سر آرنولد ویلسون انگلیسی خالق آثاری چون «جنوب غربی ایران»، «کانال سوئز» و «خلیج فارس» در باره سابقه تاریخی نام خلیج فارس در کتابی که سال 1928 منتشر کرد، نوشته است: «هیچ آبراههای به اندازه خلیج فارس برای جغرافیدانان، باستانشناسان، زمینشناسان، بازرگانان، سیاستمدارن، جهانگردان، پژوهشگران گذشته و حال اهمیت نداشته است. این آبراهه که فلات ایران را از صفحه عربستان جدا میکند، از دست کم 2200 سال قبل تا کنون هویت ایرانی داشته است.»
ویلسون میگوید: «دریای پارس در ایران باستان از نظر تجاری و استراتژیکی اهمیت زیاد داشته است. این دریا در سده هفتم پیش از میلاد مسیح پیوندهای سیاسی و فرهنگی و ارتباطات و برخوردهای نظامی و کشمکشهای دریایی میان مردمان کلدانی و عیلامی را در خاطره تاریخ زنده میکند. این دریا به طریق اقیانوس هند بخشهای آسیا را به هم متصل میکند.»
دو تن از خاورشناسان اتریشی به نامهای پروفسور ویلهلم براندنشتین و مانفرد مایرهوفر در کتاب مشترکشان تحت عنوان «کتاب پارسی باستان» کوشیدهاند که نامهای اصیل مناطق و اماکن جغرافیایی در دوره فرمانروایی هخامنشیان در نقشهها و فهرست اعلام کتاب گنجانده و معرفی کنند و خلیج فارس یکی از این نامها و دریاهایی است که این دو خاورشناس به آن پرداخته و به گونهای علمی و تاریخی معرفی کردهاند.
خلیج فارس در نقشههای تاریخی
نقشههای بسیاری که تا قرن هشتم توسط دانشمندان و جغرافیدانانی مانند هکاتئوس، هرودوت، کلودیوس بطلیموس و در دوران اسلامی، محمد بن موسی خوارزمی، ابو یوسف اسحاق کندی، ابوریحان بیرونی و غیره ترسیم شدهاند ذکر شده است که دریای بزرگی در جنوب ایران به نام «دریای پارس»، «خلیج پارس»، «دریای فارس»، «خلیج فارس»، «بحر فارس»، سینوس پرسیکون (به لاتین به معنای خلیج پارس) و «مار پرسیکوم» (به لاتین به معنای خلیج پارس) قرار گرفته است. در کتابی به نام جهانگردی یونانی مربوط به قرن یکم پس از میلاد دریای سرخ را خلیج عربی، اقیانوس هند را «دریای آریاتریا»، آبهای ساحل عمان را «دریای پارس» و خلیج جنوب ایران را «خلیج فارس» نامیده است.
در حقیقت تمامی نقشهها و اطلسهای کهن و امروزی آبراه جنوب ایران را خلیج فارس نامیدهاند. در کشورهای عربی نیز تا دهه 70 این آبراه خلیج فارس نامیده میشد. برای نمونه، در اطلس «العراق فی الخوارط القدیمه» به ترسیم دکتر احمد سوسه که شامل 40 نقشه از منابع عربی قرون وسطی است.
نظر شما