معاون پژوهشی خانه هنرمندان در گفتوگو با «ایبنا» ضمن اشاره به این نکته که با توجه به جامعه کتابخوان، امروزه به مطالب معرفی و مرور کتاب بیشتر از نقد کتاب احتیاج است، گفت: کتاب ماه هنر، در ماههای پایانی، ناکارآمد شده بود و تبدیل آن به فصلنامه، رویکرد تحلیلی آن را تقویت کرده است.
وی افزود: اقتصاد ناچیز نقد باعث میشود تا منتقدان صرفا به دلیل دوستی یا دشمنی با نویسندگان کتابها، نقدهای خود را بنویسند. بنابراین نقدهای منتشر شده صرفا یا تعریف بیجا یا انتقادات بیمورد از کتابهاست. این مساله در حوزه هنرهای تجسمی و نقد هنر، که حوزه تخصصی خود من است، بیشتر به چشم میآید.
«مرور کتاب» حلقه گمشده مطبوعات امروز
معاون پژوهشی خانه هنرمندان با اشاره به این نکته که نشریات نباید الزاما به کتابهای تازه منتشر شده بپردازند، گفت: وضعیت نقد کتاب در حوزه هنرهای تجسمی، تابعی از انتشار کتابهای منتشر شده در این حوزه است. بخش قابل توجهی از کتابهای منتشر شده در این حوزه فقط کتابهای تصویری و مجموعه آثار هنری (عکس، کاریکاتور و نقاشی) هستند که چندان نمیتوان درباره آنها نقد نوشت.
باغبان ادامه داد: بخش عمدهای از کتابهای تئوریک این حوزه نیز ترجمهای هستند، که فعلا کاری به آنها ندارم اما درباره کتابهای تئوریک و پژوهشی تالیفی، باید بیان کنم که متاسفانه چندان دیده نمیشوند، چرا که ما اصولا جامعه کتابخوانی نداریم و هنرمندان نیز معمولا اهل مطالعه در حوزه تخصصی خود نیستند. حتی در دهه اخیر نیز که تورمی در پذیرش دانشجو در حوزههای تجسمی بهوجود آمده، میزان مخاطبان کتابهای این حوزه چندان تفاوتی با قبل نکرده است، چرا که این طیف از مخاطبان نیز بیشتر به مطالعه کتابهای درسی میپردازند. این روند مساله نقد کتاب را دچار معضل اساسی کرده است، چرا که مخاطب ابتدا باید کتاب را مطالعه کرده و بعد مشتاق باشد تا نقدش را نیز بخواند.
نویسنده کتاب «آشنایی با فلسفه هنر و زیباییشناسی» با بیان این نکته که امروزه به مطالب و مقالههای مرور کتاب بیشتر از نقد کتاب احتیاج است، گفت: پیشنهاد من این است که رسانههای مکتوب و رسانههای فعال در فضای مجازی به جای نقد، بیشتر به معرفی و ترغیب به مطالعه کتاب بپردازند. معرفی و مرور کتابها در نشریات امروز بسیار کمرنگ شده است. با اینکار ضمن ترغیب علاقهمندان به مطالعه کتابهای تازه منتشر شده، میتوان کتابهای مهمی را که هم که در زمان انتشار خود دیده نشدهاند، احیا کرده و به جامعه کتابخوان شناساند. نقد کتاب تازه انتشار یافته که چندان دیده نشده است، محلی از اعراب ندارد.
وی اضافه کرد: اکنون ستون ثابتی در روزنامهها و یا رسانههای فعال در فضای مجازی وجود ندارد که به مخاطبان در آنجا مطالعه کتابی را با دلایل فنی توصیه کنند. قاعدتا باید کسانی این ستونهای ثابت توصیه کتاب را داشته باشند که در حوزه خود به عنوان مرجع شناخته شوند. به عنوان مثال رسانهها باید فرصت توصیه کتاب را در اختیار کسانی چون جواد مجابی، رویین پاکباز و... گذاشته تا این اشخاص که در حوزه هنرهای تجسمی شهره هستند، بتوانند توجه مخاطبان را به سمت کتابها جلب کنند.
باغبان در ادامه با بیان این نکته که باید به جایی برسیم که نشریات خود را موظف بدانند که کتاب را خوب و دقیق معرفی کنند، گفت: هیچگاه مخاطبان حرفهای نیز فرصت مطالعه همه کتابها را ندارند، اما مرور و معرفی کتابها در رسانهها که کار بسیار رایجی در نشریات جهان است، میتواند نیاز مخاطبان را برطرف کند. این مساله را من در نشریات مربوط به کتابهای هنرهای تجسمی ندیدم.
