قاسمی: باید افشار را مرجع کتابشناسان معاصر بدانیم/ آلداوود: صدا و سیما مطلقا به فیلمهای مستند مانند فیلم افشار توجه نمیکند
سید فرید قاسمی، نویسنده و پژوهشگر پیشکسوت مطبوعات در مراسم رونمایی از کتاب ایرج افشار از مجموعه کتابهای مشاهیر کتابشناسی معاصر ایران گفت: ما باید افشار را در مجموعه مشاهیر کتابشناسی، کتابشناسِ کتابشناسان و مرجع کتابشناسان معاصر بدانیم، زیرا او اولین کسی بود که فهرستنامه کتابشناسی ایران را تدوین کرد.
کتابشناسان مظلومان عرصه پژوهش هستند
وی ادامه داد: کتابشناسان مظلومان عرصه پژوهش هستند، زیرا کتابشناس محل قرار گرفتن علم را نشان میدهد و کسانیکه شاگرد غیابی کتابشناس هستند، از او بهره میبرند و به منابع حوزههای مختلف با راهنمایی کتابشناس دست مییابند و حتی بعد از تدوین کتاب خود مطالب را به آن آثار ارجاع میدهند اما نامی از کتابشناس برده نمیشوند و این سنت مرسوم در کار پژوهش است.
قاسمی اضافه کرد: در سال 93 که مرکز کتابپژوهی در خانه کتاب تاسیس و طرح تالیف و تدوین مشاهیر کتابشناسی تعریف شد، فهرستی بیش از 60 نفر از بزرگان کتابشناسی در ایران معاصر آماده شد و با مشورت آقای جلیسه به این جمعبندی رسیدیم که به تدریج درباره هر یک از این افراد کتابی مستقل تدوین شود.
این نویسنده افزود: ما در مرحله اول 21 بزرگمرد را از میان 60 نفر انتخاب کردیم و در این کار بر واژه کتابشناسی معاصر ایران و کلمه معاصر تاکید زیادی داشتیم، زیرا تاریخ کتابشناسی بزرگان زیادی را به خود دیده و درباره آنها کارهایی به سرانجام رسیده است اما برای کتابشناسان معاصر کاری در خور توجه صورت نگرفته است.
قاسمی با اشاره به اینکه تولید اثر برای این 21 نفر بر اساس سال تولد ردهبندی شد، گفت: جلد هفدهم از این مجموعه را به ایرج افشار و جلدهای قبل از آن به یوسف اعتصامی، پدر پروین اعتصامی، محمد علی تربیت و محمد رمضانی اختصاص داده شده است. بعضی از این مجلدها چاپ و تعدادی دیگر در مرحله حروفچینی هستند. ما درنظر داشتیم جلد 17 این مجموعه را که به ایرج افشار اختصاص دارد امروز و در سالگرد فوت او رونمایی کنیم.
این پژوهشگر با بیان اینکه دو کتاب درباره افشار به قلم خودش به چاپ رسانده است، گفت: من درباره افشار و در زمان حیات او و با اجازه وی کتاب «ایرانشناس مجلهنگار» را در هزار و 200 صفحه وزیری منتشر کردم. بعد از انتشار این کتاب و مدت کوتاهی از فوت ایشان، 15 مجله به یکباره از من خواستند مقالهای درباره افشار بنویسم. من برای جلوگیری از تکراری نشدن مقالات، 15 موضوع درباره افشار تعریف کردم و بر اساس آن مقاله نوشتم تا اینکه بعد از گذشت چند ماه کتابخانه مجلس پیشنهاد نوشتن کتابی راجع به افشار را به من داد و من از تجمیع 15 مقاله ذکر شده با اضافه و حذف بعضی از مطالب، کتاب «کتابورز اطلاعرسان» را در 268 صفحه وزیری نوشتم و همانند کتاب اول با استقبال مخاطب هم روبرو شد.
