سه‌شنبه ۲۶ اسفند ۱۳۹۳ - ۰۸:۵۸
از دولت فرانسه نشان شوالیه گرفتم/ بحر در کوزه/ کتاب عیدی بدهیم

امروز سه شنبه، 26 اسفند 1393 روزنامه‌های فرهیختگان، جام جم، ابتکار، آرمان، شرق، ایران و مردم سالاری مطالبی از دنیای کتاب منتشر کرده‌اند. گفت‌وگو با لیلی گلستان از موضوعات خواندنی روزنامه‌های امروز است.

خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)- زینب کامرانی: امروز سه شنبه 26 اسفند 1393 روزنامه‌های فرهیختگان، جام جم، ابتکار، آرمان، شرق، ایران و مردم سالاری مطالبی از دنیای کتاب منتشر کرده‌اند.


کتاب در روزنامه فرهیختگان

بازدم

روزنامه فرهیختگان در صفحه ادب و هنر نقدی درباره رمان «بازدم» نوشته آنیتا یارمحمدی منتشر کرده که در آن می خوانیم: کسرای آنیتا یارمحمدی شخصیت ویژه ای است. به طور معمول آدم های در آستانه مهاجرت یا آدم های با اراده و انگیزه تصویر می شوند یا آدم های با اراده و بی انگیزه. کسرای «بازدم» بی آنکه انگیزه ای برای حرکت کردن داشته باشد مجبور به حرکت می شود از سر کل کل بورسیه شده و حالا از سر فشار مادر مجبور است برود خانه عمو اصغر تا یوروها را بگیرد و همین رفتن می شود محمل مرور.



 
کتاب در روزنامه جام جم

سبک زندگی اسلامی در نمایشگاه ملی کتاب

روزنامه جام جم در صفحه فرهنگ و هنر مطلبی درباره نمایشگاه ملی کتاب سبک زندگی ایرانی – اسلامی در هتل لاله تهران منتشر کرده که با تمام نقاط قوت و ضعفش تلاش کرده تا کتاب های مناسب این موضوع را در یک جا جمع کند و در فضایی آرام و مناسب در اختیار مخاطبان قرار دهد؛ ولی انتظار می رود که سالهای بعد این عنوان پر طمطراق و با شکوه، با کتاب های بیشتری برگزار شود.برپایی نمایشگاهی که مسئولیت آن به عهده بخش خصوصی (با حمایت وزارت ارشاد) بوده اتفاق خوشایندی در حوزه کتاب و نشر است.





کتاب در روزنامه ابتکار

پوست اندازی یا حاشیه های جذابتر از متن

روزنامه ابتکار در صفحه ادب و هنر مطلبی درباره حاشیه های کتاب و ادبیات در سال فرهنگ و اقتصاد منتشر کرده که در آن آمده است: سال ۹۳ سال پوست اندازی و دگردیسی ادبیات و کتاب در ایران بعد از رخوتی طولانی بود.هر چند با نامگذاری سال93 به نام فرهنگ، اهالی ادبیات انتظار بیشتری نسبت به تغییر و تحولات و اتفاقات فرهنگی داشتند اما در مجموع با وجود فعالیت هایی که طی سال گذشته در این حوزه انجام گرفت، اما آن چنان که باید و شاید فضای فرهنگی دستخوش تغییرات روبه جلو و تاثیرگذار نشد. در روزهای باقی مانده به پایان سال جاری؛ یک توقف و در ادامه چرخش و نگاهی به پشت سر به ما نشان می‌دهد که با سیلی از تغییرات در سال جاری مواجه بوده‌ایم که با عناوینی چون گسترش چند صدایی و یا اتفاقات تازه و یا سیاستگذاری جدید، هر کدام برای خود نتایج مختلفی را به همراه داشته است. چنین تغییراتی البته ساده و بی‌حاشیه برای فعالان حوزه کتاب و ادبیات رخ نداده است و روزی نبوده که در رسانه ها، خبری از حواشی مرتبط با آنها به چشم نیاید. شاید به همین خاطر سال ۹۳ را در کنار حواشی و دگردیسی یاد شده سال حاشیه های جذاب تر از متن نیز دانست.
 