معاون پژوهشی خانه هنرمندان در بخش دیگری از این گفتوگو به معرفی نشریههای فعال در زمینه معرفی و نقد کتاب در حوزه هنرهای تجسمی پرداخت و گفت: نشریه تخصصی تندیس در هر شماره خود به طور ثابت صفحاتی را به نقد و معرفی کتابهای حوزه هنرهای تجسمی اختصاص میدهد. این کار به خودی خود و فارغ از محتوای نقدها یک عمل ارزشمند است، چه برسد به اینکه کتابهای عالی و خوب را نیز همراه با قلم مناسب و روان معرفی و نقد کند.
وی افزود: فصلنامه «خیال» فرهنگستان هنر که اکنون دیگر منتشر نمیشود، در دوره خود یکی از بهترین بخشهای معرفی و مرور کتاب داشت. یکی از بخشهای ثابت این نشریه «یک کتاب در یک مقاله» بود. یکی از این مقالهها در حدود 12 صفحه به معرفی و مرور کتاب «تجربه مدرنیته» مارشال برمن اختصاص داشت که بسیار عالی بود و هنوز که هنوز است به این مقاله ارجاع میشود.
«کتاب ماه هنر» ناکارآمد شده بود
سجاد باغبان در بخش دیگری از این گفتوگو درباره فصلنامه «نقد کتاب هنر» که از سوی خانه کتاب منتشر میشود، گفت: تبدیل شدن نشریه «کتاب ماه هنر» به فصلنامه «نقد کتاب هنر» اتفاق مثبتی است. «کتاب ماه هنر» بهویژه در دورههای آخرش ناکارآمد شده و بدون هیچ رویکرد و هدف خاصی انتشار مییافت. یعنی برای دستاندرکارانش صرفا منتشر شدن ماهانه این نشریه مهم بود و نه محتوای آن.
وی ادامه داد: در «کتاب ماه هنر» به ندرت نقد کتاب منتشر میشد، بیشتر یکسری مطالب متفرقه از نویسندگان متفرقه بود که ربطی به رسالت نشریه و کارکرد تعریف شدهاش نداشت. این ماهنامه همچنین هیچ پرونده خاصی درباره کتابهای مهم تازه منتشر شده، کار نمیکرد. تبدیل شدن این ماهنامه به فصلنامه باعث میشود وجه تحلیلی آن افزایش یابد.
باغبان با اشاره به تنوع نویسندگان مقالات فصلنامه «نقد کتاب هنر» گفت: با مطالعه این دو شماره منتشر شده از نشریه متوجه شدم که نویسندگان و منتقدان بیشتر و متنوعتری، البته با غلبه حوزه تجسمی، همکاری خود را با نشریه شروع کردهاند. در این نشریه مطالبی از نویسندگانی کاملا تئوریکی چون کامران افشار مهاجر وجود دارد تا کسانی چون جواد حسنجانی که کار ژورنالیستی میکنند و این اتفاق بسیار مثبتی است. در کتاب ماه هنر، صرفا یک عده خاص در هر شماره مطلب مینوشتند.
معاون پژوهشی خانه هنرمندان به جای خالی نقد کتابهای دیگر حوزههای هنر نیز اشاره کرد و گفت: جای خالی نقد کتابهای مربوط به نمایش، سینما، موسیقی و... در فصلنامه به شدت حس میشود. شاید اگر این فصلنامه به بخشهای مختلفی با دبیران مختلف تقسیم شده و هر بخش به کتابهای منتشر شده در یک شاخه هنر میپرداخت، بهتر بود. بهر حال وقتی عنوان نشریه فصلنامه «نقد کتاب هنر» است مخاطبان هر شاخهای از هنر میتوانند سهم خود را از آن طلب کنند. شاید این اتفاق به دلیل آن باشد که تخصص اصلی سردبیر و اعضای هیات علمی این نشریه هنرهای تجسمی است.
سجاد باغبان دارای مدرک دکترای پژوهش هنر از دانشگاه شاهد است. وی هماکنون در سمت معاون پژوهشی خانه هنرمندان به فعالیت اشتغال دارد.
تالیف «آشنایی با فلسفه هنر و زیباییشناسی» و ویرایش «پسامدرن و طراحی فراصنعتی» نوشته بابک امرایی از جمله فعالیتهای سجاد باغبان در حوزه کتاب است.
نظر شما