قاسمی به ویژگیهای سه کتاب نامبرده شده درباره افشار اشاره کرد و گفت: مخاطب کتاب «ایرانشناس مجلهنگار» پژوهشگران، مخاطب کتاب «کتابورز اطلاعرسان» خوانندگان حرفهای کتاب و مخاطب جلد هفدهم از مجموعه کتابهای مشاهیر کتابشناسی معاصر ایران، افراد کمحوصلهای هستند که علاقه دارند در 10 هزار کلمه و 480 صفحه پالتویی درباره افشار مطلب بخوانند.
دوستداران افشار باید برشهایی از زندگی او را نقل کرده و بنویسند
وی ادامه داد: میان چاپ کتاب دوم و سوم خاطرات بسیاری از افشار به یاد آوردم که نوشتم اما جایی برای چاپ آن در کتاب «کتابورز اطلاعرسان» نبود اما در چاپ جدید این کتاب این خاطرات گنجانده خواهد شد. هر کدام از ما دوستداران افشار باید به اندازه وسع خودمان برشهایی از زندگی او را نقل کنیم و بنویسیم. باید مطالب درگوشی که از افشار گفته میشود به چاپ برسد تا جامعه بیش از پیش او را بشناسد.
وی با بیان اینکه در چهار سال گذشته مطالبی از افشار منتشر شده که نشاندهنده نبود شناخت کامل از اوست، گفت: منظومه فکری که از افشار نسبت به پژوهش و کتابشناسی وجود داشته میان اهل علم شناخته شده نیست. امروز مطلبی در ویژهنامه نوروزی مجلهای از زبان داستاننویسی خواندم که: « فلانی گفته بود خدا را شکر ما با افشار به مسافرت نرفتیم والا به جای گشت و گذار باید قبرگردی میکردیم.» من نمیدانم این آقا، افشار را از نزدیک دیده است یا خیر اما این نوع مطالب حاکی از ان است که مدعیان علم، افشار را نشناختهاند.
قاسمی ادامه داد: افشار بدون هیچ ادعایی کارهای زیرساختی برای پیشرفت ایران انجام میداد. کسانی که امروز در دورههای لوکسکاری پژوهشگر شدهاند و با موتورهای جستجو به منابع زیادی دست مییابند باید بدانند افشار در برهوت کار خود را انجام داد. ما باید افشار را در مجموعه مشاهیر کتابشناسی ، کتابشناسِ کتابشناسان و مرجع کتابشناسان معاصر بدانیم، زیرا او اولین کسی بود که فهرستنامه کتابشناسی ایران را تدوین کرد و ویرایش دوم این کتاب در 6 ماهه اول سال آینده به همت مرکز گنجینهپژوهی افشار، مرکز دایرهالمعارف اسلامی و خانه کتاب منتشر میشود.
افشار از ساخت فیلم مستند درباره خودش اجتناب میکرد
در ادامه مستند «فرزانه فروتن ایرانمدار، ایرج افشار» در دو بخش برای حاضران به نمایش درآمد. بخش اول این مستند به مصاحبه با ایرج افشار و سفرهای او به نقاط مختلف کشور پرداخته بود و بخش دوم فیلم به کنگره تحقیقات ایرانی در سال 55 که افشار دبیری آن را به عهده داشت، اختصاص داشت. سید علی آل داوود درباره این مستند گفت: سید جواد میرهاشمی، کارگردان این اثر پیگیری زیادی کرد تا توانست رضایت افشار را برای آمدن جلو دوربین بگیرد زیرا او همواره از این کار اجتناب میکرد.
وی ادامه داد: بسیاری از کارگردانها و تهیهکنندگان کشور بودند که درنظر داشتند افشار را راضی کنند تا درباره او فیلم تهیه کنند اما او هرگز راضی به انجام این کار نشده بود. یکی از این موارد تهیهکننده مشهوری بود که من را واسطه گرفتن رضایت از افشار برای ساختن فیلمی از او کرد اما در نهایت بازهم افشار چنین کاری را قبول نکرد.
این پژوهشگر، زندگینامه افشار را الگوی خوبی برای جوانان دانست و افزود: تهیهکنندهای که من به او اشاره کردم حاضر به دادن التزام در دفترخانه اسناد رسمی برای پخش نکردن فیلمی که از افشار آمده میساخت، بود اما باز هم افشار راضی به انجام این کار نشد، درحالی که آقای میرهاشمی توانست چنین کاری را انجام دهد.