کتاب در روزنامه آرمان

از دولت فرانسه نشان شوالیه گرفتم

روزنامه آرمان در صفحه هنری با لیلی گلستان گفت و گو کرده که نخستین کتاب تألیفی‌اش به عنوان «آقا صمد و ماهی سیاه کوچولو» منتشر شد. او می گوید: امسال سال فوق‌العاده‌ای برای من بود. بزنم به چوب! باید برای خودم اسفند دود کنم! (من یک جایی هم سنتی و خرافاتی هستم). هم گالری «گلستان» خیلی موفق بود و هم کتابم درآمد و هم شش کتابم تجدید چاپ شد (هرچند هنوز سه کتابم از توقیف درنیامده) و هم از سوی وزارت ارشاد دعوت شدم که در جشنواره تجسمی فجر از من تجلیل شود که نپذیرفتم. اگر آن بالا می‌رفتم نمی‌توانستم از توقیف کتاب‌هایم و مشکلات عدیده در عملکرد وزارت ارشاد نگویم و اعتراض نکنم. پس با کمال ادب تشکر کردم و آن بالا نرفتم، اما از این پیشنهاد بالطبع خوشحال شدم. از سوی دولت فرانسه هم نشان شوالیه گرفتم که نشان بسیار معتبری است. 




کتاب در روزنامه شرق

لطفا کتاب عیدی بدهیم

روزنامه شرق در صفحه هنری یادداشتی درباره عیدی دادن کتاب منتشر کرده که در آن می خوانیم: برای تحول‌آفرینی در هنر فردای ایران باید نسل آینده را به همنشینی با فرهنگ و هنر انس داد تا سالن‌های هنری آنقدر لبریز از تماشاچی باشد که در این گردش مالی، بودجه‌های حمایتی گم شود؛ نخستین‌قدم برای دستیابی به این آرمانشهر، عادت‌دادن بچه‌ها به خواندن کتاب است؛ یک کتابخوان کوچولو در سایه استمرار عادات فرهنگی در بزرگسالی اهل تماشای تئاتر، سینما، هنرهای تجسمی و... می‌شود و آگاهانه در سبد هزینه‌های خانواده‌اش، برای فرهنگ و هنر بودجه‌ای کنار می‌گذارد؛ حتما تعجب نمی‌کنید اگر ادعا کنم در صورت فراگیرشدن فرهنگ کتابخوانی، بسیاری از چالش‌هایی که ایرانی امروز به آن دچار است و از حل آن عاجز مانده، مثلا انحراف رسم دیرسال چهارشنبه‌سوری که دیگر شباهتی به سور و سورچرانی ندارد و انبوه نمونه‌های دیگر در گذر نسل‌ها بسامان خواهد شد؛ بنابراین عیدی‌دادن کتاب به کوچک‌ترها یک کار تشریفاتی و لوس نیست؛ یک‌جور پاشیدن بذر است، آبیاری‌کردن یک نهال که برای نوروز ایرانی، اصل جنس به‌شمار می‌آید.




کتاب در روزنامه ایران

رخشنده ادب فارسی
روزنامه ایران در صفحه فرهنگ و هنر مطلبی درباره پروین اعتصامی به بهانه یکصد و هشتمین سالروز تولد منتشر کرده که در آن آمده است: یکشنبه، بیست و پنجم اسفند ماه سال 1285 شمسی، از بطن بانو اخترالملوک فتوحی تبریزی، پس از سه پسر به‌نام‌های ابراهیم، ابوالقاسم و ابوالفتح، فرزند دختری پا به عرصه وجود گذارد که «پروین» نامش نهادند و در خانه «رخشنده» صدایش می‌کردند پس از پروین دو برادر دیگر به نام های نصرالله و سعید آمدند. پدر او، بزرگمردی از تبار نیکان و پاکان روزگار خود بود و محله ششگلان تبریز، آن روز در دامان خود دختری را دید و پرورید که بعدها، مثل و مانندش نیامد و چه بسا که نیاید. پروین اعتصامی و گواه این مدعا، عقیم ماندن روزگار، از زادن چنین فرزندی، پس از 73 سال از درگذشت اوست: پروین اعتصامی، یگانه دوران بود و هست، با شعر فاخرش، با ادب بی‌مانندش، بازبان پاک و منزه‌اش، با قلم شیوا ، سلیس و روانش و با اشعاری که عین زندگی‌اند و همانند آب، صاف و زلال و بی‌غش‌اند.
عمر کوتاه پروین- سی و چهار سال و 20 روز – آنچنان پر بار است که گویی، حتی یک لحظه را به غفلت نگذرانده و دوران کودکی و خردسالی را در دامان پدری ادیب و فاضل و مادری پرورده شده در دامان ادب و آداب، چنان پیموده است که با وجود عمر کوتاه، صدها سال تجربه، علم اندوزی، فراگیری دانش، با ابعاد گوناگون انسانی، در اشعارش تجلی یافته است. برای شناختن پروین، ابتدا باید پدر ادیب و نجیب او را شناخت و تبار خانوادگی مادرش را دریافت، تا دریابیم، چرا پروین همانندی قبل و بعد از خود ندارد و با وجود آنکه حیات او، حداقل در 20 سال ابتدایی، در یکی از پرتلاطم‌ترین ادوار تاریخ ایران طی شده و او در همین دوره پله‌های ادب فارسی را چنان می‌پیماید که بزرگانی چون حافظ، سعدی، مولانا، فردوسی، خیام، عطار، صائب، ناصر خسرو و... طی کرده‌اند. شخصیت ادبی او در همین سال ها- 1304-1285 شمسی- قوام یافته است.
 