وی گفت: جای تاسف است که صدا و سیما توجهی نسبت به پخش چنین مستندهایی ندارد، درحالی که در دنیا، کارگردانها و تهیهکنندگان چنین فیلمهایی را برای الگوسازی جوانان تهیه میکنند اما در کشور ما سازمان صدا و سیما مطلقا به این نوع فیلمها توجه نمیکند و ما با رواج سریالهای مبتذل ماهوارهای روبرو هستیم و وقت زیادی را برای دیدن آنها تلف میکنیم.
آلداوود یادآور شد: چندی قبل تلویزیون بی بی سی مستندی از همایون صنعتیزاده را پخش کرد که با استقبال زیادی از سوی کسانی که حتی نام او را نشنیده بودند، روبرو شد اما چه خوب میشد چنین فیلمهایی در ایران ساخته و پخش میشد.
پیشنهاد ساخت فیلم درباره جمالزاده، شفیع کدکنی و مینوی توسط ایرج افشار
در ادامه این مراسم سید جواد میرهاشمی کارگردان مستند «فرزانه فروتن ایرانمدار، ایرج افشار» به نحوه پذیرش افشار برای ساخت مستند او اشاره کرد و گفت: من در سالهای 86 و 87 که فیلم مستندی از منوچهر ستوده را آماده میکردم با مرحوم افشار به واسطه آقای دهباشی آشنا شدم. دوستان هیات علمی مرکز دایرهالمعارف معتقد بودند که افشار جلو دوربین نمیآید. ما گاهی از آقای افشار در آسانسور فیلم میگرفتیم تا اینکه در 24 اسفند سال 87 مجلس گرامیداشتی برای ستوده گرفته شد و من چند بار خواستم با آقای افشار درباره ساخت فیلم صحبت کنم تا اینکه او به من گفت: جمعه به منزل من بیایید. من به منزل او رفتم و او عکسهای نایابی از ستوده به من داد که به خاطر آن مجددا فیلم را تدوین کردیم و یکسال به همراه افشار مشغول اسکن عکسها بودم.
وی ادامه داد: افشار علاقمند به ساخته شدن فیلمی درباره استاد جمالزاده بود و این باعث شد با افشار درباره جمالزاده تحقیق کنم. اینکه خیابان جمالزاده از چه سالی به این نام درآمد و مسبب آن چه کسی بود و هنگامیکه متوجه شد کتابخانه جمالزاده پابرجا ست و عکسهایی که در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران که توسط وی نصب شده بود به همان شکل وجود دارد بیشتر راغب به آمدن جلو دوربین شد و سفارشهای باستانی پاریزی، دهباشی و ستوده هم در این کار بیتاثیر نبود.
میرهاشمی ادامه داد: افشار با دوربین آشتی نکرده بود و گواه آن هم فیلمهای او در کنگره تحقیقات ایرانی در سال 55 بود. مرحوم افشار چندینبار به من سفارش ساخت فیلم از مینوی و شفیع کدکنی داد و من هربار که از او میخواستم تا از او فیلمی تهیه کنم او از این کار شانه خالی میکرد. بعد از فوت او بهرام افشار پسر بزرگ او فیلمهایی از او را که به همراه شفیع کدکنی به سفر رفته بود، داشت. همچنین زمانیکه فیلمی از شفیع کدکنی را تهیه میکردیم، فیلم سفر به خواف استاد افشار را پیدا کردیم.
این فیلمساز ادامه داد: این فیلم فقط مختص به صحنههایی از تهران، خواف، کرمان و یزد نیست بلکه آن را در کالیفرنیا، ونیز و رم هم پیش بردیم و خواستیم وجه ایرانشناسی استاد افشار نمود بیشتری داشته باشد.
وی به ذکر دو خاطره از استاد افشار پرداخت و گفت: من روزی برای دیدن افشار به منزل او رفتم و جعبه شیرینی با خود بردم. افشار به من گفت این چه رسم غلطی است که وقتی به منزل استادی میروید با خود شیرینی میآورید شاید دانشجویی توان خریدن شیرینی نداشته باشد و هنگام بیرون آمدن از منزل به من تذکر داد که شیرینی را با خود ببرم زیرا به این شیرینی لب نمیزند. همچنین گاهی برای رفتن به منزل استاد به پیشنهاد او ساعت شش صبح به منزل او میرفتیم و چون میدانستیم که او انسان وقتشناسی است معمولا یک ربع مانده به شش به منزل او میرسیدیم. یکی از همین دفعات افشار در منزل را در همان ساعت باز کرد و گفت: شما فکر میکنید اگر 10 دقیقه زودتر بیایید من شما را به منزل راه نمیدهم. مشخص است هنوز در میان جوانان، افراد سحرخیز باز هم پیدا میشود.
میرهاشمی ادامه داد: بعد از فوت استاد کار ساخت فیلم سرعت بیشتری گرفت و با شیطنت بعضی از روزنامهها مجبور به پاسخگویی شدم که به چه علت و با سفارش چه کسی این کار را میسازم و این باعث ایجاد وقفهای در کار شد اما امیدوارم نسخه اصلی فیلم در اردیبهشتماه عرضه شود.
وی افزود: فیلمسازی کار فردی نیست و من برای پیدا کردن فیلم کنگره تحقیقات ایرانی مدیون دو نفر هستم . محمد علی اسماعیلی راد که دستیار من در این کار بود و دلگرمیهای آقای دهباشی هم در انجام این کار بسیار تاثیر داشت. اسماعیلی راد فیلمی را در آرشیو صدا و سیما با عنوان «ایران-افشار» پیدا کرده بود، درحالیکه ما به دنبال فیلمی از افشار و افتتاحیه کتابخانه دانشگاه تهران بودیم و این فیلم مربوط به کنگره تحقیقات ایرانی بود. با تحقیقی که از کتابخانه دانشگاه تهران انجام شد متوجه شدیم این کنگره 9 بار برگزار شده و این فیلم هفتمین دوره آن بوده است. این فیلم در حدود 48 دقیقه بود و ما در مجموع 20 دقیقه از فیلم را توانستیم ببینیم.
میرهاشمی با اظهار امیدواری که مستند «فرزانه فروتن ایرانمدار، ایرج افشار» به زودی به پایان برسد، گفت: از خانه کتاب میخواهم که فهرستی از کنگره تحقیقات ایرانی تهیه شود؛ اینکه چه کسانی در آنجا حضور داشتند و گزیدهای از مقالات این کنگره منتشر شود، زیرا فیلم 90 دقیقهای نمیتواند دربرگیرنده سفرهای افشار، خاطرات دکتر محمود افشار یزدی، کنگرهها و مجله آینده به طور مبسوط باشد و بسیاری از این موارد باید به صورت مکتوب درآیند.
در این مراسم از کتاب ایرج افشار از مجموعه کتابهای مشاهیر کتابشناسی معاصر ایران توسط آرش و بهرام افشار،فرزندان مرحوم ایرج افشار، محمد بقایی ماکان، سیدفرید قاسمی و سید علی آل داوود رونمایی شد.
مراسم رونمایی از کتاب «ایرج افشار» از مجموعه کتابهای مشاهیر کتابشناسی معاصر ایران همراه با نمایش فیلم مستند «فرزانه فروتن ایرانمدار ما ایرج افشار» یکشنبه 17 اسفندماه با حضور آرش و بهرام افشار پسران زندهیاد ایرج افشار، محمد بقایی ماکان، نویسنده و پژوهشگر، سیدجواد میرهاشمی، فیلمساز، سید علی آلداود، نسخهشناس، سید فرید قاسمی، رئیس کتابپژوهی موسسه خانه کتاب و نویسنده و پژوهشگر در سرای اهل قلم خانه کتاب برگزار شد اما برخلاف اعلام قبلی علی دهباشی در این مراسم حضور نداشت.
نظر شما