تلاش برای آزادی بیان
روزنامه ایران در مطلبی که در صفحه اندیشه درباره مروری بر کلیدواژه‌های اندیشه در سال93 منتشر کرده آورده است: می‌توان مهمترین کلیدواژه حوزه مدیریت فرهنگی را در سال 93 بحث آزادی بیان، ممیزی و واژه‌های مرتبط با آن دانست. از ابتدای دولت یازدهم، مسأله ممیزی و اصلاح آن مورد توجه سیاستگذاران بوده‌است و اهالی اندیشه و فرهنگ نیز چشم امید به آن دوخته‌اند. در سال 93 نیز همین روند ادامه داشت. از یک سو اهالی اندیشه با توقع خود دولت را به این سمت و سو هدایت می‌کردند و از سوی دیگر فشار گروه‌های دلواپس، کار عملی در این حوزه را دشوار می‌کرد. با این حال، دولتمردان و بویژه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به‌طور مستمر درگیر این مسأله بودند.
به هر رو، اگرچه تأکیدهای اهالی دولت، از وزیر گرفته تا رئیس، بر لزوم فضای باز در عرصه‌اندیشه، نشان از یک «عزم» داشت و دارد، اما واقع این است که در تاریخ معاصر ایران این عزم دیرسالی است که باید تبدیل به «جزم» می‌شده‌است. اهالی اندیشه همچنان «امید» به «تدبیر» به این دولت دارند.
در سال93، در تداوم روندی که از ابتدای دولت یازدهم آغاز شده بود، برخی چهره‌های به انزوا کشیده شده و ممنوع شده، به عرصه‌اندیشه و رسانه بازآمدند و نیز برخی از کتاب‌های ممنوع‌شده اجازه انتشار یافتند، اما با این حال در اثر فشار برخی دلواپسان، همچنان که همچنان است، برخی کتاب‌های حوزه‌اندیشه از ممنوعیت‌های بی‌وجه، بی‌نصیب نمانده‌اند. این فضا مخصوصا برای کسانی گران آمد و حتی کسی چون بیژن عبدالکریمی تصمیم گرفت تا آثار ممنوع خود را از طریق جهان مجازی به دست مخاطبانش برساند؛ راهکاری که پیش از این مترجم کتاب «بیشعوری» نیز آزموده بود و از آن پاسخ گرفت.از آثار دیگر کلیدواژه «تلاش برای آزادی بیان»، می‌توان به برآمدن چند نشریه تازه‌نفس در جبهه‌های مختلف فکری به فضای تنک مطبوعات اشاره کرد؛ نشریاتی چون ماهنامه «سخن ما» به مدیرمسئولی و سردبیری مهرنوش جعفری و با معاونت سردبیری محمد جواد روح، ماهنامه «فرهنگ امروز» با مدیرمسئولی امیرابراهیم رسولی و سردبیری بهزاد جامه‌بزرگ، و ماهنامه «عصر اندیشه» به مدیرمسئولی محمد مهدی دانی و سردبیری پیام فضلی‌‌نژاد، «فصلنامه نقد کتاب کلام، فلسفه، عرفان» به صاحب‌امتیازی مؤسسه خانه کتاب و سردبیری مالک شجاعی جشوقانی و نیز بازگشت ارغنون در قالب «ارغنون نو» با مدیرمسئولی علی پورمحمدی. نشریاتی که هر یک به نوبه خود می‌تواند سرفصل اندیشه‌ای نو در فضای فکری ایران باشد.



بحر در کوزه
روزنامه ایران در صفحه آخر یادداشتی درباره دکتر عبدالحسین زرین‌کوب در نود ‌و دومین زادروزش منتشر کرده که در آن عنوان شده است: کثرت آثار او، با نثر دلکش و شیوه جذابی که در تألیف داشت، به پهنای وسیع تاریخ و فرهنگ و تمدن ایرانی است و براستی مایه شگفتی است، بویژه از آن رو که کمتر موضوعی در این عرصه بس فراخ هست که توجه او را جلب نکرده باشد. آثار متنوع استاد زرین کوب، هریک حاکی از کوشش سخت او برای غور و تحقیق در موضوعات گوناگون و عرضه آن همه مطلب، در قالبی دلکش و زیباست و از این جهت، هر اثر او بواقع، «بحر در کوزه» است: هم پژوهشگران را به کار می‌آید و هم اهل مطالعه و دلبستگان موضوعات تاریخی و ادبی آن را جذاب و دلربا می‌یابند و راز این همه محبوبیت چشمگیر آثار او در نظر نسل‌های پی در پی روزگار ما در همین نکته نهفته است. زرین کوب دلبسته معانی بلند انسانی بود و فرهنگ و تمدن را «نه شرقی ـ نه غربی»، بلکه «انسانی» می‌دید و می‌خواست فرهنگ و ادب فارسی و ایرانی را نیز از همین منظر، مصفا و دل انگیز می‌نگریست و خود را پرورده چنان فرهنگ و آیینی می‌دانست که در «کارنامه اسلام» شناساند. گرچه او خود «دفتر ایام» را «نقش بر آب» می‌دید، اما او «تک درخت» عرصه معرفت و ذوق ایرانی بود و در لحظه‌های زندگی پر برکت خود، با «شعله طور» از «نردبان آسمان» فراز شد و به «جست‌و‌جو» نه فقط در «ارزش میراث صوفیه»، بلکه در «روزگاران» تاریخ ایران پرداخت و سرانجام همراه «کاروان حله»، «از کوچه رندان» گذشت و «پله پله تا ملاقات خدا» رفت.   


 
فارغ از هیاهو، به دنبال حقیقت
روزنامه ایران در صفحه آخر یادداشتی درباره دکتر عبدالحسین زرین‌کوب منتشر کرده که در آن بیان شده است: با اینکه استاد زرین‌کوب طبعی آرام و بی‌ادعا داشت و به دور از هیاهو و جنجال به کار می‌پرداخت، اگر سرزمین و مردمش و فرهنگ پرمایه آن را درخطر می‌دید، در صف مقدم جبهه قرار می‌گرفت. در زمانی که بحث بی‌ریشه «خلیج ع‌رب‌ی» در بعضی از مجامع خارجی آغاز شده بود و تعدادی از کشورهای همسایه و غیرهمسایه این اصطلاح نادرست را به جای نام تاریخی «خلیج‌فارس» مطرح کرده بودند، استاد دکتر عبدالحسین زرین‌کوب با بحث‌های علمی نشان داد که «خلیج ع‌رب‌ی» نامی مجعول و ساخته سیاستمداران مغرض است. همچنین استاد زرین‌کوب با درک عمیق تاریخی خود دریافت که اصرار نمایندگان وقت اتحاد جماهیر شوروی برای نام بردن از ایران در طرح تألیف مجموعه «تاریخ تمدن‌های آسیای مرکزی» که از سوی سازمان یونسکو انجام می‌گرفت، تنها به دلیل اعمال سیاست‌های امپریالیستی و توسعه‌طلبانه است. بنابراین، استاد زرین‌کوب پس از اینکه در مقر یونسکو، طی سخنرانی خود، اثبات کرد که ایران هیچگاه جزو آسیای مرکزی نبوده است، پیشنهاد کرد که ذکر نام ایران در آن کتاب، تنها از جهت روابط فرهنگی دیرینه آن با اقوام آسیای مرکزی تلقی شود و از این رو، این امر نباید هیچگونه تعهد سیاسی و ارتباط ژئوپولتیک را برای ایران به دنبال داشته باشد.



کتاب در روزنامه مردم سالاری
خالق قانون اهم 

روزنامه مردم سالاری در صفحه آخر مطلبی درباره گئورگ زيمون اُهم، فيزيکدان بزرگ آلماني منتشر کرده که در 1805، اهم وارد دانشگاه Er Langen شد و درجه دكتري را دريافت كرد. او كتاب‌هايي در زمينه هندسه نوشته و در همان زمان به تعليم رياضيات در چندين مدرسه مشغول بود.
از اهم آثار متعددي به جاي مانده است، که از همه مهم‌تر مقاله انتشار يافته او در برلين تحت عنوان Die galvanische Kette mathematisch bearbeitet بود. رابطه بين ولتاژ، جريان و مقاومت الکتريکي به افتخار گئورگ اهم نامگذاري شده است. قانون اُهم بيان مي‌دارد که نسبت اختلاف پتانسيل (يا افت ولتاژ) بين دو سر يک هادي (و مقاومت) به جريان عبور‌کننده از آن به شرطي که دما ثابت بماند، مقدار ثابتي است اين فيزيکدان بزرگ ششم ژانويه 1854 در سن 65 سالگي در زادگاهش درگذشت.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها

اخبار مرتبط